eitaa logo
هیئت بی‌بی رقیه(س) اراک
282 دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.7هزار ویدیو
96 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شب سرد خرابه آمد اما «سر» نمی‌آید بیا با سر بیا که بغض‌هایم سر نمی‌آید به من گفتند با زور لگد بابا نگو‌ اینقدر ولی از دختران ، بابا نگفتن بر نمی‌آید سرت با بوی نان آمد ولی خود نان نیاوردی پدر جان از تنور کوفیان نان در نمی‌آید پر از لاله شده پیراهنم از بس زمین خوردم لباس گل گلی به دختر لاغر نمی‌آید برای دیدنت از کربلای پر بلا تا شام دویدم پس نفس‌هایم از این بهتر نمی‌آید نخواه از من که موهایم رسد بر شانه‌های من اگر  زلفی به آتش خورد دیگر در نمی‌آید حساب کوچکی داریم من با خیزران بابا تو را بوسیده قبل از من ؟ مگر محشر نمی‌آید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - نماهنگ لالا گل لاله - رحیمیان.mp3
4.79M
🍃لالا لالا گل لاله داره لالایی میخونه یه سه ساله 🍃لالا لالا گل پونه اومدی ولی بازم دارم بهونه سلام الله علیها مداح
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه رسیدن به سنگ قبر حضرت رقیه سلام الله علیها فرستادم تو گروه که عزیزان زیارت کنن التماس دعای فراوان هرکس دلش شکست 😭😭😭 منو فراموش نکنید 💔 التماس دعای فراوان
امشب شب وداع رقیه علیها السلام با زینب علیها السلام است؛😭😭 او در آغوش عمه، بوی پدر را به یاد می‌آورد و گرمای دستان او را احساس می‌کند😔 رقیه جان ! یاریمان کن تا در انتظار روزی که حضرت مهدی (عج) بیاید و انتقام صورت نیلی‌ ات را بگیرد، ثابت قدم بمانیم🤲 شهادت مظلومانه حضرت رقیه (س) تسلیت باد.😭😭😭😭😭 ░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌
سلام ما به رقیه به آن صورت نیلی💚 سلام مابه رقیه شب شهادت بی بی😔 زنیم دست توسل به باب حاجت عالم😔 سلام مابه رقیه به وآه ضربت سیلی😭 شب شهادت باب الحوائج را به همه ارادتمندان، تسلیت عرض می کنم😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق‌ آن‌ دارم‌ که‌ تا‌ آید‌ نفـس از‌ جمال دلبـرم‌ گویم‌ فقط حـق‌ پرستم، مقتدایم‌ مهـدی است تا‌ ابد‌ از سرورم‌ گویم‌ فقــط‌... تعجیـل‌در‌ظهـور صلـوات اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمد‌وعجل‌فرجهم
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) فرمودند: همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.✨
‍ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که‌ به کارونسرائی می‌رفتند مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو می‌کرد غلام جز نان و ماست و یا پنیر چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد چون به شهر شام رسیدند بار حاضر نبود پس تاجر و غلام‌اش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند در مسیر راه راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند غلام سکه‌ای داشته باشد پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند با التماس زیاد ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند یک هفته در راه بودند به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد تاجر پرسید: تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟ غلام گفت: من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: غذای گرم را بردار به من از عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن که بهترین هدیه تو به من است من کنون فهمیدم که سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی بودن می‌کنند می‌بخشند من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی