▔▔▔▔▔▔▔▔▔▔▔▔▔▔ 👈پیری به جـــوانی می گفت: #سرت را بتراش... بــــرو بالا شـــــهر... همه فڪر میکنن #مـــدِ...! بـــرو وســـطِ شـــــهر... فڪر میڪنن #سربازی...! بیا پایین شـــــهر... همه فڪر میڪنن #زندان بودی...!! 👌این هــمه اختلاف... فقط در شــعاعِ چند ڪیلومتر.....! 🔸مردم آنطور ڪه تربیت شـده‌اند میبینند از #قــــضاوت مردم نترس!

◄ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: بنظرﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ #ﺯﯾــﺒﺎ می‌ڪـــند؟ 🔻يڪى ﮔﻔـﺖ: ﭼﺸــﻤﺎنى ﺩﺭﺷـﺖ ﺩﻭمى ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮســـتى ﺷــــﻔﺎﻑ ﻭ ﺳــــــــــﻔﯿﺪ! 👌ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺑﯿـﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ يكى ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ گــران‌بها ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎلى ﻭ ﺳﺎﺩﻩ! ﺳﭙـﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿـــﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼـــﯿﺰﯼ ﺭﯾـــــﺨﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔـــﺮﺩﺍﻥ ڪرﺩ ﻭ ﮔﻔـﺖ: ﺩﺭ ﻟـﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕــﯿﻦ ﻭ ﺯﯾــﺒﺎ ﺯﻫـﺮ ﺭﯾﺨـــﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿـــﻮﺍﻥ ﺳــــﻔﺎﻟﯽ ﺁبى ﮔــــــــــﻮﺍﺭﺍ! ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺭﺍ ﺍﻧﺘـــﺨﺎﺏ می‌کنید؟ همگی ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ #ﻟﯿـﻮﺍﻥ‌ﺳﻔﺎلى ﺭﺍ ﺍﺳـﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: می‌بینید؟! ﺯﻣﺎنى ﮐﻪ #ﺣﻘﯿﻘﺖ‌ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍن‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫــــﺮ ﺑــــﺮﺍﯾﺘﺎﻥ بى ﺍﻫﻤـــﯿﺖ ﺷﺪ! ✔️ﺣﯿـــــﻒ‌ ڪه #ﺩﺭﻭﻥ انــسان‌ها ﺩﯾﺮ ﺭﻭ می‌شــــــــــــــــــــــــــــــود.

🌷🌷 📜 #حڪایت‌آمـــــوزنده گویند: دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمـرد فقـــیری ریخت پیرمرد خوشــحال شد و گوشه های دامن را #گــــره زد و رفــت! در راه با پــرودرگار سـخن می گفت: «ای گـــشاینده گــره های ناگـــشوده عنایتی فـرما و گـــره ای از گـره های زندگـــی ما بگـــشای» در همین حال ناگهان #گـره‌ای از گره هایــش باز شد و گـــندمها به زمــین ریخت! او با ناراحتی گـــفت: من تو را ڪی گفتم ای یار عـزیز کاین گـره بگشای و گندم را بریز! آن گــره را چون نیارستی گـشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشـــــست تا #گـــندمها را از زمــین جمـــــع ڪند در ڪمال ناباوری دید دانـــــه‌ ها روی ظــرفی از #طـــــلا ریخــته اند! نــدا آمد ڪه: تو مبــین اندر درخـتی یا به چاه تو #مرا بـین ڪه منم مفتاح راه

» 📜 #حــدیث‌امـــروز ❤️قال امـام علی علیه السلام: از ڪسى ڪه #دوســـتى‌اش بـراى خدا نيست بپــرهيز زيرا دوستى او پستى است و همنشينى با او شوم. غررالحڪم حدیث ۸۹۷۸

✍ #رهنــمودهای آیت الله بهجـت بـــــرای #حـــــل مشــــڪل↶↶ 🔸 برای حـل مشڪل می‌فرمودند این موارد را مــراعات و #عــــــمل کنید تا ان‌شاءالله مشڪل برطـرف گـــــردد: ➊ #قـــرآن ڪـوچڪی را همـــیشه همـــــــــــــــراه داشـــــته باشـــــید. ➋ #معــــــــوذتین را بخــــــوانید و تڪــــــــــــــــــــــــــــــرار نمـــــایید. ➌ #آیـــت‌الڪـــرسی را بخــــوانید و در منــــــــــزل نصـــــب نمـــــایید. ➍ #چـــــهارقـــــل را بخــــــوانید و تڪرار ڪنید خصوصا وقــت خواب. ➎ در مـــــــــوقع #اذان با صـــــدای نســـــــــــــبتا بـــلند اذان بگـــــویید. ➏ روزی #۵۰آیـــــه از قـــرآن ڪریم با صـــــدای نســـبتا بلند بخـــــوانید.

💠 امیرالمومنین (ع): ‌ 🌸 دیروز که گذشت و به فردا هم اطمینان نیست، امروزت را با اعمال صالحه غنیمت شمار... ‌ شرح_غرر ، ج۲ ‌

#آیت_الله_سیدعلی_قاضی 🍃از ديركرد نتيجه ، نبايد شخص دست از كار سیر و سلوک خود بردارد؛ زيرا ممكن است كسى به تدريج با ناخن خود زمين را بخراشد و سپس ناگهان به اندازه گردن شتر آب زلال و روان جارى شود.

🍃 در برهه‌ های سخت و تنش‌ زا و در مظانّ خطر و از دست رفتن نعمت، توسل و توجه به حضرت بقیة الله روحی له الفداء به عنوان مصداق اتم و اکملِ «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ» کاری مؤثر و از طرفی در دسترس شیعه است. در این نباید کوتاهی کرد. این سبب خیلی مؤثر است در رفع و رجوع مشکلات. «استاد جعفر ناصری»

💚 #سلام_آقای_من💚 🌹گوهر ما دیر زمانی است که خود منتظر است، 🌹 در زندان غیبت دیر زمانی است گرفتار شده است. 🌹 گوهری که در روز خورشیید شرمنده اوست 🌹 و مهتاب در شب،خجل از چهره اوست 🌹تعجیل درفرج پنج صلوات🌹

🌸🍃امیرالمومنین علیه السلام: استغفار بعد از گناه، مانند آبی است ڪه بر آتش ریخته می شود و او را خاموش می کند. مستدرک،ج٢،ص١٢٤

#سیره_شهدا تازه وارد لشکر شده بودم. گذرم افتاد به آشپزخانه ، دیدم یه نفر وردست آشپز ، دیگ ها رو جابجا می کنه ، فرداش دم در ستاد همان شخص را دیدم که جارو می زد ، شب جمع شدیم حسینیه ی اردوگاه ، رییس ستاد لشکر می خواست سخنرانی کنه ، باز همان شخص بود که آمد و رفت پشت تریبون... #سردارشهیدرضا_شکری_پور فرمانده گردان 154 لشگر 32 انصارالحسین (ع) همدان 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