از همان ساعات اول مقید شدم باوضو شير بدهم. از اول تا آخر شیرخوردن محمد حسین تمام حواسم را جمع میکردم. بسم الله میگفتم نیت میکردم خدایا به بندهت خدمت میکنم تا بتونه برات خوب بندگی کنه! تا سیرشدن بچه اللهم کل لولیک و انا انزلنا میخواندم گاهی هم روضه هایی که از مرحوم کافی شنیده بودم با خودم زمزمه میکردم. چکه چکه های اشکم را با سرانگشتم میگرفتم و میمالیدم روی صورتش میخواستم شیری که میخورد طعم روضه امام حسین بدهد.
📚 کتاب آرام جان | محمد علی جعفری
چه زیبا گفتند: [از دامن زن مرد به معراج رود]
آری ، پشت هر شهید مادری ست
که او را شهید پرورش داده است.
آرام جانِ مادر !
خجستهِ سالروز میلادت مبارک.🌷
حال به یمن تقارن آن با میلاد بانوی مهر و مادری حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها، میدانم اگر تو هم بودی ، در تدارک هدیه ای بودی تا تقدیم مادر کنی.
پس هدیه ما به تو ؛ دعای سلامتی ست برای مادری که اگر نبود ،#شهید_محمدحسین_حدادیان وجود نداشت.
#مادر_او_شهید_پرور_بود
#سالروز_میلاد_شهید
#خادم_الشهدا
#خادمین_الحسن_علیهالسلام
🌷@beytol_zahra_hasaniye