eitaa logo
کانال حسینیه بیت العباس علیه السلام
3.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
3 فایل
کانال مخصوص اطلاع رسانی مراسمات اعیاد و شهادتها در بیت العباس ورامین نشانی👇 ورامین_ چهار راه خیابان طالقانی_ بعد از پل زیر گذر_کوچه بیت العباس_حسینیه معظم بیت العباس ع شماره تماس ۰۹۱۲۷۹۱۷۷۴۶
مشاهده در ایتا
دانلود
کسانی‌ که نمیشن، دو دسته‌ هستن: ۱- یا هنوز لیاقت پیدا نکردن! ۲- یا لایق هستن ولی مأموریتی دارن که باید انجام بدن .. اگر دلت میخواد، بگرد و مأموریت‌رو پیدا کن .. خلقتت بیهوده نیست! برای کاری آفریده شدی؛ پیداش‌کن و به‌ بهترین‌شکل انجامش‌بده ..✌️🏼 •┈••••✾🕊••✾•••┈• •┈••••✾🕊••✾•••┈•
✨﷽✨ 🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(98/10/12) - دمشق ساعت 7 صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت 3 عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود 9 شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» ↶
اول به برق چشمان دختر😍 در کنار پدر و بعد از پدر نگاه کن بعد بگو برای پول میروند😔 🌹🍃🌹🍃 کانال بیت العباس ورامین
29.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دانشمند شهید را در یک و نیم دقیقه بشناسیم. گوهر بی‌همتایی که به فیض عظیم رسید و بهایی صدچندان یافت. ▪️امروز سومین سالگرد شهادت این مرد بزرگه. ▫️که وقتی زنده بود، کسی نمیشناختش 🌹سلام بر سربازگمنام امام‌زمان ـــــــــــــــــــــــ به بپیوندید👇 https://eitaa.com/beytolabbas12
❤️| فقط در خون غلطیدن نیست! شهادت هنگامی رخ می دهد که دلت از زخمِ کنایه و تکه پراکنی دیگران بگیرد. و آن هنگام که مردان به دنبال راهی برای هستند تو اینجا هر‌روز شهید می‌شوی ...!❤️| یا علی بگید و عضو شوید👇🏻👇🏻👇🏻 به بپیوندید_👇 https://eitaa.com/beytolabbas12