eitaa logo
منهاج نور
153 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
948 ویدیو
5 فایل
ارتباط با ادمین 💐تبریک و تهنیت به مناسبت دهه کرامت 👌🏻دغدغه های بصیرتی یک دانش پژوه عبایی 📚 @betti_abaei
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حکم شرعی پروش حلزون ⁉️ سؤال: پرورش حلزون و فروش آن از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟ ✍️ پاسخ: 🔹 بطور کلی تكثير و پرورش و فروش حيواناتی مثل حلزون اگر براى تغذیه انسان نباشد و بلکه برای منفعت حلال باشد، فی نفسه اشكال ندارد. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای 📎 •┈┈••✾••┈┈• 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
‌‌  : 💢محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است. 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعــد از ناهار کمي اســتراحت کردم. عصربود كه با ســر و صداي بچه ها از خواب پريدم. با تعجب پرســيدم: چي شده!؟ شــاهرخ جلو آمد و گفت: يكي از بچه ها که قبلا دانشــجو بوده، رفته و با اونها بحــث كرده. بعد هم توده اي ها دنبالش كردند. حالا هم جمع شدند جلوي مسجد. دارن بر ضد ما شعار ميدن. رفتم پشــت پنجره ی مســجد. خيلي زياد بودند. بچه ها درب مســجد را بســته بودند. بلند داد زدم و گفتم: كســي اسلحه دستش نگيره ، هيچكس حرفي نزنه، جوابشون رو ندين. ما بايد بريم و باهاشون صحبت كنيم. من و شــاهرخ رفتيم بيرون. آنها ســاكت شدند. من گفتم: برا چي اينجا جمع شديد. جوان درشت هيكلي از وسط جمع جلو آمد و گفت: ما مي خوايم شما رو از اينجا بندازيم بيرون. اون كسي هم كه الان باما بحث ميكرد؛بايد تحويل بديد. اصلا نميدانستم چه كار کنم. ً نفس در سينه ام حبس شده بود. خيلی ترسيده بودم. آن جوان ادامه داد: من چريک فدائي خلقم. بدون ســلاح شما رو از اين شهر بيرون مي كنم. هنوز حرفش تمام نشــده بود. شاهرخ يکدفعه و باعصبانيت به سمتش رفت. جمعيت عقب رفت. جوان مات و مبهوت نگاه ميكرد. شاهرخ با يكدست يقه، با دست ديگر كمربند آن جوان منحرف را گرفت. خيلي سريع او را از روي زمين بلند كرد. اورا با آن جثه ی درشت بالاي سر گرفته بود. همه جمعيت ســاكت شدند. بعد هم يک دور چرخيد و جوان را كوبيد به زمين و روي سينه اش نشست. جوان منحرف مرتب معذرت خواهي ميكرد. همه آنهائي كه شعار مي دادند فرار كردند. شاهرخ هم از روي سينه اش بلند شد و گفت: بچه برو خونتون!! خيلي ذوق زده شــده بودم. گفتم: شــاهرخ الان بايد كاري كه ميخوايم رو انجام بديم. خيابان خلوت شــده بود. با هم رفتيم كلانتري. قرار شــد از امشب نيروهاي ما به همراه مامورها گشت بزنند. به همه ی دكه های روزنامه فروشــي هم سر زديم. خيلي محترمانه گفتيم: شما از شهرداري مجوز گرفته ايد؟ پاسخ همه آنها منفي بود. ماهم گفتيم: تا فردا وقت داريد كه دكه را جمع كنيد. صبح فردا به ســراغ اولين دكه رفتيم. چند نفر از حزب توده با چماق جلوي دكه ايســتاده بودند. اما باديدن شــاهرخ عقب رفتند. شاهرخ جوان فروشنده را بيرون آورد. بعد هم دكه را با همه روزنامه هايش خراب كرد. با شنيدن اين خبر ، ديگر دكه ها خيلي سريع جمع شد. يك هفتــه ی ديگر، در آنجا مانديم. آرامش به طور كامل به شــهر بازگشــت. اعضاي حزب توده، را ترک کردند و به شهرهايشان رفتند. بار ديگر در شهر اقامه شد. وقتي مردم به سوي محل نماز مي آمدند به ياد حديث نوراني افتادم