eitaa logo
هیئت بی‌بی رقیه(س) اراک
312 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
7.6هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو عجل وفاتی مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن حالا که ای بانوی من عزم سفر داری تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم این زخم هایی که به روی بال و پر داری می بینمت روز دهم در قتلگاهی که تو وعده ای با زینب خونین جگر داری این که دارد میرود از خانه، سامان من است بسکه حیرانش شدم یک شهر حیران من است نیست دیگر هیچ امیدی بر مداوای دلم اینکه افتاده به جانش درد، درمان من است گریه هایش گریه درد است، درد بی کسی فاطمه گریان پهلو نیست، گریان من است باز هم از حق کعبه بر نخواهد داشت دست فاطمه دست شکسته ش هم به دامان من است لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن فاطمه جان شانه کردن حق طفلان من است میهمان سر زده خوب است، لیک اینگونه نه چه شده از صبح تابوت تو مهمان من است؟ چند روزی موی تو شانه نخورده فاطمه گیسوان سوخته، حالا پریشان من است آی مردم در جوانی آخر کارم شده اول این زندگی گرم، پایان من است بیش ازین با گریه های خود مرا گریان نکن خانه ی آباد را با رفتنت ویران نکن با رفتنت خالی مکن دور و برم را پاشیده تر از این مگردان لشگرم را ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو در خاك بگذارند نیم دیگرم را بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را باور نمي كردم كه روزي پيش چشمم از پا بيندازد غلافي همسرم را تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم حالا بیا و جمع کن خاکسترم را هرشب حسن در خواب میگوید مغیره دست از سرش بردار کشتی مادرم را ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت فردا بسوزانند با طفلان حرم را از كربلا ديشب صدايي را شنيدم انگار طفلي گفت عمه معجرم را...7
به خون شستند بیت ذات پاک حق تعالی را الا ای اهل عالم عاقبت کشتند مولا را چه دیدید از علی جز مهربانی مردم دنیا چرا کشتید آن تنهاترین تنهای دنیا را شما با کشتن مولا امیرالمؤمنین کشتید محمّد را علی را انبیا را بلکه زهرا را بگرد ای ماه از خون جگر اخترفشانی کن خبرکن زین مصیبت چاه و نخلستان خرما را الا ای داغداران علی آیید در کوفه تسلا در غم مولا دهید آن پیر اعما را ز پا افتاد با رخسار خونین بت‌شکن مردی که در بیت خدا بگذاشت بر دوش نبی پا را فلک یک زخم بر فرق امیرالمؤمنین دیدی ندیدی بر دل مجروح او زخم زبان‌ها را؟ طبیبا جای مرهم اشک ریز از دیدگان خود علی از دست رفته کن رها دیگر مداوا را علی روز ولادت بوسه زد بر دست عباسش شب قتل علی عباس بوسد دست بابا را اگر آلوده‌ای ای دوست چه غم داری علی داری خدا بخشد به روی غرقه در خون علی، ما را
مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست ای چاه خون گرفتۀ کوفه علی کجاست؟ ای نخل‌ها که سر به گریبان کشیده‌اید امشب شب غریبی و تنهایی شماست دل‌ها تمام، خیمه آتش گرفته‌اند صحرای کوفه شام غریبان کربلاست امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است اما دل شکسته او در خرابه‌هاست سجاده بی‌امام و زمین‌ لاله‌گون ز خون مسجد غریب مانده و محراب، بی‌دعاست باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست تو از برای خلق جهان سوختی علی! اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست ای چاه کوفه اشک علی را چه می‌کنی دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟ باید به گریه گفت: علی حامی بشر باید به خون نوشت: علی کشته خداست هر لحظـه در عزای علی تا قیام حشر «میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید   گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ، سینه هم نزنید   کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید   زائری خسته‌ام نگهبانان به خدا زود می‌روم، نزنید   زائری داد زد که نامردان تازیانه به مادرم نزنید   غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است   کاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود   کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود   کاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود   در کنار مزار ام‌بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود   پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود   چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود   این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است   در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد   هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد   بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد   این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد   این حرم مثل خیمۀ زینب که در اوج شراره می‌سوزد   سال‌ها بعد قدری آن سوتر چند قرآن پاره می‌سوزد
رسیده جان به لب اطهرت ؛ اَباالهادی! نشسته پیک اجل در بَرَت ؛ اَباالهادی! دوباره قصه ی زهر و دوباره نامردی کبود شد همه ی پیکرت ؛ اَباالهادی! لباس شمر به تَن کرد و منع آبت کرد چه کرد با دل تو همسرت ؛ اَباالهادی! شبیه فاطمه دستی گرفته ای به کمر مگر خدای نکرده پَرَت ... ؛ اَباالهادی! میان حجره ی در بسته دست و پا زدی و بریده شد نفس آخرت ؛ اَباالهادی! مدام هلهله شد تا صدای تو نرسد صدای خسته ی بی جوهرت ؛ اَباالهادی! کنیزها بدنت را کِشان کِشان بردند گرفته بر لبه ی در سَرَت ؛ اَباالهادی! سه روز بر تَن تو آفتاب می تابید ولی بریده نشد حنجرت ؛ اَباالهادی! دگر به زیر سُم اسب های تازه نَفَس ندید جسم تو را دخترت ؛ اَباالهادی! اگر چه دور و برت خیره سر فراوان بود ولی نظاره نشد خواهرت ؛ اَباالهادی! چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید برای غارت انگشترت ؛ اَباالهادی
علیه السلام روضه می خوانم از زبان کسی که خودش داغ کربلا دیده در حوالیِ قتلگاه حسین خولی و شمر بی حیا دیده باقرالعلم اینچنین فرمود جدّ ما را به پنج حربه زدند لشگری با تمام بی رحمی به غریبی هزار ضربه زدند یک نفر با هجوم شمشیرش عده ای با هزار سر نیزه بر تنش زخم بی شماره نشست تیر بر تیر نیزه در نیزه یوسف افتاد بین صدها گرگ پنجه هایی پلید چنگش زد آنکه بی تیر بود و بی نیزه از همان راه دور سنگش زد یوسف افتاد بی رمق در خاک پیش چشم اله و محبوبش بی حیایی رسید و با کینه زد به زخم حسین با چوبش دادِ زینب بلند شد اینجا: پسر مادر مرا نزنید تن صد چاک و بی دفاعش را دیگر اینگونه با عصا نزنید
علیه السلام جذبه و جاذبه و جلوه‌ی اعظم حسن است علی و عالی و علامه و اعلم حسن است به خداوند بهشتش حسن آباد خداست شرف‌الشمس خداوندِ دو عالم حسن است بنویس از نفَسش فاطمه را می‌فهمند بسکه آئینه‌یِ پیغمبر اکرم حسن است از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم دومین حیدرِ این قوم  مُسَلم حسن است چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است او حسین است و حسین است حسن پس خوب است بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است کیست او قبله‌ی اصحابِ اباعبدالله نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است ابن طاووس بخوان  آه مُقَرَم بنویس روضه‌ی غربتِ شبهای محرم حسن است
استاد انصاریان روضه پیامبر.mp3
زمان: حجم: 1.35M
▪️السلام علیک یا رسول الله▪️ 📝روضه نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم 🎤حجت الاسلام ▪️ویژه شهادت 🍀🖤🍀🖤🍀🖤