🚩و اما یکی از زیبایی های طریق مشّایه اینه که😍🚩🚩..⁉️ ⚜این تیکه کلام حاج محمد آقا زارعی از همون اربعین و پیاده روی پارسال به دل من خیلی نشست 🤳و با همین کلید واژه رفتم سراغ چند تا همسفرامون تا هر کدوم از نگاه خودشون به یکی از زیبایی های طریق مشایه اشاره کنن💐 💢دوست داشتم سراغ همه رفقا برم برا این مطلب که خب بخاطر شرایط و خستگی راه و.. نشد🙋‍♂ 🎗این چند نمونه رو ببینیم تا با چند تا از زیبایی های طریق مشایه آشنا بشیم 🔖شما هم اگه دوست داشتید، از نگاه خودتون یکی از زیبایی های طریق مشایه رو تو چند خط برامون به این آیدی بفرستید @beytonabi_khadem 📢سعی می‌کنیم به چند تا از بهترین نمونه ها، هدیه تبرکی تقدیم کنیم 💬فیلمارو ببینید #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۸) ▪️@beytonabi_ir

🚶تو راه بودیم که صدای قشنگ مداحی عربی یه مداح با شعری حماسی و جذاب به گوشمون رسید🎤🎗 بالاربعین..🔊 ♦️به راهمون تو مسیر ادامه دادیم، ببخشید دیگه صف کباب دیدیم و توقف کردیم😁 🤷‍♂ کنار بقیه ایستادم به صف اما خادم موکب اومد منو از صف بیرون برد که شیخنا...😳 💬با خودم گفتم احتمالا موکبای کباب قبلی با بی‌سیم به این موکب کباب خبر دادن این شیخ خیلی کباب خورده، اگه اومد کباب بهش ندید دستگیرش کنید😆😆 منو تا داخل حسینیه موکبشون بدرقه کرد،چند لحظه که نشسته بودم داخل موکب دیدم سه تا روحانی معمم دیگه رو هم آورد داخل حسینیه موکب😄 دیگه با خودم گفتم کارم ساخته‌ست قراره آخوندارو دسته جمعی از دم تیغ بگذرونن 😩😁 یه دفعه دیدم آرام آرام برادر منصفی اومد تو حسینیه 🚶 میگه دیدم بردنت و چند دقیقه گذشت نیومدی اومدم نجاتت بدم😂😂 #هشتک_تیم_حفاظتی😎😅 🔍تو همین توهمات بودیم که خادم موکب با یه سینی بزرگ پر از کباب و نون اومد کنارمون🌭🍔🍕🍺 آره بابا اینا از باب احترام خواستن ما تو صف نباشیم 😜 موندیم بین دو راهی 🚩یه راه خوردن این کباب های درجه یک که هنوز هم وقتی دربارش حرف میزنم بغض گلومو میگیره 😆 و اشک تو چشمام حلقه میزنه🥺 چنان حلقه ای که شیر از تو این حلقه ها میتونه بپره 😁 💬یه راه دیگه هم جلوم بود که میدونستم بچه ها جلوتر منتظرن با هم نماز جماعت مغرب برپا کنیم ✅خلاصه جمع بین دو راه کردیم و کمی از کباب رو خوردیم و الباقی رو گذاشتیم برای چند تا بزرگوار دیگه و رفتیم برسیم به اصحاب خراسانی😌 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۹) ▪️@beytonabi_ir

☺️تو راه دوغ خوردیم بعد کباب یکی میگفت دوغ بُزه🤷‍♂ 🙄من برای لحظاتی بخاطر آفتاب داغ اون چند روز، ارتباط مغزم ظاهرا با مرکز قطع بوده و برگشته بودم به تنظیمات کارخانه😬 😆و هی باخودم کلنجار میرفتم که بابا بز مگه دوغ داره🙈 بز مگه دوغ میده🤦‍♂🤔 ☘که خب بعد از اینکه یه بار خودمو ریسِت و خاموش روشن کردم یادم اومد که دوغ بز یعنی از جناب بُز شیر گرفتن و از شیر ماست و از ماست دوغ درست کردن😁🙈 🔆گرمه دیگه هوا ببخشید آدم گاهی..🤣🤣 پ.ن: تصویر تزئینی است☺️ #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۱۰) ▪️@beytonabi_ir

