نظرات مقاممعظمرهبری #سیدعلی_خامنه_ای
در رابطه با #علی_صفایی_حائری
👤 #سیدمسعود_پورسیدآقایی :
🔹 در رابطه با همین نوشتهٔ روزنامهی
#جمهوری_اسلامی در دوران
ریاست جمهوری مقام معظم رهبری
بود که با جمعی از دوستان، آقایان:
لاجوردی، نقدی، تجلی، موسوی،
نیکخواه و محمودی در دفتر
#ریاست_جمهوری خدمتشان رسیدیم.
آقایموسوی از شاگردان سابق مقام
معظم #رهبری بود و همو واسطه این
دیدار بود.
🔹 ایشان با گرمی از همه ما استقبال کردند.
یکی از دوستان گفت: در روزنامهای که
شما مدیر مسئول آن هستید، در مورد آقای
صفایی چنین چیزی نوشته شده است.
ایشان گفتند: «من اطلاع ندارم». یکی از
دوستان #روزنامه را به ایشان داد. ایشان
با دقت خواندند و در حین خواندن گفتند: «عجب! عجب!»... بعد فرمودند: «من آقای #صفایی را از نزدیک میشناسم، ایشان
منزل ما در #مشهد آمده است. من هم منزل
ایشان(در #قم) رفتهام. ایشان در تفسیر
قرآن صاحب نظر است؛ هم چنان که علامه
طباطبایی صاحب نظر است. از قول من به
ایشان سلام برسانید و بگویید این یک
موجی است که فرو خواهد نشست؛
در مقابل آن نایستند، زودگذر است.
🔸ما به امثال ایشان در #حوزه ها نیازمندیم.
امثال ایشان باید در حوزه ها بمانند و
پاسخگوی نیازهای حوزه و سؤالات
و شبهات باشند...
#⃣ #عین_صاد #در_نگاه_دیگران #متن
•═══••@Einsad••═══•ْْْْْْْْْْْْْْْْ
💟 #دلنوشته های شما:
🔸 وقتی اولین بار شروع کردم به خواندن یکی از
کتابهای استاد صفاییحائری، هماندقایق اول خواندن
بود که به مطلبی برخوردم و آنلحظه میخواستم مثل
بازیکنهای فوتبال بعد از گلزنی دستانم را باز کنم و
فریاد بزنم و بدوم، چونکه شخصی حرف دل من را
زده بود و در کتابش آورده بود، حرفی که میخواستم
همیشه فریادش بزنم و به مردم بگویم و انگار که
مردم آن را نمیدانستند. ولی استاد صفایی حرف دل مرا زده بود، حتی پیش از آنکه به دنیا بیایم.
📝 ”سیفآبادی“
🔹 شاید خیالکنی بههمین سادگی امّا نمیشود اینقدر
ساده از کلام استاد گذشت. تا بودند هادی بودند و حال
که حیاط جسمانی و حضور دنیوی هم ندارد همچنان
هادیاند. جایی خواندم به شما گفته بودند که تو که
پدرت تحصیل کرده است چرا به حوزه میآیی؟ فرموده
بودید طلبه میشویم شما را بالاتر بیاوریم...
شما برای کرامت انسان خون دل خوردید. یادم هست
زمانی به استادم از نفس شکایت کردم اخبات تان را
سفارشنمودند و زمانیکه خسته راه شدمهم باز از شما...
دوست دارم شما را
دوستدارم شما را مخاطب آنحدیث قرار دهم که
فرمود برای خدا بخواند و عمل کند و تعلیم دهد...
در آسمانها عظیم یادش میکنند
ماهم که گیر زمین هستیم عظیم یادتان میکنیم.
برای استادی که هیچ گاه ندیدمش: عین.صاد
📝 ”عین ، الف“
🔸 دلدادگی، خلوص، لحن دلنشین، فردی که بهنظرم
هیچوقت شناخته نخواهد شد، نخبه، کسی که با نوای
آرامش معارف را برایت متصور میشود. جدا از هرچه
غیر خداست. دلسوزیشرا برایرشدت کامل درکمیکنی.
با نوشتههایش سیراب هزار ساله میشوی و حرکت را
در وجودت حس میکنی...
من با آگاهی تمام شیفته ایشان هستم و همیشه به حال
کسانی که از وجود نازنینشان بهره بردهاند غبطه میخورم.
من فنا شدن در خدا را در ایشان درک کردم و باره
با سوز عشق صدایایشان گریستم. احساس نو شدن
را با سخنانشان در خود احساس کردم.
نوشته ای کوتاه در وصف مردی بی انتها
📝 ”طاهره شکوهی“
🔹 در آستانه «#غدیر» میخواهم از کسی سخن بگویم
که پیام «عاشورا» را درک کرده بود و خود، یکی از
«وارثان عاشورا» بود.
کسی که طعم «فقر و انفاق» را چشیده بود، از «روزهای
فاطمه» غصههایی بر دلش نشستهبود که اینگونه عالی
«شرحی بر دعاهای روزانه حضرتزهرا» را بهقلم کشید.
نگاهی زیبا به «انسان در دو فصل»، «روابط متکامل زن
و مرد » و « تربیت کودک» در زندگی داشت.
کسی که به واسطه « تطهیر با جاری قرآن »، قدم در
«صراط» گذاشته بود. «روشبرداشت از قرآن»، «روش
برداشت از نهج البلاغه » و « خط انتقال معارف » را
عمیق میدانست. به «حقیقت حج» راه یافته بود.
در «ذهنیت و زاویهدید» وی بهعنوان یکروحانیموفق،
کتاب «روحانیت و حوزه» بسیار خواندنی است.
