eitaa logo
منهاج نور
152 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
ارتباط با ادمین 💐تبریک و تهنیت به مناسبت دهه کرامت 👌🏻دغدغه های بصیرتی یک دانش پژوه عبایی 📚 @betti_abaei
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️بسم الله الرحمن الرحیم▪️ 💢وقایع آخرین روز 💢 ۱).. امام رضا عليه السلام ❇️ حضرت ثامن الحجج مولانا على بن موسى الرضا عليه السلام در سال 203 ه‍ بنابر اصح ...(1)... دو سال پس از حضرت معصومه عليها السلام به رسيدند. 🔰 سن مبارك حضرت 49 يا 55 سال بوده است...(2)... بنابر نقلى در 27 حضرت امام رضا عليه السلام به شهادت رسيده اند...(3)...، ولى مشهور آخر ماه صفر است . 👈🏻در 28 سفر مأمون انگور🍇 مسموم يا آب انار زهر آلود را به اجبار به حضرت امام رضا (عليه السلام ) خورانيد...(4)... ۲)...آزارهاى مأمون نسبت به حضرت مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت كوتاهى نكرد، و حتى حضرت را سه ماه در سرخس مقيدا زندانى كرد...(5)... 🔰پس از ولايت عهدى ، ابتداى گرفتارى آن حضرت به خاطر معاشرت بامأمون منافق ملعون بود. ۳)...مسموميت حضرت ياسر خادم مى گويد: هر كه آن حضرت از مسجد جامع مراجعت مى كرد، با بدنى عرق دار و غبار آلود دستها را به درگاه الهى بر مى داشت و مى فرمود: "بارالها اگر و گشايش كار من در مرگ من است ، مرگ مرا برسان". آن حضرت پيوسته در غم و حزن بود تا در غربت رحلت فرمود...(6)... ▪️🍃..مأمون پس از آنكه يك شبانه روز امر آن حضرت راكتمان كرد سراغ محمد پسر امام صادق عليه السلام و جماعتى از آل ابوطالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببينند، و پس از آن شروع به گريه و زارى نمود‼️...(7)... ۴)...دفن بدن مبارك حضرت پس از غسل و كفن و بر بدن شريف حضرت كه توسط امام جواد عليه السلام انجام شد آن حضرت را جلو قبر هارون در خانه حميد بن قحطبه ، مكان فعلى دفن كردند...(8)... 🔰مدت امامت آن حضرت 20 سال بود...(9)... سن شريف امام جواد عليه السلام هنگام شهادت امام رضا عليه السلام 7 سال و چند ماه بود...(10)... 📣بزرگان در كتب مختلف ماه را و روز آن را اكثرا آخر ذكر كرده اند، ولى 29 يا 30 روز بودن ماه در سال را ذكر ننموده اند. @only_god_14 📚منابع 1.کافی:ج2.ص528 2.کشف الغمه:ج2.ص267 ▪️اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و اعن اعدائهم▪️ أَلسَّلامُ عَلَیک یا عَلیِّ بنِ موُسَی الرِّضا 🆔https://chat.whatsapp.com/GqmXQge8hJ89FcW6l7CjRB 🆔@shaams_shomos 🆔https://www.instagram.com/bettii_
"اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خدا، رسولش و اولي الامرهاي (in authority* among you) خود اطاعت كنيد" ... اگر باشي يعني... شخصي مثل من ... اين جواب كاملا واضحه ... براي ما بحث امامت و خاندان پيامبر مطرح هست ... افرادي كه براي تشخيص صحيح بودن عمل مون ... بايد اين عمل رو با اونها بسنجيم ... اگه مسیر عمل مون به اونها نزديک باشه يا در مسير نزديک شدن به اونها قرار بگيره ... پس ،اين مسير درسته ... و اگر نه، يعني... ادعاي من نسبت به حركت در مسیر اسلام ... فقط يک دروغه ... و من يک دروغگو هستم ... و اگر باشم ... بايد عملم رو با پيامبر بسنجم ... و از شخصي تبعيت كنم كه نزديک ترين كردار رو به پيامبر داره ... و البته