eitaa logo
بسوی ظهور🌱
216 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
8 فایل
فعالیتهای مجموعه بسوی ظهور از جمله جشنها،مراسمها ، هیئت نوجوان ،گروه سرود کودک و نوجوان در مناسبت‌های مختلف سال را میتوانید اینجا دنبال کنید علاوه بر اینها تو این کانال میخواهیم از فرمانده جانمون مهدی(عج) و انحرافات آخرالزمانی حرف بزنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
جنبش‌های نوپدید معنوی: دین یا عرفان؟ 🔹از جنبشها و گروههای معنویت گرای معاصر به گونه های مختلف تعبیر میشود و برای هر تعبیر می توان توجیه یا توجیهاتی آورد در متون آکادمیک مطالعات دین و جامعه شناسی دین رایج ترین و جا افتاده ترین این تعابیر دین است؛ از این جنبشها با عنوان جنبشهای نوپدید دینی یا حتی ادیان جدید نام برده می شود؛ این تعبیر موجه تر از تعبیر «عرفان» به نظر می رسد. 🔹این جنبش ها به جهت ماهیت معنویت معاصر دعوی جایگزینی دین را دارند و بر حسب ادعا همه خدمات و نقشهای دین را متناسب با جهان مدرن ایفا می کنند می توان استدلال کرد که آنچه نیازهای دینی انسان معاصر را بر می آورد باید هم سنخ دین باشد. 🔹در نتیجه گروه های معنویت گرای نوپدید هم سنخ دین سنتی هستند و به تسامح می توان آنها را دین خواند، ادیان نوپدید به علاوه از آن روی که این گروهها و جنبش ها، فضایی قدسی می آفرینند و در این فضا جهان بینی اعتقادی اعمال مناسک گونه، اخلاقیات ویژه تجربه های امر والا و سیستم جمعی مبتنی بر یک یا چند شخصیت فرهمند ایجاد می کنند (به معنی درست کلمه و نه به مسامحه و مجاز)، «دین» هستند. 🔹این جنبش ها را در ایران یا عرفانهای منهای دین و مانند آن خوانده اند. البته تناسبهایی میان معنویت و عرفان هست نوعی باطن گرایی در گذشتن از تجربه های حسی روزمره همچنین به کار رفتن برخی اصطلاحات و واژگان رایج عرفان در معنویت اما با لحاظ عرفان اسلامی به عنوان پس زمینه ذهنی تعابیر فوق این تعابیر، چه بسا گمراه کننده نیز باشند زیرا واژه «عرفان» ما را به یاد رویکردی خدا محور و راهی برای وصول به قرب الهی و تجربه توحید افعالی صفاتی و ذاتی می اندازد حال آنکه معنویت معاصر، اصولاً به سوی خدا جهت نگرفته است بلکه در پی شکوفایی و تعالی خویشتن انسانی است و این جدایی در هدف شکافی پرنشدنی میان معنویت معاصر و عرفان اسلامی ایجاد می کند. 🔹تعبیر «عرفان واره» وضعیت بهتری نسبت به تعبیر عرفان دارد اما به خوبی تعبیر «دین» نیست زیرا مؤلفه هایی مانند شعائر و نظام اعتقادی و نظام اجتماعی را نمی رساند و فقط نوعی باطن گرایی را در جنبشهای معنوی نوپدید نشان میدهد. بر این اساس باید اذعان داشت که تعبیر دین گویاتر است زیرا اجزا و مؤلفه های تعلیمی و آموزه ای این گروه ها را بهتر آشکار می سازد. 🔹برای مواجهه صحیح با این جنبشها قطعاً لازم است بدانیم جزو کدام مقوله هستند. یک پیامد مهم این تعیین مقوله آن است که اگر گروههای معنوی را تحت «عرفان» دسته بندی کنیم نوعی تحریف از آموزه های اصیل اسلام تلقی خواهند شد و از آنجا که عرفان باید وابسته به متن و بافت دینی خود شریعت باشد این جنبش ها به عنوان عرفانی ضدشریعت که علی الاصول، مفهومی متناقض است محکوم خواهند شد. 🔹اما شاید از نگاه گروندگان بدین جنبشها و کسانی که با تعالیم آنها همسویی یافته اند این انتقاد قانع کننده نباشد زیرا معنویت نوین را گفتمانی جدید و راه و طریقتی بی سابقه برای برآورده شدن نیازهای دینی انسان می بینند نه رویکردی عرفانی در متن دین سنتی اما اگر به این جنبشها تحت عنوان ادیان جدید نظر کنیم، رویکرد انتقادیمان متفاوت خواهد شد در نقادی جدید ممکن است به سراغ میزان وثاقت منبع الهام وحی یا غیروحی تناقض های درونی نقدهای فلسفی بر مبانی اعتقادی و اموری از این دست برویم نه به سراغ دور شدنشان از دستورهای فقهی اسلامی یا اخلاقیات اسلامی و مانند آن چرا که آنها مکاتبی مستقل از اسلام و مدعی رقابت با ادیان اصیل شده اند. 🔸(همان گونه که نمی توان دین اسلام را بر اساس مبانی هندوئیسم نقد کرد و برای مثال گفت چون اسلام وحیانی بودن کتب موسوم به ودا، اصل تناسخ اصل (اهمیسا ممنوعیت آسیب زدن به حیات موجودات زنده) و مانند آنها را قبول ندارد لذا بر باطل است به همین سیاق نمی توان مکاتب معنوی جدید را بر اساس رقبایشان یعنی ادیان سنتی نقد کرد مبنای نقد باید عقلانیت باشد که بر همه مکاتب دینی و غیردینی حاکمیت دارد.) 📚بهزاد حمیدیه، مجله ادیان و عرفان، سال چهل و ششم، شمارۀ یکم، بهار و تابستان 1392- ص 50