ایستگاه صلواتی فقط این بقیش بچه بازیه😂😂 ┄┅═✧●📌#زاغ_سیاه👇●✧═┅┄ 🎙@zaghsiah

🔰 درس سیزدهم: آثار کمبود محبت . ‌در این درس به مبحث آثار کمبود محبت کردن به فرزند و پیامد های آن در بزرگسالی اشاره شده است.🌸 . #دوره_پرورش_شخصیت_کودک 🌐@tarbiat_kudak

🔸 درس سیزدهم: آثار کمبود محبت 🌐@tarbiat_kudak

🔰 درس چهاردهم: روش ها و راهکار های محبت به فرزند . ‌در این درس به مبحث روش ها و راهکار های محبت، نحوه ی تشویق و جایزه دادن و مقدار آن و ... پرداخته شده است.☘ . #دوره_پرورش_شخصیت_کودک 🌐@tarbiat_kudak

🔸 درس چهاردهم: روش ها و راهکار های محبت 🌐@tarbiat_kudak

🔰 درس پانزدهم: افراط در محبت . ‌در این درس به مبحث چیستی افراط در محبت، میزان آن، جلوگیری از لوس شدن فرزند و آثار محبت افراطی پرداخته شده است.🌸 . #دوره_پرورش_شخصیت_کودک 🌐@tarbiat_kudak

🔸 درس پانزدهم: افراط در محبت 🌐@tarbiat_kudak

🔰 درس شانزدهم: میزان و روش تنبیه کودک . ‌در این درس به مبحث میزان و روش تنبیه کودک و فرق آن با تنبیه در نوجوانی و جوانی پرداخته شده است.🌻 . #دوره_پرورش_شخصیت_کودک 🌐@tarbiat_kudak

🔸 درس شانزدهم: میزان و روش تنبیه کودک 🌐@tarbiat_kudak

حاج قاسم در وصف شهید صدرزاده می‌گوید : «یک جوان تو دل برویی بود، آدم لذت می‌برد نگاهش کند؛ من واقعاً عاشقش بودم. آن وقت این جوان چون ما راهش نمی‌دادیم بیاید اینجا رفته بود مشهد در قالب فاطمیون به اسم افغانستانی خودش را ثبت نام کرده بود تا به اینجا برسد، #زرنگ به این می‌گویند!» #شهید_حاج_قاسم #شهید_مصطفی_صدر_زاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@solok_shieh

🔺این شهید بزرگوار از نیروهای اطلاعات عملیات مشهد بود که در عملیات کربلای ۴ اسیر شد و هویتش در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیمی و خودفروخته به نام «م.ر» و به وعده تعلقِ غذای بیشتر به او لو رفت! 👈در شکنجه گاه مخفیانه تکریت ۱۱، بعثی ها او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمرش زدند، با پا شیشه پنجره سرویس بهداشتی را شکستند و بدن نیمه جان و لخت شده اش بر روی آن انداختند و او را غلط دادند و سپس بر زخم هایش نمک پاشیدند و با یک فرچه مخصوص شستن لباس به شدت زخم هایش را خراشیدند و سیم برق را در حالی که دستانش بسته بود به او متصل کردند! 👈فریادهای او فضای حمام را پرکرده بود و در حالی که از ائمه اطهار (ع) یاری می‌طلبید، یک بعثی شمر صفت به نام عدنان برای اینکه استغاثه‌های وی به درگاه خداوند و فریادهای یا زهرایش را خفه کند، یک صابون را در دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی آن کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و با شهادتی مظلومانه به کاروان عاشورا پیوست! او کسی نبود جز شهید محمد رضایی از مشهد، شادی روحش صلواتی قرائت نماییم. 🔸منبع: «آزاده سرافراز سید محسن حیدری، خبرگزاری دفاع مقدس، ۱۴۰۲/۲/۴، کدخبر: ۵۸۴۹۲۵» . . 🌾#کشکول_بصیرت 🖇@kashkul_basirat

دست از دنیا اگر بردارم و فانی شوم نیست ممکن از تو بردارم عزیزم یاحسین #4_روز تا #اربعین🏴 ♨️ @Maddahionlin 👈