eitaa logo
بسوی ظهور🌱
148 دنبال‌کننده
979 عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
فعالیتهای مجموعه بسوی ظهور از جمله جشنها،مراسمها ، هیئت،گروه سرود کودک و نوجوان در مناسبت‌های مختلف سال را میتوانید اینجا دنبال کنید علاوه بر اینها تو این کانال میخواهیم از فرمانده جانمون مهدی(عج) و انحرافات آخرالزمانی حرف بزنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تندروی چیست؟تندرو کیست؟ عالی👌 از بیانات رهبر حفظه‌الله ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زمانی امام زمان ارواحنافداه خیلی از ما ناراحت میشود ؟ 🎙آیتاللهناصری (ره) ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خانم هانا، قهرمان بوکس، مدل و خواننده آلمانی، مسلمان میشه و حالا برای اسلام تبلیغ میکنه✌️ 📖 یَدخلونَ فی دینِ اللهِ افواجا ✅در آخرالزمان مردم دسته دسته گروه گروه وارد به دین خدا میشوند ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱این کلیپ ارزش یکبار دیدن دارد چقدر زیبا یاد اوری میکند داشته هایمان را ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱مداحی شنیدنی🖤 میگن حرم نرو امسال..😭😭 محمد رضا نوشه ور ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
یکۍ از هم‌سنگرهایش می‌گفت؛ من بستن کمربند ایمنی را در سوریہ از محمود رضا یاد گرفتم . . یک بار بھ او گفتم اینجا دیگر چرا کمر بند می‌بندی؟! اینجا کہ پلیس نیست! گفت: می‌دانی چقدر زحمت کشیده‌ام که با تصادف نمیرم؟♥:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 توصیه استاد فاطمی نیا برای کسانی که اربعین کربلا مشرف نمی شوند..! برای هیچ عملی این پاداش ذکر نشده، جز برای زائر اربعین که👇👇 زائر اربعین ،عاقبت بخیر می شه😭😭❤️ ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛 آسیب‌های اثبات شده یوگا از زبان کارشناسان 🌐 https://www.adyannet.com/fa/news/45627 📎 📎 انحرافات آخرالزمان را بشناسیم ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌احکام آرایش های نوپدید 💠قسمت دوم : غسل میت برای خانمی که کاشت ناخن داشته. 🌷ارائه دهنده: سرکار خانم روایتی(کارشناس مسائل شرعی حرم مطهر رضوی و مرکز ملی پاسخگویی دینی مشهد) ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌احکام آرایش های نوپدید 💠 قسمت سوم : احکام کاشت مژه 🌷ارائه دهنده: سرکار خانم روایتی (کارشناس مسائل شرعی حرم مطهر رضوی و مرکز ملی پاسخگویی مشهد) ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌عزیز من! عمرت بر فناست اگر اینجا رو نبینی! 👈 پیام استاد پناهیان از مسیر پیاده‌روی ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
﷽❣ ❣﷽ 🔹السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می‌کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة‌الله 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‎‎❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
بسوی ظهور🌱
❣قسمت سی و سه 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 طوطی_و_تاول ✨مادر اخم کرد. چیزی نگفت. دختر پوزخندی زد و گفت: آقا، کمابیش آ