با «بررسی» آثار ایشان، مشهود است که «نگاهی به
تاریخ معاصر ایران» ، «درسهایی از انقلاب»، «پاسخ به پیام نهضت آزادی»، «مشکلات حکومت دینی» و
«نقدی بر فلسفهدین» در اندیشهاش به عنوان دغدغه موج میزد. ایشان در ۲۲ تیر ۱۳۷۸، در پرتو «اخبات»،
ندای «فوز سالک» را سر داد و در راهسفر به مشهدالرضا،
روح والایش راهی «حیات برتر» شد.
اینک تو «وقتیکه از خودت میسوزی»، میتوانی با
نوای دلنشینش در «بشنو از نی» بی امان بباری و در
«انتظار» «بهار رویش» باشی که تو را به «رشد» و
«حرکت» و به «قیام» در راه «مسئولیت و سازندگی» بکشاند. راه او هنوز ادامه دارد...
📝 ”حسینزاده“
🔸 از سوز دل نوشتم خدمت دوست نامه
اني رأيت دهرا من هجرک القيامه
تمام حسرتمن توی زندگیم اینه که چرا با استاد در سن
نوجوانی آشنا نشدم. کاش تویاون سن آشنا میشدم،
نه توی جوانی... در هر صورت شاید در اصل فرقی نکنه
خوشحالم که با ایشون آشنا شدم. خیلی گشتم وجود
دربهای زیادیرا هم دقالباب کردم. اما گمشدهام نزد
استادصفایی بود خدا بیامرزه ایشون رو و بر علو
درجات ایشون بیافزاید انشاءالله. چقدر سخته که قرار
باشه حس با واژه منتقل بشه... در هر صورت من اولین
مواجههام با کتاب ایشون، کتاب رشد بود کتابی که بعد
از خوندنش تا ۸ماه احساس باخت و خسران میکردم.
📝 ”محمدرضا رستگار“
🔹 بنده با نام آقایصفایی چندینسال قبل آشنا شدم.
هنوزم هیچ اثری از ایشان را نخواندم. البته پراکنده
گاهی مطالبی را در پیج رسمی ایشان خواندم. اما چند
روز قبل اتفاقی مطلبی از ایشان را گوش کردم با نام
دلداری خدا عجیب بر قلبم نشست. انگار سالهای سال
با ایشان مانوس باشم، چنینحسی داشتم و دارم و بعد
کلیپ أینعمار را گوش کردم. دیروز این حسم را با یکی
از دوستانم در میان گذاشتم و طوری از ایشان برایش
صحبت میکردم، انگار تمام آثارشان را خوانده باشم.
خدا را شاکرم از آشناییام با ایشان و قطعا آثارشان را
مطالعه خواهم کرد إنشاءالله
📝 ”مخلوق خدا“
#⃣ #متن
•═══••@Einsad••═══•
💠 انسان بزرگتر از دنیا
#ایستگاه_مربی_ها (قسمت دوم)
🔹 وقتى كه انسان محدود به هفتاد هشتاد سال
شد، ناچار جورى #تربيت مىشود كه استعداد و
سرمايههايش در همين هفتاد سال كارگشا باشند.
🔹 اما در آنجا كه ما هستى را با وسعتى شناختيم
كهتا بىنهايت راه دارد و انسانرا بهعظمتى شناختيم
كه اين هستى را زير پا دارد، ناچار انسان به گونهاى
تربيت مىشود كه با قانونهاى حاكم بر اين عوالم
درگير نشود و به گونهاى تربيت مىشود كه استعداد
و سرمايههايش در تمام اين عوالم كارگشا باشند
🔹 و با قانونهايى دمخور مىشود كه در تمام
اين عوالم تجربه شدهاند و شناخته شدهاند
و وضع شدهاند و براى مسائلى مىكوشد كه
در اين بىنهايت فرصت، آمد و شد دارند.
🔹 و ناچار #مربى اين انسان عظيم، در اين
پهناى هستى و اين وسعت گسترده، وجودى
مىتواند باشد عظيمتر و وسيعتر.
وجودى محيط و آگاه و در عين حال مهربان و دلسوز.
📚 مسئولیت و سازندگی | ص ۵۰
📝 استاد علی صفایی حائری
#⃣ #متن
•═══••@Einsad••═══•
💠 روحيّهها (قسمتدوم)
#انواع_روحیه_ها : 👤 منافق (بیشکل)
│معنای نفاق:
🔹 بارها گفتهام، منافق؛ يعنى بىشكل؛ يعنى بىرو، نه دو رو. منافق مثل آب است، شكل ندارد. به شكل ظرفى است كه در آن قرار مىگيرد. به شكل محيطى است كه در آن زندگى مىكند. همين كه محيطش عوض شد، وضعش عوض مىشود. او مىبيند كه منافع، آن به آن، جا عوض مىكنند. او حركت انتقالى منافع را مىبيند، در نتيجه هيچ شكل نمىگيرد؛ تا در هر ظرفيت و موقعيت بتواند آن را پر كند و با آن هماهنگ شود و تمام بهرهها را بردارد.
│عامل نفاق:
🔹 عامل و انگيزهى اين بىشكلى همين منفعت طلبى است.
│علامتها:
🔹 بر اساس همين عامل است كه علامتهاى #تزلزل ، #حيرت ، #ترس ، #دروغ ، #زدوبند ، #جاسوسى ، #فتنه_گرى و #عذر_تراشى آشكار مىشوند...
(برای مطالعه بیشتر درباره علامتهای این روحیه به کتاب مراجعه کنید)
│روش سازندگى و درگيرى:
❶ تصويرى از طعمه شدن و از دست رفتن
❷ نشان دادن منافع ثابت و سودهاى مشخص
❸ تهديد و ضربه
❹ رو آوردن و در سطح نگاه داشتن
↶ روحیهی بعدی: مغرورها
📚 #مسئولیت_و_سازندگى | ص ۲۲۹ و ۲۳۰
📝 استاد علی صفایی حائری
#⃣ #متن #روحیه
•═══••@Einsad••═══•
💠 روحيّهها (قسمت هشتم)
#انواع_روحیه_ها 👤: سرد و سر در لاک
🔹درباره درونگرایی:
درون گرا و سر در لاك، كسى است كه فقط با خودش زندگى مىكند و با خيال خودش خوش است و از خيال خودش رنج مىبرد؛ به بيرون كار ندارد. حادثههاى بيرون او را گرم نمىكنند و او را حركت نمىدهند كه در او مسخ مىشوند و رنگ مىبازند.
🔹عوامل درونگرایی:
1⃣ ...اين شكستها و ضربههاى بيرون يكى از عوامل درونگرايى و عرفان شرق حساب مىشود، كه در كنار عوامل ديگر جايگاه خود را دارد.
نياز امنيت و آرامش هنگامى كه در بيرون تأمين نشود بايد از خود انسان و از درون او تأمين گردد. همانطور كه بدن هنگام كمبود غذاها از خود مايه مىگذارد و آب مىشود، اين درونگرايى هم، آب شدن انسان براى تأمين يك كمبود و يك نياز درونى است.
2⃣ در درون انسان ديدگاهها و صحنهها و جريانهايى است زيباتر از ديدگاههاى طبيعت و عميقتر از صحنههاى بيرون. آنها كه كليد اين نهانخانه را بدست مىآورند و با اين زبان آشنا مىشوند و به اين دنيا راه مىيابند، مشكل مىتوانند از اين گنجها چشم بپوشند و مشكل مىتوانند از زبان ديگرى بشنوند و مشكل مىتوانند دوباره به دنيا بيايند.
🔹روش سازندگی و درگیری:
1⃣ آنها كه سوار حادثهها مىشوند و به جاى فرار و بىتفاوتى و درگيرى، اين راه چهارم و اين بهرهبردارى را مىشناسند، برداشتهاى زيادترى خواهند داشت و در خود به ذلت نخواهند نشست. كه اين پايگاه درونى، تاب تازيانههاى بيرون را ندارد و آخرسر خودش هم فرو خواهد ريخت و در هم خواهد شكست و انسان را به جنون و مرگ خواهد سپرد.
2⃣ زيبايى و وسعت و عمق درون، براى آنها كه با آن كارى را شروع نمىكنند و از آنجا سكوى پرشى نمىسازند، فقط مىشود وسيلهى سرگرمى... آنها كه مىخواهند دريچههاى بيشترى از وجود بستهى خويش را بگشايند... بايد پس از فرار به خويش، از خويش هم فرار كنند. درون ما، سكويى براى پرش، بالى براى پرواز و توشهاى براى سفرهاى دراز دارد؛ و نمىتواند زندان سيار و قبرستان نزديك و همراه ما باشد.
برای خواندن باقی روشهای مرحوم استاد به کتاب، صفحه 299 مراجعه کنید
📚 #مسئولیت_و_سازندگی | ص ۲۹۳ الی ۲۹۹
↶ روحیهی بعدی: خونسرد و بیرگ و بیتفاوت
📝 استاد علے صفایے حائرے
#⃣ #متن #روحیه
╭✤ @Einsad ✤╮
📝 #دلنوشته های شما:
🔴 استاد صفایی عزیز!
ما توفیق زیارت و ملاقات شمارو نداشتیم ولی کلام شیوا و صوت های والای عرفانی شما چنان مارا مجذوب خود کرده، که انگار پای درس شما نشسته ایم.. چقدر حضورتان در این عصر و زمانه خالیست!! چقدر معارفتان عالیست!! چقدر افق نگاهتان امروز یست!! چقدر ما خالی از معارف و مطالب شمائیم... حیف...
✍🏻 ”بدون نام“
#⃣ #متن
شما هم میتوانید 📝#دلنوشته یا نحوهی آشناییتان با استاد را برای ما بفرستید👇🏻
👤 @ad_einsad
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰نعمتِ اضطرار
🎁از عظمت و عنايت حق اين است كه وقتى مى خواهد به تو چيزى بدهد، به تو اضطرارت را نشان مى دهد تا اگر تو بعدها به مقامى رسيدى، آنها را از خودت ندانى.
🎁به تو نشان مى دهند كه از حقيرترين، پست ترين چيز نمى گذرى. بعد از آن، در تو حالتى شكل مى گيرد كه از تمامى عوالم مى گذرى، در حالى كه تو همان بودى كه از پوست پيازى نمى گذشتى.
🎁آدمى در تجربه هاى زندگى، خودش و ديگران را مى ديد كه بر سر هیچ، دعوا مى كنند، بعد از آن مشاهده مى كند كه خداوند به همين شخص، آن قدر عنايت مى كند كه بهشت را هم نمى بيند.
🎁اين لطف حق است كه تو اضطرارت را بفهمى تا اگر به تو عنايتى شد، تو خودت را صاحب مال ندانى.
🎁<الهى اوقفنى على مراكز اضطرارى>؛ الهى! مرا به آن ريشه هاى اضطرار و بيچارگيم برسان.
🎁اين است كه اگر ما از بعضى چيزها و حالت ها و انس ها محروم شديم و به اضطرار خودمان رسيديم و مضطر شديم، اجابت حق را به دنبال داريم.
❛❛ عینصاد
📚 #حقیقت_حج | ص ۴۲
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰عقل، دل، آگاهی!
💠 ما دل و احساس را منبع شناخت و آگاهى نمى دانيم!
💠 ادبيات ما سرشار از اين حكايتِ عقل گفتا و عشق گفتاست. در حالى كه بين دل و عقل عاشق هيچ درگيرى نيست.
💠 درگيرى ميان عقل فارغ و دل عاشق است.
💠 ما مى خواهيم عشق ابراهيم را با عقل خودمان بسنجيم، در حالى كه عشق ابراهيم را بايد با عقل خودش سنجيد.
💠 هر عقلى اين را مى پذيرد كه مهم را فداى مهمتر كن. وقتى ابراهيم در راه مهمتر، اسماعيل اش را ذبح مى كند، اين كار، هماهنگ و طبيعى است.
💠 همان طور كه تو پولت را فداى يك كيلو سيب مىكنى و يا عمرت را فداى فرزندت. پس عشق و عقل ابراهيم هماهنگ است و تضادى ندارد.
💠 اين تضاد ساختگى به خاطر اين است كه ما جايگاهش را در نظر نمى گيريم و آدم ها را با هم قاطى مى كنيم.
💠 دل، منبع احساس و حب الخير است.
💠 قبل از اين احساس، در انسان شهادتى به وجود مى آيد. اين شهادت همراه حب الخير، در انسان حركت ايجاد مى كند؛ كه «إِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْر»
❛❛ عینصاد
📚 #انسان_در_دو_فصل | ص ۵۶
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰آنان که از امکانات خود بهره برداری نمی کنند دعایشان مستجاب نمی شود...
🔹 كسى كه خواسته اش و نيازش را احساس كرده و با احساس و با تمام وجودش دعا مى كند، نمى تواند امكانات خود را راكد گذاشته باشد.
🔹 من كه احساس مى كنم بايد به خانه بيايم و كليد هم دارم، پشت در نمى نشينم كه دعا كنم. بايد از تمام امكانات خودم استفاده كنم و آن دم كه كليد شكست و هيچ راهى برايم نبود و يا زمان و فرصتى نداشتم، در اين هنگام عجز، به دعا رو بياورم و حتى در عجزم و در يأسم نااميد نشوم.
🔹 آنها كه از امكانات خود بهره نمى گيرند و با دست و پاى خود راه نمى روند، هنوز نياز خود را باور نكرده اند و احساسى ندارند.
🔹 و اين است كه در روايات هست آنها كه از امكانات خود بهره بردارى نكرده اند دعايشان مستجاب نيست؛ چون اينها در واقع خواسته اى ندارند تا برآورده شود.
❛❛ عینصاد
📚 #شرحی_بر_دعای_مکارم_الاخلاق | ص ۵۳
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰توپ های بزرگ تر
۱. وقتى كه ما بچهتر بوديم، مشتاق بازى و توپ بوديم، در انتظار مىنشستيم تا ما را به بازى بگيرند، تملق مىگفتيم تا راهمان بدهند و قهر مىكرديم و دور مىشديم تا نزديكمان كنند، اما همين كه
۲. اما همین که هدفى پيدا مىكرديم ديگر به توپها و بچهها نگاه نمىكرديم، حتى اگر دعوتمان مىكردند مىخنديديم و اگر دستمان را مىكشيدند، نق مىزديم و فرار مىكرديم. چرا؟
۳. مگر توپ همان توپ نبود و بازى همان بازى محبوب نبود؟ چرا. اينها همهاش همانها بودند، اما ما ديگر آن نبوديم، ما هدفى داشتيم و لباسى به تن كرده بوديم و مهمانى مىخواستيم برويم...
۴. آه حالا مىفهمم كه چرا خيلىها به توپهاى بزرگتر و كرههاى زمين و ماه و خورشيد هم همان طور نگاه مىكنند و توپ بازى نمىكنند و اسير بازى نمىشوند. اينها كارى دارند و هدفى دارند و اين است كه مشغول نمىشوند و سرگرم نمىشوند... بازىها براى آوارههاست و آنها كه...
۵. آنهایی که جايى دارند و آنها كه كارى دارند و آنها كه به مهمانى دعوت شدهاند و لباس ضيافت پوشيدهاند، ديگر با توپها و با بازيچهها كارى ندارند. اينها نه بازيگرند و نه بازيچه و نه تماشاچى. اينها رهرو هستند و به تحركها رسيدهاند و از تنوعها گذشتهاند.
۶. اينها راه را مىبينند و وقت كم را مىبينند و اين است كه شب و روز مىكوشند و آرام ندارند.
... و این است كه على آن مرد راه، فريادش بلند مىشود: «آه مِن قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيق »؛ آه از توشه كم و راه دور
❛❛ عینصاد
📚 #رشد
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰 شناخت، عقیده، حرکت
❇️ هر شناختى عقيده اى را به دنبال مى كشد و عقيده ها و عشق ها حركت و كوشش را سبز مى كنند.
❇️ هنگامى كه انسان عظمت خود را شناخت، به كم قانع نمى شود و حتى به بهشت دلخوش نمى گردد، كه: «رضوان من اللَّه اكبر».
❇️ هنگامى كه وسعت هستى را شناخت و دورى راه را شناخت، در تنگناى يك مرحله نمى ماند و آرام پيش نمى رود.
❇️ هنگامى كه دنيا را يك راه ديد، در آن نمى ايستد و هنگامى كه آن را كلاس ديد، از آن درس مى گيرد و هنگامى كه آن را كوره ديد، از دردهايش عقده نمى آورد.
❇️ هنگامى كه كارش را شناخت، بى كار نمى نشيند.
❇️ هنگامى كه جهتش را شناخت ديگر كند نمى رود و درنگ نمى كند؛ چون در كاروانِ متحركِ هستى، ركود و درنگ، كمتر از عقب گرد نيست و عقب گرد جز تنهايى نيست و تنهايى در راه و در كوير هستى جز هلاكت نيست.
❇️ بر پايه ى اين شناخت ها و اين عقيده ها بارهاى سنگين تكليف قرار مى گيرد.
❛❛ عینصاد
📚 #اندیشه_من | ص ۷۹
#⃣ #بریده_کتاب #دین_شناسی
🔺 ما را در دیگر شبکه های اجتماعی 👉🏻 دنبال کنید.
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰 اسير حرف ها نباش
🔹آزادى از اسارت ها با شناخت عظمت انسان و شناخت وسعت هستى و شناخت هاى ديگر بدست مى آيد. من كه تا ديروز اسير توپها و عروسك هايم بودم امروز از آنها بيزارم؛ چون به وسعتى رسيده ام و چون عظمت خودم را يافته ام و بزرگى خودم را شناخته ام.
🔹براى ميزان و سنجش، نيروى عقل هست؛ و براى اطمينان بيشتر مى توان با ميزانهاى ديگر مشاوره كرد و از فكر و عقل، از ارزيابى و سنجش آنها بهره مند شد.
🔹در هنگام مشورت نبايد اسير برداشتها و حرفها بود، بايد ملاكها را بدست آورد و بايد از اطلاعات و آگاهى هاى ديگران بهره مند شد و آنها را سنجيد و سپس انتخاب كرد.مشورت، چشم خود را كور كردن نيست، بلكه از چراغ هاى ديگر بهره گرفتن است.
❛❛ عینصاد
📚 #مسئولیت_سازندگی | ص ۳۱
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
🔺 ما را در دیگر شبکه های اجتماعی 👉🏻 دنبال کنید.
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰 ظرفیت، برای حرکت
👥 گاهی اوقات، انسان، فکر بزرگ دارد، ولی خودش از فکرش بزرگتر است. در نتیجه، فکرهای بزرگ، او را خُرد نمی کند.
👥 گاهی حتی احساس عقب ماندگی، باعث پیشرفت است. انسان می داند عقب افتاده است ولی این عقب ماندگی باعث حرکتش می شود.
👥 انگار وسیله و مرکبی با قدرت حرکت بالا زیر پایش است که هرچه گاز دهد، سرعتش بیشتر می شود. در نتیجه هرچه بیشتر خودش را عقب افتاده بداند، بیشتر گاز می دهد و بیشتر پیش می رود.
👥 یک موقع هیچ مرکبی ندارد؛ در چاله هم افتاده و رفیقان هم همه رفته اند؛ احساس عقب افتادگی چه نتیجه ای برایش دارد؟
👥 مگر اینکه او بزرگتر از این احساس باشد و بتواند این احساس را به یک عمل تبدیل کند و با آن، مرکبی بسازد تا به هدف برسد.
👥 دور هم جمع شدن و فقط مطلب شنیدن، ما را به جایی نمی رساند. ما تا حرکت نکنیم، به جایی نمی رسیم.
👥 یکی از مشکلات ما این است که مطالبی را می دانیم، ولی نمی توانیم به آنها عمل کنیم. دلیلش این است که عشق به بردن بار هست، ولی بار را نمی توانیم تحمل کنیم و بیش از ظرفیت ماست.
👥 این است که هرچه هم دور هم جمع شویم، مطالب هم روشن شود، بارها هم دسته بندی شود، بدانیم که این بارها را باید برداشت، عشق به برداشتن هم داشته باشیم، ولی تا تحصیل قدرت نکرده باشیم، بی فایده است.
❛❛ عینصاد
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۱۱۶
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
🔺 ما را در دیگر شبکه های اجتماعی 👉🏻 دنبال کنید.
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰 دیگر تحمل ندارم!
🔹به همان نسبتى كه ارزش نصرت و هدايت بالا مى رود، طبيعى است كه وسوسه ها و فتنه هاى شياطين هم بيشتر شود و شبهات و نتيجه گيرى هاى غلط از مقدمات موهوم و يا صحيح هم زيادتر گردد. شيطان با بدى كسى كه تو به آن خوبى كرده اى نتيجه مى گيرد، پس ديگر احسان نكن؛ در حالى كه احسان حتى به بدكار بد نيست و بدى در يك مورد دليل تعطيل احسان نيست. با وجود مشكلات در راه، شيطان نتيجه مى گيرد كه بنشين؛ در حالى كه بايد آماده تر شد و برخاست ...
🔹 دقت و بصيرت و مشورت، درمان اين وساوس و شبهات است. خدايا به تو پناه مى بريم و از تو كمك مى خواهيم.
🔹 آنجا كه تو با هدايت خدا به پيمان و عهد او درآمدى، ناچارى كه تمامى تعهدات او را به عهده بگيرى و تمامى قرارهاى او را دنبال باشى و اين تعهد از متن عهد و عبوديت برخاسته و اين تكليف در اين سرزمين ايمان و هجرت و جهاد، ريشه دوانده. مهم اين است كه بايد اين بار را مستانه، مستانه ى مستانه، با تمامى عشق و با تمامى اشتياق برداشت و اگر افّ بگويى و اگر از ناراحتى ها بگويى از ولايت خارج شده اى. اين كه من خسته شده ام و نمى كشم و اين كه پر شده ام و تحمل ندارم، حرف هاى كسانى است كه جبران و عنايت خدا را در نظر نمى گيرند و بازسازى و لطف و انس و گفت و گوى او را به حساب نمى آورند.
❛❛ عینصاد
📚 #از_دینی_تا_حکومت_دینی | ص ۴۵
#⃣ #بریده_کتاب #سیاسی
🔺 ما را در دیگر شبکه های اجتماعی 👉🏻 دنبال کنید.
╭✤ @Einsad ✤╮
📜 #متن |🔰 ماندن در راه، کم از عقبگرد نیست...
🔸می گوییم اگر در سلوک، معاصی را ترک کنیم و طاعات را بیاوریم نجات خواهیم داشت.
🔸ولی حقیقت این است که انسان حتی با طی کردن تمام این مراحل، تازه متقی می شود و متقی اگر به احسان هم برسد تازه به قرب رحمت حق رسیده است. و در قرب رحمت حق، احتمال ابتعاد و دوری و انتکاث و عقبگرد و بازگشت وجود دارد.
🔸باید این ایمنی را از خود دور بداریم که اگر به درجه ای رسیدیم جزو ثوابت می مانیم. این طور نیست!
که ماندن در راه، کم از عقبگرد نیست!
کسی که در یک کلاس می ماند، به این معنا نیست که در همان کلاس باقی مانده است. در کاروانی که در حال حرکت است، توقف و ماندن، از دست رفتن و به دست گرگ ها افتادن است.
❛❛ عینصاد
📚 #اخبات | ص ۶۹
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰شیطان هم کشف و شهود داشت!
▫️ما چون احاطه نداریم و محدودیم، می خواهیم همه عالم را در دقیقه ای خلاصه کنیم.
▫️ حقیقت این است که کسانی که چشم خدا را پیدا می کنند باید رحمت و رافت او را هم پیدا کنند.
▫️وقتی فهمیدیم کسی مبتلاست تازه تکلیفمان سنگین تر می شود!
▫️ما خیال می کنیم کشف و شهود، افتخار ماست. همان طور که نعمت ها را افتخار می دانیم.
▫️به خیالمان دری باز شده و ما آدم شده ایم!
▫️در حالی که این در برای شیطان در آسمان هفتم هم باز شد، در بهشت نشست و خوابید و بلند شد. این که مسئله ای نیست!
▫️دلی که به اندازه دنیاست، نمی تواند کارهایی را که به اندازه تمامی عوالم است تحمل کند.
❛❛ عینصاد
📚 #تحلیلی_نو_از_حکومت_دینی | ص ۱۱۶
#⃣ #بریده_کتاب #سیاست
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 حرف های بی ثمر
🗣 اگر خودمان را نقد بزنیم و از خودمان بیلان بگیریم، می بینیم در قسمت روحی واقعاً بی باریم.
🗣 بیدار شده ایم و عشق داریم، ولی همین طور مانده ایم.
🗣 در جمع ها در زمینه های مختلف حرف هایی زده شده است؛ در اقتصاد، تربیت و مسائل دیگر؛ باید بنا بگذاریم که حرف های اولی را انجام دهیم.
🗣 به مابقی حرف ها کار نداشته باشیم. هر حرف جدیدی که می شنویم، ببینیم اگر حرف های اولی اجرا شده است، سراغ مطالب بعدی برویم، اما اگر حرفی زده شده، ولی انجام نشده، همان را اجرا کنیم.
🗣 بنا بگذاریم همان هایی که یافتیم را عملی کنیم. ببینید با این برنامه هر روز چقدر جلو می آییم.
🗣 این مسائل باید همگام با هم تنظیم شود. گوش دادن به حرفهای قشنگ و فکرهای بزرگ، مادامی که پای حرکت به سوی آنها را در خودمان ایجاد نکرده باشیم، گناه است.چون به جای اینکه ما را پیش ببرد، خُردمان می کند.
❛❛ عینصاد
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۱۱۴
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
#عین_صاد | عضو شوید 👉🏻
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰آنجا كه رشته ى ولايت گسسته شود، هر كدام براى شكستن ديگرى كافى هستيم و نياز به دشمن خارج نيست...
🔳 آنچه در برابر كفر و فتنه و فساد آن، نيرومند مى ايستد، ايمانى است كه به قدرت تبديل شده و به محبت و ولايت و به سرپرستى و ولايت گره خورده است. مادام كه ايمان به ولايت مبدل نشود، نيروى جلوگير و مصلح نخواهد بود.
🔳 اگر ما چهار نفر هر كدام از ليوان خودش دفاع و حفاظت كند، پس هر ليوان يك محافظ بيشتر نخواهد داشت؛ اما اگر هركس از همه ى ليوان ها حفاظت نمايد، پس هر ليوان چهار محافظ خواهد داشت و هر خانه و هر فرزند و هر خانواده محافظ هاى زيادترى خواهند داشت. و همين باعث قدرت تو و ترس دشمن و نگهدارى از مصالح عمومى و كلى خواهد بود.
🔳 آنجا كه رشته ى ولايت گسسته شود، هر كدام براى شكستن ديگرى كافى هستيم و نياز به دشمن خارج نيست و آنجا كه اين رشته مستحكم گردد و هر كس پاسدار حريم و حرمت تمامى همراهان باشد؛ ناچار هجوم و تجاوز و تعارضى نخواهد بود؛ كه اهل كفر به خاطر منافع درگير مىشوند. و با فقدان منافع، و با ابهام منافع درگيرى آغاز نمى شود و بر مصالح هجومى نمى رود. اصل نصرت، از اين ريشه ها تغذيه مى كند و اصل ولايت تا اين حد گسترده است.
🔳 پس آنجايى كه از تو كمك بخواهند و از تو دعوت كنند و حفاظت از مصالح و دفع فتنه را طالب باشند، نمى توانى كوتاهى كنى و نمى توانى چشم و گوش ببندى.
❛❛ عینصاد
📚 #از_معرفت_دینی_تا_حکومت_دینی | ص ۴۱
#⃣ #بریده_کتاب #سیاست
#عین_صاد | عضو شوید 👉🏻
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 دین از غربت انسان شکل می گیرد...
🔸وقتی بحث از آینده و از ارتباط می شود، خیال می کنیم چون دین به سبب حیرت شروع شده و علم حیرت زداست، پس دین در آینده جایی ندارد؛ درحالیکه دین از غربت انسان شکل می گیرد. آدمی، بزرگتر از این زندگی است؛ می تواند این دنیا را با یک گام طی کند.