كه ميفرمايد: « قدمي نيست که به سوي نماز جمعه برداشته مي شود ؛ مگر اينکه خدا آتش را بر او حرام مي کند » [وسائل الشیعه ج۵] [امام صادق علیه السلام] با حضور مردم مومن و انقلابي لاهيجان، كميته و بســيج شهر، راه اندازي شد. ما هم با بدرقه ی مردم و امام جمعه ی شهر، به سوي تهران برگشتيم. اوايل سال پنجاه ونه بود. هرروز درگيري داشتيم. مخالفين جمهوري اسلامي هر روز در گوشه اي از مرزهاي ايران ، آشوب برپا مي کردند. پس از کردستان و گنبد و سيستان، اينبار نوبت بود. گروه خلق عرب ، با حمايت بعثي هاي عراق، اين منطقه را ناامن کردند. شاهرخ که به منطقه ی آشنا بود، به همراه تعدادي از بچه ها راهي شد. غائله ی خلق عرب، مدتي بعد، به پايان رســيد. رشادتهاي شاهرخ درآن ايام مثال زدني بود. هنوز مشــکل خوزســتان حل نشــده بود که دوباره در مناطق غربي کشور، درگيري ايجاد شد. به همراه شاهرخ و چند نفر از دوستان راهي قصرشيرين شديم. اينبار وضعيت بــه گونه اي ديگر بود. نيروهاي نفوذي عراق همه جا حضور داشــتند. درهمه اســتان کرمانشــاه، همين وضعيت بود. هيچ رســتوراني به ما غذا نمي داد. هيچ مسافرخانه اي به بچه هاي انقلابي جا نمي داد. نيروهاي نفوذي عراق به راحتي از مرز عبور مي کردند و سلاح و مهمات را به داخل خاک ايران منتقل مي کردند. آنها به چندين پاســگاه مرزي نيز حمله کرده و چندين نفررا به شهادت رساندند. محل اســتقرار ما مسجدي درقصر شــيرين بود. بيشتر مواقع به اطراف مرز مي رفتيم. آنجا سنگر مي گرفتيم و در کمين نيروهاي دشمن بوديم. جنگ رسمي عراق هنوز آغاز نشده بود. نيمه هاي شــب از سنگر کمين برگشتيم. آنقدر خسته بوديم که در گوشه اي از مســجد خوابمان برد. دو ســاعت بعد، احساس کردم کسي مرا صدا مي کند.
روحاني مسجد بود. بچه ها را بيدار مي کرد براي نماز جماعت صبح بلند شــدم. وضو گرفتم و در صف نماز نشستم. روحاني بار ديگر شاهرخ را صــدا کرد. اين بار هم تکاني خورد و گفت: چشــم حاج آقا چشــم! اما خيلي خسته بود. دوباره به خواب رفت! نماز جماعت صبح آغاز شــد. فقط شــاهرخ در کنار صف جماعت خوابيده بود. رکعت دوم بوديم که شــاهرخ از خواب پريد. بلافاصله بلند شد. کنار من در صف جماعت ايستاد و بدون وضو گفت: الله اکبر!! درنماز هم چرت مي زد و خميازه مي کشــيد. نماز تمام شد. شاهرخ همانجا کنار صف دراز کشــيد و خوابيد! نماز يک رکعتــي، بدون وضو، حالا هم که صداي خُرو پُف او بلند شده. همه بچه ها مي خنديدند. صبح فردا وقتي ماجراي نماز صبح را تعريف کرديم چيزي يادش نمي آمد. ً اصــلا يــادش نبود که نماز خوانده يــا نه! اما گفت: خدا خــودش مي دونه که ديشــب چقدر خســته بودم. بعد ادامه داد: همه چي دست خداست. اگه بخواد همون نماز يک رکعتي بدون وضوي ما رو هم قبول مي کنه! 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠زندگانی امام سجّاد علیه‌السلام : نام مباركش على و فرزند امام سوم حضرت حسين بن على عليه السّلام و ششمين تن از چهارده معصوم (علیهم السّلام ) است. 🔹به سال ٣٨ ه‍. در مدينه به دنيا آمد. گفته‌اند كه مادر گرامى‌اش ، دختر يزدگرد سوم -پادشاه ايران-است. پنجاه و هفت سال در دنيا زيست: دو سال در روزگار امامت جدّش حضرت علىّ بن ابى طالب (ع) ، ده سال در عهد امامت عمويش حضرت حسن بن على (ع) و يازده سال در زمان امامت پدر والامقامش حضرت حسين بن على (ع) و خود، سى و چهار سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت ( مصنفات شيخ مفيد ، ١١/جزء دوم/١٣٧) . از القاب شريف او است: زين‌العابدين و سجّاد. كنيۀ مباركش ابوالحسن ثانى و ابومحمّد است. 