❣قسمت سی و چهار 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨چند دقیقه ای نه من حرف زدم، نه شیخ و نه حامد. ذهنم از زنبورگی دختر رفت سمت مادرش، که حرارت ایمانش نمایان بود در چهره اش. به نذر و حضورش در پیاده روی فکر کردم. 🍁من هم خواستم نذری بکنم درباره محصولات زنبورستانم، ولی به جایی نرسیدم. مردد شدم. با خود گفتم: آخر عسل طبیعی تیلار را چجور می توان آورد اینجا؟ بعد گفتم: تو نذر کن؛ خودش هم عسل را می آورد هم تو را. بعد چرخیدم سمت نخل، ردیف منظم مورچه ها را خوب نگاه کردم.دست کشیدم به پای راستم که محکم پانسمان شده بود. به جواب لطیف و قاطع دختر فکر کردم که به حامد داده بود: بالاخره هر کس اعتقادی دارد. با اینکه دوباره نمی خواستم دعوا بالا بگیرد. به آرامی به حامد گفتم: حاج آقا، لحن دعوتت جوری بود که خانم ها ناراحت شدند از تو. حامد گفت: من به وظیفه ام عمل کردم. توهین هم نکردم. خندیدم و گفتم: توهین نه، ولی بازجویی چرا. من که فکر کردم شیخ با گوشی خودش ور می رود و توجه ندارد به گفتگوی ما، ولی با لحنی نرم گفت: استفهامت انکاری بود، نه حقیقی. حامد سکوت کرد. بعد رخ برگرداند سمت موکبی که کباب کوبیده خیرات می کردند. زائران صفِ کیلومتری کشیده بودند جلویش. البته بو و دود کباب کوبیده جوری در فضا پیچیده بود که اشتهای هر بنی بشری را تیز می کرد. حامد هم استقبال کرد از لحن نرم شیخ، گفت: شیخ ناصر، من خیلی گرسنه شدم. چند مُف بو کشید توی ریه هایش و گفت: بوی بساط کباب، اشتهایم را شاخ زد. بلند شد: شما میل ندارید؟ من گفتم: نوش جان. سید لنگ و لنگان رفت سمت موکب کباب و گفت: اگر دادند، برای شما هم می گیرم. من گفتم: زحمت نکش. چند دقیقه گذشت. از شیخ ناصر که نشسته بود و تلاش می کرد وصل شود به اینترنت، پرسیدم: پایه چندم حوزه هستی؟ چند لحظه طول کشید تا سرش را بلند کند. صفحه گوشی را بست و گفت: من بعد از سطح دو حوزه، تفسیر قرآن خواندم. الان هم کار قرآنی می کنم. در کار قرآنی شیخ باریک شدم. چیزی متوجه نشدم. رویم هم نشد ازش بپرسم: وقتی کار قرآنی می کنی، در واقع چکار میکنی؟ شیخ که بعد از چند دقیقه بالاخره از گوشی فارغ شد، برایم توضیح داد؛ همراه با چند نفر از اساتید حوزه،یک دانشنامه قرآنی می نویسند برای کودکان و نوجوانان. او هم مدخل های طبیعت و حیوانات را به عهده دارد و الان مشغول نمل است و به همین دلیل، حرکت مورچه ها جالب شده برایش. گفتم: سید حامد چی؟ گفت: او مدرس رسمی حوزه است. اتفاقا استاد موفقی است. گفتم: چی درس می دهد؟ گفت: اصول عقائد و فِرْقِ کلامی اسلام. سر تکان دادم و گفتم: پس به همین دلیل می خواهد همه را با عقائد حقّه آشنا کند. ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کندالینی یکی از رازهای مگوی یوگا آسیبهای یوگا را بشناسیم ، یوگا ورزش نیست ... 🎙 استاد حسین عرب انحرافات آخرالزمان را بشناسیم ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌در حقیقت در غرب فقط حجاب آزاده😅 بقیه چیزها که در ایران آزاده اونجا ممنوعه😊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞اینستا و فضای مجازی جایی که یواش یواش غرق میشی و تفکرات و نگرش و سلیقت عوض میشه ولی خودت نمیفهمی! شما دور و برت از این آدما داشتی؟ ✅️بفرست برای عزیزانت ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در راهِ مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند! به شیخ بهایی که اَسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اَسبش دائِم عقب می‌ماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کِشش این همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد شیخ بهائی عقب ماند، به میرداماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد. میرداماد گفت: اسبِ او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق، بال در آورد. در غیابِ یکدیگر حافظِ آبروی هم باشیم این است "رسم رفاقت" ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
🕊: وقتی شما از این و آن طعنه میخورید و لاجرم به گوشه اتاق پناه میبرید و با عکس‌های ما سخن میگویید و اشک میریزید.. به خدا قسم این جا کربلا میشود و برای هر یک از غم‌هایِ دلتان این جا تمام شهیدان زار میزنند...
