30_ahd_01.mp3
1.82M
#دعای_عهد...❤️
🎤#با_نوای_استاد_فرهمند
⭐️ من دعای عهد میخوانم بیا
💫 بر سر این وعده میمانم بیا
🌟 با تجلی های پر هیبت بیا
☀️از میان پرده غیبت بیا 💔
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
https://eitaa.com/besoyeroshanayiii
🌹قرار عاشقی صفحه ۱۷۴ قرآن کریم
🌸 سوره مبارکه اعراف آیات ۱۷۹ تا ۱۸۷
https://eitaa.com/besoyeroshanayiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️السلام علیک یاصاحب الزمان❤️
روزهای هفته را
با عشق تو سر می کنم💚
تا به جمعه می رسم
احسـاس دیگر می کنم
حس دیدار تو در من
جمعه غـوغا می کند
جمعه ها چشمان خود را
حلقه بر در می کنم😔
#سلام_امام_زمانم✋
#أللَّھُمَ_عـجِـلْ_لِوَلیِڪْ_ألْفَرَج🙏
https://eitaa.com/besoyeroshanayiii
🌷 امام سجاد علیهالسلام
من ثبت على ولايتنا في غيبة قائمنا أعطاه الله أجر ألف شهيد مثل شهداء بدر واحد.
هر کس در روزگار غیبت قائم ما ، بر ولایت ما استوار ماند ، خداوند پاداش هزار شهید به مانند شهیدان بدر و احد به وی عطا فرماید.
📚 بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵
#حدیث
#امام_زمان
https://eitaa.com/besoyeroshanayiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱درساخلاق
📹 شاه کلید رفع مشکلات ؟!
🎙 حجت الاسلام دارستانی
https://eitaa.com/besoyeroshanayiii
#لطیفه😁
فردی خودنما و متکبر که خود را
فیلسوف دَهـر میدانست
به بهلول گفت :
به نظر من آدم احمق کسی است که به چیزی اطمینان کامل داشته باشد. 😳
بهلول پرسید : تو مطمئنی؟
گفت : آری کاملاً مطمئنم....!
🤣🤭😅
🌷🌹🌷🌹
#حکایت
روزی بهلول داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردهایش می گوید :
من در سه مورد با امام صادق علیه السلام مخالفم .
اول اینکه می گوید خدا دیده نمی شود .
پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد .
دوم می گوید : خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تأثیری در او ندارد .
سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد .
بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد ،
اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد ،
استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند .
خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد . و الان درد می کند .
بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه ،
بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد .
ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تأثیری ندارد ،
ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟
پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم .
استاد اینها را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت .
https://eitaa.com/besoyeroshanayiii