🔹فضائل و مناقب: همانند ديگر بزرگان معصوم (ع) خُلق و خويى بس الهى و انسانى داشت و دوست و دشمن وى را ستوده‌اند. از آشكارترين ويژگى‌هاى اخلاقى امام سجّاد (ع) ، عبادت و طاعت فراوان او است و بدين روى، پيامبر اسلام (ص) او را زينت عابدان بهشت (زين‌العابدين) خوانده است 📗 ( بحارالانوار ، ٤٦/٣) . 🔹پيوسته به نماز و مناجات و دعا و زارى در پيشگاه خدا بود. چنان در عبادت مى‌گريست كه او را «الْبَكّاء» گفته‌اند و از كثرت سجده، لقب «سيّدالسّاجدين» بدو داده‌اند. ?پيشانى مباركش بر اثر سجده‌هاى طولانى پينه داشت و بدين روى، آن امام همام (ع) را «ذو الْثَّفَنات» خوانده‌اند به معناى كسى كه پيشانى‌اش پينه گرفته است 📗 ( علل الشّرائع ، ٢٣٢) . 🔹امامت: بنابر نصّ پيامبر اسلام (صلى الله علیه وآله ) و اميرمؤمنان (ع) و نيز وصيّت امام حسين (ع) ، امام چهارم حضرت على بن الحسين (ع) است 📗 ( مصنّفات شيخ مفيد ، ١١/ ١٣٨ و ١٣٩؛ الغيبة ، ٩١) . افزون بر اين، برترى علمى و عملى امام سجّاد گواه بر اين است كه پس از شهادت حضرت حسين بن على (ع) او شايستۀ خلافت و امامت است. چون، امام حسين بن على (ع) عليه قيام كرد و راهى كربلا شد، فرزندش حضرت سجّاد نيز همراه او بود. امام زين العابدين (ع) در اين هنگام، بيست و سه ساله بود و ميان راه بيمار گشت. بيمارى چنان شدّت يافت كه آن حضرت ناى حركت نداشت. با اين حال، از پدر جدا نشد و او را تنها ننهاد. مصلحت الهى بر آن گشت تا او در كربلا شهيد نگردد و امامت مسلمانان را بر عهده گيرد و پيام را زنده نگاه دارد و نهضت امام حسين (ع) را دوام و قوام بخشد. خطبه‌هاى آگاهى‌بخش امام، پس از ماجراى كربلا در كوفه و شام و تأثير آن بر بيدارى مسلمانان، گواهى است بر اين حقيقت 📗 ( الملهوف ، ٢٢٨-١٩٩) . 🔹روزگار امامت: آغاز امامت حضرت سجّاد (ع) با شدّت يافتن انحراف خاندان بنى اميّه همراه بود و از اين رو، روزگار آن امام همام (ع) را مى‌توان داراى حسّاسيّتى ويژه دانست. پنج تن از امويان در سال‌هاى زندگى امام سجّاد به حكومت رسيدند: يزيد بن معاويه، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك مروان و وليد بن عبد الملك. شيوۀ برخورد امام با حاكمان اموى به گونه‌اى بود تا بيدادگرى و ستمكارى آنان نزد مردم آشكار گردد 📗( اعلام الورى ، ٢٥٢) . 🔹امام (ع) با و سياستى ويژه تعاليم راستين اسلام را مى‌گسترانيد. تدبير امام سجّاد (ع) بر دو محور استوار بود: 🔹 الف. برافروختن آتش احساس گناه در قلب مردم و بيدار ساختن وجدان دينى آنان. تنها گذاشتن امام معصوم (ع) و تن دادن به حكومت جور، گناهى بود كه امام همواره از آن سخن مى‌گفت و در خطبه‌ها و اعلاميه‌هاى عمومى خويش، مردم را از آن هشدار مى‌داد ب. طرح و اجراى برنامه‌هاى فكرى و عقيدتى و برانگيختن احساسات روحى و روانى مردم كه به تقويت انگيزه‌ها و گرايش‌هاى دينى مى‌انجاميد. برپا ساختن مراسم عزاى حسينى (ع) ، گريستن بر امام حسين (ع) و تشويق مردم بدين كار، آموختن ادعيه و مناجات روح بخش و پرمغز و انقلابى به مردم و پرورش شاگردان عالِم-كه برخى از آنان از سازندگان شدند-مهم‌ترين فعّاليت‌هاى امام (ع) در اين عرصه بود. بدين سان، امام سجّاد (ع) نه تنها پس از شهادت پدر گوشۀ انزوا اختيار نكرد و از سياست و فعاليّت‌هاى اجتماعى كناره نگرفت، بلكه همانند پدر، امامى انقلابى و ظلم‌ستيز بود. تفاوت قيام او با قيام امام حسين (ع) تنها در مقتضيات زمانه بود كه تدبيرى ديگر مى‌طلبيد و حركتى دگرگون تمنّا مى‌كرد. شيوۀ كارساز امام (ع) در مبارزه با حكومت، سرانجام امويان را واداشت تا براى بقاى خويش چاره‌اى بينديشند و ناجوانمردانه آن امام همام (ع) را مسموم سازند. شهادت امام سجّاد (ع) در سال ٩٥ ه‍. پيش آمد و عاملان وليد بن عبدالملك، آن حضرت را در پنجاه و هفت سالگى به شهادت رساندند. مرقد مطهّر ايشان در قبرستان بقيع جاى دارد 📗 ( مناقب آل ابى‌طالب ، ٤/١٨٩) 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یَاابْنَ الْحَسَنْ! گذر ثانیه های نیامدنت، سخت است... همچو حال عباس حین خالی شدن مَشکَش السلام علیک یا عین الحیات ❤️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋سلام بر حضرت سجّاد علیه السلام ◀مرحوم علامه مجلسی زیارت شریفی را به نقل از مرحوم سید بن طاووس برای حضرت سجّاد علیه السلام نقل می کند که خواندن این زیارت، به نیابت از مولایمان حضرت مهدی علیه السلام در روز میلاد حضرت سجّاد علیه السلام توصیه می شود👇 السَّلَامُ عَلَى زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ قُرَّةِ عَيْنِ النَّاظِرِينَ، عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، الْإِمَامِ الْمَرْضِيِّ وَ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْمَرْضِيِّينَ. السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى إِمَامِ الْعَدْلِ الْأَمِينِ، عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، إِمَامِ الْمُتَّقِينَ، وَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ، وَ وَصِيِّ الْوَصِيِّينَ، وَ خَازِنِ وَصَايَا الْمُرْسَلِينَ، وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، وَ حُجَّةِ اللَّهِ الْعُلْيَا، وَ مَثَلِ اللَّهِ الْأَعْلَى وَ كَلِمَتِهِ الْوُثْقَى. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اخْصُصْهُ بَيْنَ أَوْلِيَائِكَ مِنْ شَرَائِفِ صَلَوَاتِكَ وَ كَرَائِمِ تَحِيَّاتِكَ. فَقَدْ نَاصَحَ فِي عِبَادِكَ، وَ نَصَحَ فِي عِبَادَتِكَ وَ نَصَحَ فِي طَاعَتِكَ، وَ سَارَعَ فِي رِضْوَانِكَ، وَ انْتَصَبَ لِأَعْدَائِكَ، وَ بَشَّرَ أَوْلِيَاءَكَ بِالْعَظِيمِ مِنْ جَزَائِكَ، وَ عَبَدَكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ، وَ أَطَاعَكَ حَقَّ طَاعَتِكَ، وَ قَضَى مَا كَانَ عَلَيْهِ فِي دَوْلَتِهِ حَتَّى انْقَضَتْ دَوْلَتُهُ، وَ فَنِيَتْ مُدَّتُهُ، وَ أَزِفَتْ مَنِيَّتُهُ، وَ كَانَ رَءُوفاً بِشِيعَتِهِ، رَحِيماً بِرَعِيَّتِهِ، مَفْزَعاً لِأَهْلِ الْهُدَى، وَ مُنْقِذاً لَهُمْ مِنْ جَمِيعِ الرَّدَى، وَ دَلِيلاً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ عَلَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ، وَ عِمَادَ الدِّينِ، وَ مَنَارَ الْمُسْلِمِينَ، وَ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا، التَّحِيَّةَ وَ ارْدُدْ عَلَيْنَا مِنْهُ التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ، وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ 📚(بحار الأنوار، ج102، ص222-223) 🆔https://eitaa.com/joinchat/2649751607C2b1adaf617 🆔https://zil.ink/bettiabaei