شیـر باشیـد،مُحڪَم! هیچـۍنیست،فقـط‌احساس‌ڪن‌خداباھـٰاتہ منوخُدا‌بـٰاڪُل‌ادم‌حَریفیـم..シ! 💚
تا که لب گفت: سلامُ عَلَی اَلارباب،حُسین یک نفس رفت دلم . . تا خود بین الحرمین:)♥️
بسوی ظهور🌱
❣قسمت سی و چهار 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #طوطی_و_تاول ✨چند دقیقه ای نه من حرف زدم، نه شیخ و نه حامد. ذهنم از زنبو
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت سی و پنج ✨کمی نرم شد. از پوست عبوسی آمد بیرون. خندید و گفت: نه، پسر خوبی است. ولی یک اشکال کوچکی که دارد این است که می خواهد همه را به راه حق هدایت کند؛ منتهی زبان هدایت را ندارد. زبانش زمخت است. آدم ها را می رماند. بهش گفتم: بیا دانشنامه، ذوق قرآنی نداشت، نیامد. 🍁گفتم: آره، معلوم است هدایت را بیشتر از قرآن دوست دارد. خندید. بعد از من پرسید که مال کجا هستم و چه کار می کنم. من هم جوابی که به پیرمرد داده بودم، به او دادم. گفت: نمی خورد که فقط زنبوردار باشید. بعد قیمت عسل طبیعی را پرسید. وقتی گفتم، ابرو ترش کرد که خیلی گران است و طبقه متوسط جامعه نمی توانند تهیه کنند. باید عسل را ارزان به دست مردم داد. گفتم: مدخل نحل را نوشتی؟ گفت: قرار است یکی از فضلا بنویسد. امروز قرار بود همین دور و بر ببینمش. دوباره بحث را کشید به عسل. به اینکه چرا گران است؟ تا قیمت انواع عسل را برایش توضیح بدهم و اثبات کنم که عسل صد درصد طبیعی، فقط در جنگل و کوه یافت می شود که زنبورهایش وحشی هستند، سر و کله سید حامد با سه ساندویچ کباب پیدا شد. لنگ نمی زد، انگار خوب شده بود. احساس کردم این ساندویچ ها برای پوشاندن آن تفتیش عقائدی است که ما شاکی بودیم ازش. شیخ آیه ای آورد درباره فضائل عسل که گفتم آن آیه درباره بهشت است. آیه دیگری آورد درباره خاصیت شفابخشی آن. سید حامد گفت: با اینکه صف طولانی بود، ولی ماشاءالله خیلی زود راه می اندازند. به هر کدام از ما یکی داد. ساندویچ خودش را گاز زد. من تکه ای از کبابش را برداشتم، مابقی را برگرداندم به خودش و تشکر کردم. بعد گفتم: با شیخ ناصر حرف زدیم پشت سرت، ما را حلال کن. با دهان پر گفت: من که رفتم برای شما هم گرفتم. ساندویچ گاززده اش را نشان داد. شیخ ناصر گفت: تو هیچ موکبی را رد نمی کنی. حامد لقمه اش را تند و تند جوید. قورت داد. قبل از اینکه دوباره گاز بزند، گفت: اربعین، مهمانی هم است شیخ! می دانی که وقتی وارد مهمانی شدی باید مرتب بنوشی و بخوری. حرفش را تمام نکرده گاز دیگری زد، حرفش را با لقمه کباب جوید: وگرنه ناراحت می شود صاحب خانه. در همین حال، به من گفت: قبول داری؟ گفتم: ضیافت را قبول دارم، ولی زیاد خوردن را نه. شیخ خنده ای کرد، تکه ای از ساندویچش را کند و به دهان گرفت و گفت: پس اربعین را شما خلاصه کردی در بنوش و بخور. نه سید، اربعین فقط این نیست. اربعین یعنی بنوش و برو. بعد توضیح داد که اگر زیاد بخوری یا بنوشی از رفتن باز می مانی. این تاکید بلیغش روی رفتن، باعث شد یکدفعه کف پای من تیر بکشد و دردی خفیف بدود توی بدنم. غلتی زدم. روی برگرداندم از آن دو، پایم را بغل کردم. به این تصویر فکر کردم که آدم، پای در آغوش کشیده، راه بیفتد سمت کربلا. چند دقیقه در این حال بودم تا اینکه درد، آرام فروکش کردم. خودم را جمع کردم روی کارتن. ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan