☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀☘
﷽
#حکایتنامه
🌺| #بـذر_ديــن
👨پدری بہ پسر خردسالش یک بطری کوچک کہ داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود داد!!
کودک با تعجب درون بطری را نگاه
میکرد و با خود میگفت: پرتقال بہ این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟
👦کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بی فایده بود.
سپس کودک از پدرش پرسید:
چہ جوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفتہ؟ آخہ دهنہ این بطری خیلی کوچیکہ !
👨پدر، پسر را بہ باغ برد و یک بطری خالی کوچک را بہ یکی از شاخہهای درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفہهای کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت.
⛈. . . روزها سپری شد و شکوفہ،
تبدیل بہ یک پرتقال بزرگ شد تا جایی کہ امکان خروج از بطری غیر ممکن شده بود؛
🍀بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود.
>>چیزی کہ امروز مشاهده کردی
همان #دین است👌🏻
🌺اگــــــر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم در هنگام بزرگی، خارج کردنش خیلی سخت میشود. دقیقا مثل این پرتقال کہ خارج کردنش محال است؛ مگر اینکہ شیشه را بشکنیم و از بین ببریم.
@beytonoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #روزشمار_اربعین
🗓 31 روز مانده
🔰تفکر
@beytonoor
سفرِ پر ماجرا_27.mp3
6.49M
#سفر_پرماجرا ۲۷
⭕️هُشـدار؛
اون ماه، همکارم، سفر کرد
دیروز، همسایه مون رفت
امروز، رفیقم پر کشید...
نکنه فردا نوبتِ منه!👆
#استاد_محمد_شجاعی
@beytonoor
27.mp3
14.71M
🖋 #کتاب_صوتی " من زنده ام "
👈 قسمت بیست و هفتم
@beytonoor
🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘
🌹آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
🌴روضه خوان های قدیم اول شروع روضه شان میگفتند:
«یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عَظیٖما» یعنی ای کاش ما هم در رکاب تو ای حسین بودیم و به آن رستگاری بزرگ می رسیدیم.
🔻یک نفر روضه خوان مقید بود حتما این جمله را هر بار بگوید.
🔵یک شب برای اینکه به این شخص بفهمانند که تو اهل این ادعا نیستی، در عالم خواب دید که روز عاشوراست.
🔰لشکر ابن سعد این طرف و
لشکر امام حسین علیه السلام آن طرف صف آرایی می کردند.
🌴او در خواب مراقب بود که مبادا امام حسین علیه السلام او را ببیند و بگوید بیا مرا یاری کن.
🌼اتفاقا امام حسین علیه السلام او را دید و گفت:
«آشیخ حسین، بیا این اسب و زره و شمشیر را بگیر و مرا یاری کن!»
🍁او هم به ناچار اسب آقا را گرفت، سوار شد، زره را پوشید و شمشیر را برداشت، اما با این حال مراقب بود که به محض اینکه آقا به خیمه گاه میروند فرار کند، که همینطور هم شد.
✳️ به محض اینکه امام حسین علیه السلام وارد خیمه شدند،
اسب امام علیه السلام را برداشت و فرار کرد.
⚫️وقتی از خواب بلند شد فهمید که یک عمر دروغ میگفته که:
«یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عظیما»
و امشب به او فهماندند که تو مرد این حرف نبودی!
🔴مگر کسی می تواند حبیب بن مظاهر یا زهیر بشود؟
در شب عاشورا امام حسین علیه السلام فرمودند: «من بیعت خود را از شما برداشتم ، هر کدامتان دست یکی از افراد خانوادهٔ مرا بگیرید و از اینجا بروید»
♦️حضرت سرشان را پایین انداخته بودند که اصحاب خجالت نکشند.
✨ اما زهیر در همان حال به امام حسین علیه السلام عرض کرد:
«آقا، ما اگر هزار مرتبه در راه شما شهید شویم ، دست از یاریتان بر نخواهیم برداشت.»
️▪️▪️▪️▪️▫️▫️▫️▫️
📘در محضر آیت الله مجتهدی ره
@beytonoor