رفتارهای مأمون شبیه معاویه بود.
امام رو شهید کرد و بعد مجلس ختم به پا کرد تا جایی که بعضی تاریخنویسهای درباری هم نوشتن علیبنموسی به مرگ طبیعی از دنیا رفت.
در دفن حضرت هم مأمون قصد داشت، حضرت رو پایین پای پدرش هارون دفن کنند ولی معجزهای رخ داد که مجبور شدند امام رضا رو جلو هارون دفن کنند.
🆔 @bibliophil
یاسر خادم حضرت میگوید: هر وقت حضرت رضا از نمازجمعه برمیگشت، دست بالا میبرد و میفرمود: خدایا اگر فرج من به مرگم فراهم میشود، هم اکنون مرگ مرا برسان. امام پیوسته غمگین و محزون بود تا شهید شد.
🆔 @bibliophil
🖤معجزههای هنگام دفن امام رضا
حضرت رضا به اباصلت فرمود: به قبه هارون برو و از چهار طرف آن خاک بردار و بیاور!
اباصلت به قبه رفت و از بالا، پایین و راست و چپ قبر هارون خاک آورد.
حضرت خاکها را بو کردند و زمین ریختند و فرمودند؛ در این محلها میخواهند قبری برایم حفر کنند که در موقع حفر آن سنگی پدید میآید که تمام کلنگهای خراسان قادر به برداشتن آن نیستند.
سپس فرمودند: هنگام کندن قبر رطوبتی از بالای سر میبینید. دعایی که به تو میآموزم میخوانی، لحد از آب پر میشود. ماهیهای کوچکی داخل آب میشوند. نانی به تو دادهام از آن نان به ماهیها بده.
وقتی نان تمام شد. ماهی بزرگی میآید و ماهیهای کوچک را میخورد و ناپدید میشود. وقتی ماهی بزرگ ناپدید شد. دست بر آب بگذار و دعایی که به تو میآموزم بخوان! آب فروکش میکند.
و تمام این کارها را نزد مأمون انجام بده.
اباصلت زمان دفن امام همینکار را کرد. وزیر مأمون گفت: علت این معجزه را فهمیدی؟!
مأمون گفت؛ نه
وزیرش گفت؛ میخواهد به شما بفهماند که اقتدار و سلطنت طولانی شما بنیعباس مانند همین ماهیهای کوچک است چون انقراض در رسد خداوند یکی را بر شما مسلط کند که حکومتتان را منقرض میکند.
مأمون گفت؛ راست میگویی.
از اباصالت خواست دعا را به او بیاموزد.
اباصلت هرچه فکر کرد، دعا را به خاطر نیاورد و دعا را از خاطر برده بود. اباصلت را به زندان انداختند.
اباصالت یک سال در زندان بود و همه او را فراموش کرده بودند. تا شبی که به امام جواد متوسل شد.
تا متوسل شد، دعا تمام نشده بود که امام جواد وارد زندان شد و فرمود: خیلی دلتنگ شدهای؟!
اباصلت گفت: آری به خدا قسم!
امام دست اباصلت را گرفت از زندان خارج شد، درحالی که زندانبانها میدیدند اما قدرت انجام کاری را نداشتند.
امام جواد به اباصلت فرمود: برو در امان خدا که دیگر نه تو مأمون را میبینی و نه مأمون تو را!
و همین شد.
🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 بسته کتاب رضوی
🆔 @bibliophil
02.Baqara.152.mp3
1.93M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت صد و پنجاه و دو | سوره بقره | فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: 9mint
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
از دیشب در حال مطالعه این رمان نوجوان هستم. داستان روایت آشنایی رضا ست با دختری تهرانی که برای زیارت امام رضا به مشهد رفته اما وارد حرم نمیشه و رضا تصمیم میگیرد ضامن دختر تهرانی بشه که متهم به دزدی از یک مغازه شده است.
هرچند نثر کتاب به نظرم خیلی قوی نیست اما کشش داستان و مفهوم ضامن آهو بودن امام رضا در داستان به صورت غیرمستقیم خوب بیان شده بود.
از خواندن کتاب لذت بردم و هنوز چند صفحه مانده تمام بشود، امیدوارم اخرش آبکی تمام نشود.
#امام_رضا
#وصف_مطالعه
#من_ضامن
🆔 @bibliophil
من ضامن .MP3
41.43M
🎙کتاب نوجوان من ضامن/ مصطفی خرامان/فصل اول
👇همهی فصلها در ایرانصدا
http://book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=544450
🆔 @bibliophil