eitaa logo
بغض قلم
629 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
307 ویدیو
34 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما دوست داشتید آن هنگام که پیامبر خطبه غدیر می خواند کجا می ایستادید؟ همه شاید دوست داشتند توی همان صف اول می‌ایستادند تا حرف‌های پیامبر را با گوش خودشان بشنوند و حالات چهره و صورت خورشید و ماه را بتوانند از نزدیک رصد کنند. من اما دوست داشتم روز غدیر، کنیزک حضرت زهرا بودم. خانم زینب را بغل کنم. زیر گوش زن‌هایی که جلو می‌آمدند برای تبریک بگوییم، دختر پیامبر بار شیشه دارد، راه باز کنید، همه با احترام کوچه باز می‌کردند، من بانو را می‌بردم به کناره جمعیت. به رخساره برافروخته بانویم خیره می‌شدم که انگار نگران بود، بی‌تاب بود و زیر لب ذکر یاعلی می گفت. آقایم حسود کم نداشت. 📒 فایضه حدادی 🆔 @bibliophil
12_0.mp3
9.12M
📒 زیارت غدیریه امام هادی (عليه‌السلام) 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
02.Baqara.076.mp3
1.76M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت هفتاد و شش | سوره بقره | وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: 7mint ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین شراره های آتش کینه در کناره متولد شد. آن زمان که علی (علیه السلام) بر ساقه بازوان پیامبر شکفت، دانه‌های خشم در خاکریز قلب حسادت جوانه زد. پیامبر شاید سخن تازه‌ای نگفته بود. آنچه را که به رمز در اینجا و آنجا فرموده بود، به صراحت به همه‌ی مردم اعلام کرد. این برای دشمن سنگین بود. روشن بیان کرده بود پیامبر، به روشنایی روز که علی (علیه السلام) صراط است، علی (علیه السلام) اتمام و اکمال دین شماست. تا غروب خورشید پیامبر کینه، دندان به جگر گذاشت. دشنه‌ها در کارگاه انکار غدیر پرداخته شد. آنچه مولای ما علی (علیه السلام) کرد ، غفلت نبود، عین حضور بود. ۲۵ سال استخوان در گلو و خار در چشم زیستن تنها کار مردی ست که فاتح خبیر و ناظر مامور به سکوت آتش گرفتن درب خانه خویش است. اگر امروز، روزی سه بار از ماذنههای دنیا بلند است، حاصل سال ها خون دل خوردن‌های فرزندان علی ست. 📒 کتاب خدا کند تو بیایی / سید مهدی شجاعی/ نشر نیستان 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
02.Baqara.077.mp3
1.72M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت هفتاد و هفت | سوره بقره | أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: 7mint ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil
🌕💐 💐 🔹️مسجد داشت خلوت می شد. نماز جماعت تمام شده بود. عده زیادی بلند شده و رفته بودند. تنها چند نفری نشسته بودند یا نماز می خواندند. 🌟 امام موسی کاظم (علیه السلام) مشغول نماز خواندن بود. زکریا تکیه داده بود به دیوار صحن و عجله‌ای برای رفتن نداشت. منتظر بود امام نمازش را تمام کند تا ایشان را همراهی کند. پیرمردی هم نزدیک امام نشسته بود. او هم انگار عجله‌ای برای رفتن نداشت. شاید هم خم و راست شدن و سجده و رکوع خسته‌اش کرده بود. آخر پای پیرمرد درد می‌کرد. به زحمت می‌توانست روی پا بند بشود و بدون عصا اصلا نمی‌توانست راه برود. 🔹️مدتی بعد، پیرمرد تصمیم گرفت بلند شود و راه بیفتد. به سختی روی پاهای لرزانش بلند شد، اما انگار بعد یادش آمد که فراموش کرده عصایش را بردارد. خم شدن و برداشتن عصا برایش سخت بود. یکی دو بار تلاش کرد، اما نتیجه‌ای نگرفت. 🔹️ زکریا فاصله‌اش با پیرمرد زیاد بود و نمی‌توانست به کمکش برود. شاید تنبلی‌اش می‌آمد از سر جای خود برخیزد، اما در همین موقع اتفاق عجیبی روی داد. ✴️ علیه السلام در همان حال نماز، عصای پیرمرد را برداشت و به او داد و بعد نمازش را ادامه داد. 📚حکایت هایی از زندگی امام موسی کاظم (علیه السلام) 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا