#گروه_کتابخوانی
سلام و ادب خدمت عزیزان همراه.
در یازدهمین روز از بهمن ۱۳۹۹ ، در کنار شما عزیزان هستیم با #معرفی_کتاب ی در رابطه با سردار رشید اسلام شهید #قاسم_سلیمانی.
🍃🌷🍃🌷🍃
کتاب #از_چیزی_نمیترسیدم در آذر ماه امسال به چاپ رسیده و هماکنون در فروشگاههای کتاب کشور به فروش میرسد.
در این هفته این کتاب را مطالعه خواهیم کرد.
برای همراهی با ما ، میتوانید کتاب را از فروشگاههای خرید آنلاین ، تهیه کنید.
🍃🌷🍃🌷
نشر شهید کاظمی
https://nashreshahidkazemi.ir
برات بوک
https://baratbooks.ir
ایران کتاب
https://www.iranketab.ir/book/39874-az-chizi-nemitarsidam
🔸🔹🔸🔹
#کانال_پرسمان_اعتقادی_تربیتی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🔺فقط با لینک به اشتراک بگذارید
#گروه_کتابخوانی
سلام و ادب خدمت همراهان.
همانطور که دیروز عرض شد ، در این هفته خوانش بخشی از کتاب #از_چیزی_نمیترسیدم را در کنار شما خواهیم داشت.
در مقدمه ی این کتاب ، پس از زیبنده شدن چشمانمان به یادداشت مقام معظم رهبری به این کتاب (که در تصویر بالا میبینید) ؛
دختر #سردار_سلیمانی ، درباره اهمیت کتابخوانی و روش مطالعه کتاب توسط ایشان، نکات جالبی نوشتهاند که برای تمام ما که خودمان علاقمند به سیره سردار میدانیم ، الگوی بسیار مهمی است.
با هم، این بخش را میخوانیم :
🍃🌷🍃🌷🍃
قاسم سلیمانی در زندگی ، آن چنان که یک فرمانده نظامی باید باشد، منظم و دقیق بود.
او برای دقیقههای زندگیاش برنامه داشت. ساعتهای کاری و فشردگی مسئولیت هایش، بیشتر اوقات وقتی برای امور شخصیاش باقی نمیگذاشت؛ اما یک چیز در این میان استثنا بود: مطالعه کردن و نوشتن.
#حاج_قاسم ، هم خودش و هم ما بچههایش را موظف به خواندن میدانست.
دایره کتابهای انتخابیاش وسیع بود: از شعر فارسی و رمان خارجی تا کتابهای خارجی و سیاسی، و از خاطرهها و شرححالها تا کتابهای نظامی.
روش خواندنش هم، در نوع خود جالب بود:
کتاب را با دقت میخواند. بر ابتدا و میانهی کتاب، یادداشت مینوشت.
گاهی حتی یادداشت های مفصلترش را در دفتر جداگانهای ثبت میکرد.
بسیاری کتابها را با ماژیک رنگی، نشانهگذاری میکرد و خط میکشید.
بله؛ اینطور با کتابها مانوس میشد.
🍃🌷🍃🌷
#کانال_پرسمان_اعتقادی_تربیتی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🔺فقط با لینک به اشتراک بگذارید
#گروه_کتابخوانی
سلام و روز بخیر به همراهان عزیز
در دهه فجر انقلاب اسلامی ، کنار شما هستیم با معرفی کتاب زندگینامه سردار بزرگ اسلام و ایران #قاسم_سلیمانی ؛ کتاب #از_چیزی_نمیترسیدم
🍃🌷🍃🌷
کلا دو دست لباس داشتیم و یک کفش پینه کردهی پلاستیکی.
مادر لباسها را عموما چون که کک و شپش زیاد بود،. در آب جوش به شدت میجوشاند. بعد لب جوی میشست و خشک میکرد.
آنوقت ها از طرف شهر میآمدند خانهها را سمپاشی میکردند. مادرم به لباسهای ما گرد ددت که خیلی هم خطرناک بود، میزد تا به نوعی در مقابل شپش و کک ضدعفونی کرده باشد.
آرام آرام در سرمای شدید زمستانی، با حالت نیمه برهنهای بزرگ شدیم.
از همان ابتدای کودکی، حالتی از نترسی داشتم. ۱۰سالم بود. تابستان بود و مدرسه تعطیل. فصل درو کردن ما قبل از طلوع صبح تا غروب آفتاب بود.
پدرم یک گاو نر شاخزن خطرناک داشت که همه از او میترسیدند.
مرا سوار بر این گاو کرد که بروم به روستای دیگری که ۱۵ کیلومتر با خانه ما فاصله داشت و سرسبزتر بود و خانه عمهام همان جا بود.
گاو مغرور حاضر به فرمانبری نبود و با سر خود به پاهای کوچک من میکوبید. من این بیابان را تنها، سوار بر این حیوان خطرناک تا روستای عمهام رفتم.
🍃🌷🍃🌷
خرید اینترنتی کتاب از چیزی نمیترسیدم فروشگاه اینترنتی نشر هادی
http://nashrhadi.com/product/73/
🔸🔹🔸🔹
#کانال_پرسمان_اعتقادی_تربیتی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0