⭕️ #دلنوشته_مهدوی
من و تو و رویای آمدنت آقاجان😍
🌙دیشب باز دوباره دلم برایت تنگ شد
دلم برای دیدارت بی پرده در ثانیه های زمین دلتنگی می کرد
🕊نگاهم لبریز از اشتیاق بود برای آسمانی شدن در محضرت باز هم دستانم بی قرار بود برای گرمی دستانت
💔اما دریغ :
که من مانده بودم و آرزوهایم و این خاطره ها
💫حوالی نیمه شب بود با صدای باران به شوق دیدارت
به #انتظار_ظهورت کمی خواب بر چشمانم نشست و ....
❄️دوباره خاطراتت را به رویای من فرستادی تا مرا آرام کنی
🌪زمین غوغا بود و اهل زمین در هیاهو
هر کسی به سمتی و...
💥نشانه ها خبر از آمدنت می داد و من و دلم لبریز از اشتیاق شدیم برای #ظهور
به دنبال تو و عطر پیراهنی و جذبه ی نگاهی و نوری آسمانی می گشتم
💛اما باز هم مثل هر بار من ماندم و بوی عطر پیراهنت و
صدای قدم هایت و ...
💞باز هم آقاجان : "جایت خالی ماند در منظر نگاهم "..
باز هم صدای گریه ای و😭 ...
دستی مهربان که بیدارم کرد ...
🌤بیدار شدم چشمم دوباره بی تو به جمال هستی روشن شد و باز هم افسوس😔 ...
💖اما دلم روشن است : می آیی مولای من....
💚❣💚❣💚❣💚❣💚❣💚
🆔 @besooyezohur