🔸 ارتباطات پیشرفته، این گام را سریعتر می کند. من که پا ندارم به آن دیوار برسم و دو روز باید بغلتم، اگر توانا باشم در یک لحظه می رسم. پس نیاز به دین، به مراتب بیشتر می شود؛ چراکه با پیشرفت علم، توقع جدیدی در انسان پدید می آید.
🔸با این نگاه، بحث «انتظار ما از دین» با «احتیاج ما به دین» جایش عوض می شود؛ کسی که دین را نمی خواهد و در را به روی دین بسته است، انتظاری از دین ندارد و طرح مسئله انتظار از دین در برابر او بی معناست؛ ولی اینکه چه نیازی به دین دارد، یک واقعیت است که نمی شود از آن چشم پوشید.
❛❛ عینصاد
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۹۸
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
#عین_صاد | عضو شوید 👉🏻
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 رفاه حیوانی!
💎 بر فرض كه ما به ثروت ها و لذت ها برسيم و در هر دقيقه چند ميليون تومان به چنگ بياوريم.
💎 اين همه ثروت و لذت در ما چه استعدادى را زياد مىكند؟
💎 اين ما هستيم كه ثروت ها را زياد كرده ايم اما ثروت ها، چه؟ فقط نيروى ما را مصرف كرده اند و روى هم جمع شده اند.
💎 بر فرض اين ثروت ها به ما رفاه و آسايشى بدهند اما بيشتر از اينها از ما گرفته اند.
💎 ما براى رفاه به اين همه استعداد نياز نداشتيم. ما براى رفاه به انسان بودن نياز نداشتيم.
💎 يك زنبور عسل به رفاه در سطح عالى ترى رسيده بدون اين كه اين همه استعداد داشته باشد. بدون اين كه از فكر، عقل، اختيار، وجدان و فرقان برخوردار باشد.
💎 [حیوانات] لباسشان همراهشان است و خوراكشان دم دستشان و هيچ گاه خودكشى هم نكرده اند، زيرا خودآگاهى نداشته اند.
💎 عبوديت در راه نفس و خلق و دنيا و شيطان، چيزى جز از دست رفتن و چيزى جز خسارت نيست.بندگىِ اينها اسارت است و بندگىِ حق، آزادى است.
❛❛ عینصاد
📚 #مسئولیت_سازندگی | ص ۷۷
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
#عین_صاد | عضو شوید 👉🏻
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 تکرارِ زنده ماندن
🍃 آنها كه ضربه مى خورند، با همين ضربهها درون گرا مى شوند.
🍃 آنها كه به پيروزى مى رسند و غنيمت ها را به چنگ مى آورند و ثروتها را جمع مىكنند، در كنار اتراف و تجمل و باده ى پيروزى، در كنار شور شبها و جلوه ى روزها، به خستگى و وازدگى مى رسند.
🍃آنها كه چيزى ندارند براى زندگى خويش دليلهايى دارند كه بمانند و باغشان را بكارند و رقص گندم زار را ببينند و بارش آب را بر شاليزار جشن بگيرند و روز ميوه چينى در غوغاى شلوغ و فريادهاى مستانه ى دخترها و پسرها، هميشه خوش باشند.
🍃اينها دليلهاى زيادى براى زنده ماندن و زندگى كردن دارند ...
🍃 اما آن كس كه تمام اين تكرارها را تجربه كرده و با تلاوت تكرار، روز و شب را گذرانده، او ديگر چه دليلى براى زنده ماندن دارد؟ راستى او چرا زنده بماند؟
🍃انسان همراه تجمل و اتراف به وازدگى و خستگى مى رسد. و بى دردى، مى شود عامل تنوع طلبى او.
🍃آنها كه تحركى ندارند تنوع طلب خواهند شد، گرچه تنوع ها هم براى اينها گره گشا نخواهد ماند كه انسان براى هميشه فريب نخواهد خورد.
❛❛ عینصاد
📚 #روش_نقد | ص ۳۰
#⃣ #بریده_کتاب #دین_شناسی
#عین_صاد | عضو شوید 👉🏻
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 ایمان سرد
❇️ براى سازندگى و تربيت بايد از اعماق شروع كرد. هنگامى كه مى خواهيم رفتار و گفتار كسى را عوض كنيم، هنگامى كه مى خواهيم لباس كسى را دگرگون كنيم، بايد پيش از اين مرحله، عشق ها و علاقه هايش را عوض كنيم و ناچار شناخت هايش را و ناچار فكرهايش را، كه ادامه ى تفكر، شناخت است و ادامه ى شناخت، عشق و ادامه ى عشق، عمل.
❇️ ما عاشق آفريده شده ايم فقط معشوق ها را انتخاب مىكنيم و براى اين انتخاب است كه بايد آن ها را بسنجيم كه چه مى دهند و چه مى گيرند.
❇️ با اين روش نتيجه هاى سريع ترى بدست مى آيد. اگر فقط لباس كسى را عوض كرديم و چادر بر سرش انداختيم و نمازخوانش نموديم و با شعارها و تلقين ها و يا تشويق ها و تهديد ها، داغش كرديم، بدون اين كه از درون روشنش كرده باشيم و عشقى در نهادش گذاشته باشيم، ناچار در محيطى ديگر سرد مى شود و يخ مى زند؛ همان طور كه آهن تفتيده در محيط ديگر، سرد و سخت مىشود.
❛❛ عینصاد
📚 #مسئولیت_سازندگی | ص ۴۴
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
👤: @ad_einsad
📜 #متن |🔰 حجاب و پاکیِ دل
🔍مسأله اين نيست كه من پاكم، مسأله اين است كه اگر كسى با عمل من گنديد، ناچار گند او به من هم سرايت مى كند، كه من در جامعه ى مرتبط زندگى مى كنم.
