کوچه پشتی خونه‌ی نیمایوشیج بود که نوسازی‌ شده بود و چون وسایل نیما برده بودند، نمی‌رفتیم هم چیزی از دست نمی‌دادیم.‌

بیشتر از موزه گپ زدن با رفقای نویسنده خیلی چسبید جاتون خالی، منم دائم تو فکرم می‌چرخه اگه جلال و سیمین نویسنده بودند، ما چی هستیم؟!

🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۵۹ | قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ  بگو: اى اهل كتاب! آيا جز اين بر ما خورده و عيب مى‌گيريد كه به خداوند و به آنچه بر ما نازل شده و به‌آنچه از پيش (بر پيامبران گذشته) نازل گرديده، ايمان آورده‌ايم؟ همانا بيشتر شما از مرز حقّ بيرون رفته و فاسقيد 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇تفسیر قرآن: ۷min #مائده_۵۹ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils

ممنونم از جناب‌آقای شعبانی که این مدت خیلی زحمت بهشون دادم.‌ 👇خبر رونمایی امروز در خبرگزاری ایبنا ibna.ir/x6wGb 👇 کانال کتابان/ آقای شعبانی/خبرنگار کتاب https://eitaa.com/ketabann

آن‌هنگام که از کویرهای نیشابور گذشتی از قافله‌ی زائرانت که تو را با چشم سر دیدند جا ماندم، اینک به سوی پنجره‌ فولاد می‌آیم تا تو را با چشم دل ببینم. این اولین جمله‌ای بود که نوشتم و ۱۸ سال قبل در یه اردوی دانش‌آموزی مشهد توی یه نشریه دانش‌آموزی به صورت دست نویس چاپ شد؛ کنار اسمم. از اون روز تا امروز که چهارشنبه است و هشتمین سالگرد تولد بانوی فرهنگ و نمیری دختر کنار کتاب‌های امام‌رضایی نشسته، من تمام زندگیم رو مدیون امام‌رضا هستم و امام‌رضا برام دست‌یافتنی‌ترین اتفاق زندگیم.‌ کاش با کتاب‌هایی که می‌نویسیم امام‌رضا رو برا همه‌ی دنیا دست‌یافتنی کنیم. امام‌‌مهربونی‌ها به من چهار تا مادر مهربون هدیه کرد: اول از همه مادر عزیز خودم دوم مامان‌سمیه مهربونم، مامان موسسه امام‌رضایی‌مون و سوم مامان‌ و استاد نویسندگی‌م راهبر توانمندم خانم غفارحدادی و چهارم استاد نازنینم خانم عرفانی از همه‌ی اساتید و رفقام در بانوی‌فرهنگی که حالا امام‌رضایی‌تر از همیشه، هشت ساله شده، ممنونم.

اینم کیک تولد ۸ سالگی 😍

مامان سمیه زحمت این عکس‌ها رو کشیدن 😍