🚩حدود ۳۲ کیلومتر تا کربلا بود و ما رسیدیم کنار رفقا تو موکب حشدالشعبی 🌷اتفاقا بعضی از فرماندهان باصفای حشدالشعبی تو اون موکب خادم بودن و با کمال تواضع خدمت به زوار میکردن..🚩🌷 🎗خواستیم برا نماز آماده بشیم که برق رفته بود 📍 به فرموده دوستان با تجربه، چون برق نبود دیگه باید وضو رو از حفظ می‌گرفتیم 😁 الصلاة 📿 نماز رو برپا کردیم البته بهتره بگم نماز را خواندیم 🔮چون برپا کردن و اقامه نماز با خواندنش فرق داره و هنوز باید کار کنیم رو خودمون تا از اقامه کنندگان کارهای خیر باشیم نه فقط عمل کننده به کار خیر 🩺بعد نماز، فرمانده عزیز ما بخاطر کسالتی که پیدا کرده بود، کمی دراز کشید برا استراحت اما بچه ها دورش رو گرفتن و اشعاری رو به سبک یکی از نوحه ها خوندن و لحظاتی فضا متفاوت شد😅😅 ابوعلی... 🌷داخل موکب حشدالشعبی برا دقایقی، یه فیلمی از رشادت های این نیروی بسیج مردمی عراق پخش شد 🍀 به نقل یکی از بزرگواران اون موکب، حشد الشعبی به پیشنهاد شهید حاج قاسم جان عزیز ما به آیت الله سیستانی حفظه الله تشکیل شد و خلاصه به هر نحو، شهید سلیمانی هم کنار یار شهیدش ابومهدی در این مسئله همراه بوده.. 🎬تو این مستند، فیلم قرائت فتوای جهاد آیت الله سیستانی توسط نماينده ایشون رو در حرم امام حسین(ع) برای مبارزه با داعش،نشون داد 🎗 و جنگاوری های نیروهای حشدالشعبی رو.. 🚶ساعتی گذشت و از این موکب هم به راه افتادیم، بنا شد همچنان راه بریم تا آخر شب..🚩 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۱۱) ▪️@beytonabi_ir

😊کمر درد شدیدی داشتم و سه چهار نفری که با هم بودیم از جمله حمید آقا قره باغی از بزرگترا و برکات مجموعه، گفتن طوری نیست هر چند تا عمود صبر میکنیم تا فشار کمتری بیاد 🌀 💠هم قدم همراه که شرایط همراه خودشو در نظر بگیره واقعا غنیمته دمتون گرم 👏 🪑یه جا که لحظاتی نشستيم رو صندلی،یه نوجوون عراقی اومد سلام علیک که انگشترتو میشه بدی😁 گفتم: حبیبی هذه هدية اَبی یعنی هدیه پدرم 😁😁که خب از من دست برداشت گیر داد به انگشترای حمیدآقا😆 که باز من بهش گفتم: ... هدية زوجته☺️ 👈چون فک کنم انگشتر ازدواجشون بود ♨️خلاصه این بنده خدا رو با یه سربند، سر و تهش هم آوردیم😍😌 😆حالا خواستم براش ببندم سربندو من کمر درد داشتم و رو صندلی، اما اون نوجوون سرپا بود، ناخودآگاه بهش گفتم: اُتو یِرَه😅 اونم فهمید که باید بشینه😁 🗣چکار کنم یه تُرک معمولا در چند موقیعت بدون اینکه خودش تمرکز کنه، ناخودآگاه زبانش برمیگرده به تنظیمات کارخانه و زبانش ترکی میشه😜 یه جا همین زمانیه که خیلی خسته باشه😅 🚶خب کمی دیگه به راه ادامه دادیم و یه موکب توقف کردیم برا خواب مختصر شبانگاهی 🚩۴۵۲ عمود مانده به کربلا و اینجا عمودها به شمارش معکوس کم میشن 🚩زنده باشیم و روز ششم قدم به قدم به کوی عشاق یعنی کربلا نزدیک تر بشیم..🚩 شبو خوابیدیم😴 💎دل تو دل نداریم تا فردا برسیم حرم آقا.. #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ #پایان_روز_پنجم (۱۲) ▪️@beytonabi_ir

🎙‌ #گزارش_صوتی_ شهادت_پیامبر (ص) ۱۴۰۲.۰۶.۲۲ 🎤 واعظ: حجت‌الاسلام #فاطمی_نیا 🎤 ستایشگر: کربلایی #میثم_طاهری 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا ____________ ▪️ @beytonabi_ir

🎧 #زمینه ▪️پشت در روح الامین چشم انتظاره 🎤 کربلایی #میثم_طاهری 🚩هیئت بیت‌النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم 🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا _________ ▪️@beytonabi_ir