كمي سخت تر ميشه ... چون حجم داده هايي كه منابع شيعه قدرت مقايسه و سنجش رو بيشتر مي كنه ... و فاصله علماي اهل سنت تا پيامبر بيشتر از فاصله علماي شیعه تا آخرين امام هست ... و مطالب رسيده هم به مرور زمان بيشتر شده ... من به عنوان شيعه ... در كنار پيامبر ... دوازده امام دارم از يك نور واحد و يک وجود واحد ... كه در شرايط مختلف زندگي كردند ... و من مي تونم با شرايط مختلفي كه با اونها رو به رو ميشم ... شرايط و جواب مناسب خودم رو پيدا كنم ... نفسم توي سينه حبس شده بود ... حس مي كردم مغزم در حال انفجاره ... بدون اينكه بتونم حتي درست پلک بزنم ... محو صحبت و كلماتش شده بودم ... تا اينكه بحث به اينجا رسيد .. . - و چه مدت بين شما و آخرين امام تون فاصله است؟ ... * لبخند آرامي چهره اش رو پر كرد ... - فراموش كردي اون شب ... درباره زنده بودن آخرين امام صحبت كرديم؟ ... با شنيدن اين جمله، بي اختيار با صداي بلند خنده ام گرفت ... انگار از عمق وجودم منفجر شده بود . .. چرخيدم و چند قدم رفتم عقب ... دستم رو آوردم بالا و قطرات اشكم رو كه از شدت خنده گوشه چشمم جمع شده بود، پاک كردم ... برگشتم سمتش ... متعجب بهم خيره شده بود ... به زحمت خودم رو كنترل كردم ... در حالي كه هنوز صورتم مي خنديد و عضلاتش درد گرفته بود ... - يه چيزي رو مي دوني دنيل؟ ... شما شيعه ها خيلي موجودات خنده داري هستيد ... * شخصي كه دانش فراواني دارد. قدرت و يك مقام رسمي كه شخص را در جايگاه رهبري قرار داده و به وي اجازه تصمیم گیری و حاكميت مي دهد . * مي خواستم بدونم چقدر اين مسير، براي سنجش عمل، قدرت تطبيق با شرايط حال رو داره ... 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
آخر اون، صادقانه و بی پروا، تمام حرف هاش رو زد و من به تک تک اونها گوش کردم و قرار شد روی پیشنهادش فکر کنم وقتی از سر میز بلند شدم لبخند عمیقی صورتش رو پر کرد - هر چند نمی دونم پاسخ شما به من چیه اما حقیقتا خوشحالم بعد از چهار سال و نیم تلاش بالاخره حاضر شدید به من فکر کنید از طرفی به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بودم ولی می ترسیدم که مناسب هم نباشیم از یه طرف، اون یه تازه مسلمان از سرزمینی با روابط آزاد بود و من یک دختر ایرانی از خانواده ای نجیب با عفت اخلاقی و نمی دونستم خانواده و دیگران چه واکنشی نشون میدن برگشتم خونه و بدون اینکه لباسم رو عوض کنم بی حال و بی رمق همون طوری ولا شدم روی تخت - کجایی بابا؟حالا چه کار کنم؟ چه جوابی بدم؟ با کی حرف بزنم و مشورت کنم؟ الان بیشتر از هر لحظه ای توی زندگیم بهت احتیاج دارم بیای و دستم رو بگیری و یه عنوان یه مرد، راهنماییم کنی بی اختیار گریه می کردم و با پدرم حرف می زدم چهل روز نذر کردم اول به خدا و بعد به پدرم توسل کردم گفتم هر چه بادا باد امرم رو به خدا می سپارم اما هر چه می گذشت محبت یان دایسون، بیشتر از قبل توی قلبم شکل می گرفت تا جایی که ترسیدم - خدایا! حالا اگر نظر شما و پدرم خلاف دلم باشه چی؟ روز چهلم از راه رسید تلفن رو برداشتم تا زنگ بزنم قم و بخوام برام استخاره کنن قبل از فشار دادن دکمه ها نشستم روی مبل و چشم هام رو بستم - خدایا! اگر نظر شما و پدرم خلاف دل منه فقط از درگاهت قدرت و توانایی می خوام من، مطیع امر توئم و دکمه روی تلفن رو فشار دادم " همان گونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم بر تو نیز روحی را به فرمان خود، وحی کردیم تو پیش از این نمی دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرا دادیم که به وسیله آن هر کسی از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می کنیم و تو مسلما به سوی راه راست هدایت می کنی " سوره شوری آیه 52 و این پاسخ نذر 40 روزه من بود تلفن رو قطع کردم و از شدت شادی رفتم سجده خیلی خوشحال بودم که در محبتم اشتباه نکردم و خدا، انتخابم رو تایید می کنه اما در اوج شادی یهو دلم گرفت گوشی توی دستم بود و می خواستم زنگ بزنم ایران ولی بغض، راه گلوم رو سد کرد و اشک بی اختیار از چشم هام پایین اومد وقتی مریم عروس شد و با چشم های پر اشک گفت با اجازه پدرم بله هیچ صدای جواب و اجازه ای از طرف پدر نیومد هر دومون گریه کردیم از داغ سکوت پدر از اون به بعد هر وقت شهید گمنام می آوردن و ما می رفتیم بالای سر تابوت ها روی تک تک شون دست می کشیدم و می گفتم - بابا کی برمی گردی؟ توی عروسی، این پدره که دست دخترش رو توی دست داماد می گذاره تو که نیستی تا دستم رو بگیری تو که نیستی تا من جواب تایید رو از زیونت بشنوم حداقل قبل عروسیم برگرد حتی یه تیکه استخون یا یه تیکه پلاک هیچی نمی خوام فقط برگرد گوشی توی دستم ساعت ها، فقط گریه می کردم بالاخره زنگ زدم بعد از سلام و احوال پرسی ماجرای خواستگاری یان دایسون رو مطرح کردم اما سکوت عمیقی، پشت تلفن رو فرا گرفت اول فکر کردم، تماس قطع شده اما وقتی بیشتر دقت کردم حس کردم مادر داره خیلی آروم گریه می کنه بالاخره سکوت رو شکست - زمانی که علی شهید شد و تو تب سنگینی کردی من سپردمت به علی همه چیزت رو تو هم سر قولت موندی و به عهدت وفا کردی بغض دوباره راه گلوش رو بست حدود 10 شب پیش علی اومد توی خوابم و همه چیز رو تعریف کرد گفت به زینبم بگو من، تو رو بردم و دستتون رو توی دست هم میزارم توکل بر خدا مبارکه گریه امان هر دومون رو برید - زینبم نیازی به بحث و خواستگاری مجدد نیست جواب همونه که پدرت گفت مبارکه ان شاء الله دیگه نتونستم تلفن رو نگهدارم و بدون خداحافظی قطع کردم اشک مثل سیل از چشمم پایین می اومد تمام پهنای صورتم اشک بود همون شب با یان تماس گرفتم و همه چیز رو براش تعریف کردم فکر کنم من اولین دختری بودم که موقع دادن جواب مثبت عروس و دامادهر دو گریه می کردن توی اولین فرصت، اومدیم ایران پدر و مادرش حاضر نشدن توی عروسی ما شرکت کنن ، مراسم ساده ای که ماه عسلش ، سفر 10 روزه مشهد ، و یک هفته ای جنوب بود، هیچ وقت به کسی نگفته بودم ، اما همیشه دلم می خواست با مردی ازدواج کنم که از جنس پدرم باشه ، توی فکه ، تازه فهمیدم ، چقدر زیبا ، داشت ندیده ، رنگ پدرم رو به خودش می گرفت ، با صلوات به روح پاک ومطهر طلبه شهید گمنام سیدعلی حسینی🌹 التماس دعا.....✋🏻 باداستان بعدی همراه باشید ....یا علی🌷 همسر و دخترشان 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📛 اهدای ۱۰۰۰ کفن و قمه توسط انگلیس به همراه اشعاری برای عزاداری، اهدای ۲۰۰۰ کفن و قمه توسط آمریکا به هیئت ها ⛔️ دست های پشت پرده برای به انحراف کشیدن عزاداری امام حسین (ع)، این برگ از تاریخ را ورق بزنید 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei