eitaa logo
هیئت فرهنگی مذهبی بیت الزهرا (سلام الله علیها)خرم آباد
544 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3هزار ویدیو
205 فایل
هیئت فرهنگی مذهبی بیت الزهرا سلام الله علیها محفل بسیجیان و رهروان شهدا در هیئتی که دغدغه نبرد بااسرائیل نباشد[ابن زیاد]هم سینه میزند. 📲ارتباط با خادمین: @anti_zioni_313 🔲جلسه هفتگی چهارشنبه ها ساعت ۲۰ بلوارولایت بین نگارستان۷و۸ مسجدامام صادق(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌﷽ شهید مصطفی صدر زاده فرمانده تیپ فاطمیون تولد: خوزستان_۱۳۶۵ شهادت: سوریه_۱۳۹۴ مزار: گلزار شهدای شهریار _کجا میری؟ +بگم،جیغ و داد راه نمیندازی؟ _بگو آقا مصطفی قلبم اومد تو دهنم. +عراق _میری عراق؟ به اجازه کی؟ که بعد بری سوریه؟ +رشته ای بر گردنم افکنده دوست _زدم زیر گریه... +کاش الان اونجا بودم عزیز _که چی بشه +آخه وقتی گریه میکنی خیلی خوشگل میشی _لذت میبری زجر بکشم؟ +بس کن سمیه چرا فکر میکنی من دل ندارم؟ خیال میکنی خوشم میاد از تو و فاطمه دل بکنم؟ خدا حافظ سمیه،مواظب خودت و فاطمه باش _گوشی را قطع کردی چندبار شماره ات را گرفتم، اما گوشی ات خاموش بود. سرم را به شیشه پنجره تکیه دادم درحالی که اشک هایم می آمدند کجا میرفتی آقا مصطفی؟ میرفتی تا ماه شوی.‌ به روایت همسر منبع: کتاب‌اسم‌تومصطفاست‌ ‌‌‌‌‌ @beyt_al_zahra_s
‌‌‌‌‌‌‌﷽ شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب تولد: تهران _۱۳۳۸ شهادت: سردشت_۱۳۶۳ مزار: گلزار شهدای قم توی خشکی، با هر وسیله ای بود، شهدا را می آوردیم عقب. ولی تجربه ی کار روی آب را نداشتیم. رفتم پیش آقا مهدی. گفت «سعی می کنیم یه جاده خاکی براتون بزنیم. ولی اگه نشد، هرجوری هست، یاید شهدا رو برگردونین عقب.» چند قدم رفت و رو کرد به من « حاجی! چه جوری شهدامونو بذاریم و بیام؟» منبع: توکه آن بالا نشستی @beyt_al_zahra_s
هدایت شده از بیان مهدوی bayane_mahdavi@
جلسه دوم.فاطمیه ۱۴۰۲.mp3
21.19M
🔊 جلسه دوم _ فاطمیه ۱۴۰۲ 🔸برای دریافت فایل کامل سخنرانی این جلسه و جلسات دیگر به کانال زیر بپیوندید.👇👇👇 @bayane_mahdavi
هدایت شده از بیان مهدوی bayane_mahdavi@
جلسه سوم.فاطمیه ۱۴۰۲.mp3
22.98M
🔊 جلسه سوم _ فاطمیه ۱۴۰۲ 🔸برای دریافت فایل کامل سخنرانی این جلسه و جلسات دیگر به کانال زیر بپیوندید.👇👇👇 @bayane_mahdavi
‌‌‌‌‌‌‌﷽ شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی تولد: تبریز _۱۳۶۰ شهادت: سوریه_۱۳۹۳ مزار: گلزار شهدای تبریز مثل بچه بسیجی ها زندگی میکرد. ‌اهل تجملات نبود ‌و زندگی ساده ای داشت. ‌اهل تظاهر نبود. یک روز که همراه برادرش در حاشیه میدان آرژانتین ساندویچ میخوردند ‌برادرش ‌از او پرسید ‌چگونه با حقوق پاسداری زندگی ات را میچرخانی؟ ‌محمودرضا گفت من راضی‌ به گرفتن همین حقوق هم نیستم. ‌دنبال کاری هستم که زندگی ام را ‌بچرخاند و شغل پاسداری‌ برای تامین زندگی نباشد. منبع: تو شهید نمی شوی @beyt_al_zahra_s