🔍 مسأله اين است كه من از محدوده ى حصارها و ديوارهاى من و خودم گذشته ام و در من تمام خلق گنجانده شده و عشق آنها در دل من هم نشسته است.
🔍مادرهايى كه داروهاى سمى را از دسترس بچه هاى فضول دور نگه مى دارند، از همين عشق سرشار شده اند و اين است كه بريز و بپاش نمى كنند.
🔍اين عشق و آن ارتباط و پيوستگى، اين دو عامل مانع اين است كه تو به گنديدگى و آلودگى ديگران بى اعتنا باشى؛ كه در هستى نظام يافته و در جامعه ى مرتبط نمى توان ولنگار و بى تفاوت بود.
🔍 پاكى دل، ناچار پاكى عمل را به دنبال خواهد آورد، كه درخت زنده بار خواهد داد و دل پاك، عمل پاك خواهد آورد.
🔍اما كنجكاوى ها، هنگامى از درون با شناختها و بينش ها، ارضاء شده باشد، آنوقت نبايد از بيرون، تحريك ها در ميان باشند و سنگ ها مانع حركت شوند.
🔍 آنچه كنجكاوى را تحريك مى كند، همان به خويش خواندن هاست،چه در حجاب و چه بدون حجاب!
🔍كنجكاوى هنگامى بيشتر خواهد بود كه، جلوى استعدادها را گرفته باشند، اما اگر رهبرى كرده باشند و جهت داده باشند، ديگر مسأله اى نيست.
❛❛ عینصاد
📚 #روابط_متکامل_زن_و_مرد | ص ۴۲
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 مبارزه ی پیچیده
⚔️از پيش براى بستن درهاى خانه ى اهل بيت، چه در زمينه ى عرفان و زهد و چه در زمينه ى فقه و حديث، برنامه ريزى هايى شده بود.
⚔️مأمون با ترجمه ى كتاب هايى فلسفى و طرح مباحث كلامى و مناظره، يك جبهه ى ديگرى را باز كرد كه مى خواست حساب شده، خانه امامت را محصور كند و امام را ذليل سازد.
⚔️برخوردى كه هارون با امام كاظم (علیه السلام)و خاندان علوى داشت، آنقدر شديد بود كه به حساب آنها بايد كار يكسره مى شد ولى ريشه هاى محكمى كه از سجاد و باقر و صادق (عليهم السلام) آبيارى شده بودند با اين شدت ها به رشد زيادتر رسيد.
⚔️پول هاى زيادى كه براى حضرت كاظم(علیه السلام) مى رسيد و وجوهاتى كه در نزد وكلاى او جمع شده بود، از اين رشد حكايت مى كند، بى جهت نبود كه بسيارى از وكلاى حضرت موسى كاظم(علیه السلام) به وقف رو آوردند و منكر وفات حضرت شدند و امامت على بن موسى الرضا(علیه السلام) را انكار كردند.
⚔️هارون، امام كاظم (علیه السلام) را در زندان نگه مى دارد و مأمون حضرت رضا را به مرو مى كشاند و در كنار خويش محصور نگه مى دارد و با پنبه سر مى برد و پنهانى حضرت را به شهادت مى رساند تا جايى كه بعضى از علماى شيعه خيال مى كنند كه مأمون، حضرت را شهيد نكرده؛ چون خود به سر و سينه مى زده و حضرت را جانشين خود مى دانسته است.
⚔️مى بينى كه چقدر مبارزه پيچيده شده و چگونه دشمن به روش هاى تازه روى آورده و چگونه طرح ها با كمك يكديگر شكل مى گيرند و ميخ و نعل مى شوند؟!
❛❛ عینصاد
📚 #تقیه | ص ۲۱۵
#⃣ #بریده_کتاب #سیاست
👤: @ad_Einsad
📜 #متن |🔰 انفاقِ احمقانه
🔹کسانی که چیزی در دست فقیر می گذارند، در واقع با «او» معامله می کنند.
🔹 ما حقیقت ها را مسخ کردیم و شکلک درمی آوریم! یک لقمه نان و پنیر به طرف می دهیم و خیال می کنیم او را خریده ایم!
🔹از خود نمی پرسیم که از چه کسی به فقیر میدهیم؟ اگر فکر می کنیم از خودمان به فقیر می دهیم که با چنین فکری، احمقیم و ضرر کرده ایم و باخته ایم!
🔹 اما اگر از «او» به خودش می دهیم که دیگر باد کردن ندارد؛ بلکه این فقیر است که بر ما منّت دارد!
🔹این خلق است که بر تو منّت دارد و آب را در وجود تو به جریان انداخته است تا آن تغوط ها و کثافت هایی را که شیطان در وجود تو ریخته، پاک کند.
🔹مادر خیال میکند اوست که به بچه شیر می دهد؛ حالآنکه این بچه است که شیر را به سینه مادر می آورد. اگر بچه نباشد، شیری هم در سینه ها نیست؛ اگر هم شیری آمد، مفید نیست، بلکه غده چرکین می شود که باید مثل دمل بزنند و خلاصش کنند.
🔹ما بسیار فریب می خوریم! آنطور که ما انفاق می کنیم، یا غرور در ما میآید یا بت ساختن که هر دو کمبودی در ماست.
🔹 کسی که می خواهد نیازی را برطرف کند، باید به گونه ای باشد که آن فقیر و نیازمند، شکسته، ذلیل، متملق، اسیر و بت پرست نگردد!
کسی هم که انفاق می کند، اسیر غرور نشود؛ نه منت بگذارد و نه باد بیاورد؛ بداند از چه کسی به چه کسی می دهد و دستش به دست چه کسی می رسد.
اگر بداند وقتی با او دست داد، دست او بالاتر از دست خودش است، دیگر غرورش می شکند.
❛❛ عینصاد
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۴۸
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
👤: @ad_Einsad