eitaa logo
کانال سردار شهید علی حاجبی
184 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
78 فایل
سلام ضمن خوش آمد گویی خدمت عزیزان منتظر راهنمایی و همکاری شما هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
✍جمله ای که شهید حسن یزدانی می خواند و از اروند عبور می کرد طبق روایت آقای رضا نژاد شاهرخ آبادی... 🔹پیش از عملیات والفجر هشت لب اروند نشسته بودم با چوبی که دستم بود روی آب می زدم و زیر لب شعری را زمزمه می کردم محمد حسین یوسف الهی آمد کنارم و گفت نژاد چی می خوانی... 🔸گفتم هیچ چیز دارم با آب درد و دل می کنم گفت از این به بعد همان جمله ای که یزدانی می گوید و به آب می زند تو هم بگو گفتم او چه می گوید گفت نشد دیگه برو از خودش بپرس... 🔹یک روز یزدانی را دیدم گفتم حسن تو وقتی به آب می زنی چه می خوانی گفت چرا گفتم حقیقت این که محمّد حسین به من سفارش کرده هر چه تو می خوانی و به آب می زنی من هم بخوانم گفت آیه وَجَعلنا را زیاد می خوانم. 🔸روز بعد وقتی به محمّد حسین رسیدم گفت پرسیدی گفتم بله گفت چه لذتی می بری من جوابی در مقابلش نداشتم او واقعا چیزهایی را درک می کرد که ما از درک آن عاجز بودیم. 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۱۷۱_۱۷۰... کانال سردار شهید حاج علی حاجبی https://eitaa.com/bidaravelayat1
✍من بسیجی ام... 🔹در طول مدتی که محمّدحسین یوسف الهی مسئول شناسایی لشکر شده بود من و مجید آنتیک چی چندین بار به او اصرار می کردیم که به عضویت سپاه در بیاید امّا او زیر بار نمی رفت و می گفت شما دنبال چی هستید... 🔸این که یکی به نیروهای سپاه اضافه شود من دوست دارم به عنوان یک بسیجی خدمت کنم پس بگذارید راحت باشم. 🔹گفتیم محمد حسین مگر سپاه چه اشکالی دارد... 🔸گفت سپاه هیچ اشکالی ندارد خیلی هم خوب است امّا من خدمت در لباس بسیجی را بیشتر دوست دارم. 🔹محمد حسین این قدر ظرفیت و لیاقت داشت که می توانست از فرماندهان رده بالای سپاه شود امّا این در صورتی بود که به عضویت سپاه در می آمد و رسمی می شد بارها مسئولین لشکر به او پیشنهاد می کردند امّا چون به بسیج عشق می ورزید نمی پذیرفت. 🔸تا جایی که سفارش کرده بود اگر من شهید شدم روی سنگ قبرم ننویسید پاسدار اگر چنین کلمه ای بنویسید روز قیامت جلوی شما را خواهم گرفت من یک بسیجی ام. 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۱۴۸ راوی دکتر مهدی شفازند...
✍حالات روحانی شهید محمد حسین یوسف الهی به روایت آقای مجید آنتیکچی... 🔹هفته های آخر آمادگی برای عملیّات بود یک روز ماشین آمد و در محوّطه اردوگاه توقّف کرد در باز شد و محمدحسین با دو عصا لنگ لنگان پیاده شد همه تعجّب کردیم هیچ کس باور نمی کرد او با آن جراحت سختی که داشت دوباره به منطقه برگردد. 🔸بچّه ها از خوشحالی سر از پا نمی شناختند او با آنکه هنوز نمی توانست به درستی راه برود با تنی مجروح برای شرکت در عملیّات آمده بود بدنش به شدت ضعیف شده بود و اصلاً توانایی قبل را نداشت کاملاً مشخص بود این بار به جهت دیگری به جبهه آمده است. 🔹گویا می دانست که این آخرین دفعه است و معلوم بود از جسم نحیف و زخم خورده اش ملتمسانه خواسته بود که در این عملیّات با او راه بیاید و تحمّل کند تا بتواند آخرین مرحله را هم به خوبی پشت سر بگذارد. 🔸هر چه به عملیّات نزدیکتر می شدیم حال و هوای محمد حسین روحانی تر می شد او دیگر آن فرد شوخ و پرجنب وجوش نبود نه به خاطر زخم و جراحتش بلکه حالاتش طوری بود که بیشتر توی خودش بود در تمام فعالیّت ها حاضر و ناظر بود امّا سعی می کرد زیاد محوریت نداشته باشد. 🔹کار می کرد طوری که نقش کمتری در تصمیم گیری ها داشته باشد می خواست راه را برای بچّه ها باز کند تا در غیاب او بتوانند کارها را به عهده بگیرند. 🔸علاوه بر اینها سعی می کرد خودش را برای عملیّات آماده کند او هیچ وقت دوست نداشت سربار کسی باشد و حالا هم به منطقه آمده بود نمی خواست دست و پاگیر باشد و بر مشکلات واحد اضافه کند وجودش در آن لحظات روحیه بخش بود. .
15.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍فراق محمدحسین و داغی مادر تاب نیاورد... 🔹شهادت محمّد حسین حاج خانم را خیلی دگرگون کرد هرچند او سعی می کرد صبر کند اما دلتنگ او بود من مطمئن بودم این داغ او را از پای در می آورد. 🔸یک بار نیمه های شب از خواب بیدارم کرد گفت بلند شو بریم پیش محمدحسین گفتم الان که نصف شب است بگذار برای فردا گفت نه همین الان برویم من خوابش را دیدم دلم برایش تنگ شده... 🔹حدود ساعت دو و نیم شب بود که بلند شدم خودم را آماده کردم و با ایشان به گلزار شهدا رفتیم او سر مزار نشست و انگار که محمدحسین زنده باشد شروع کرد به درد دل کردن و حرف زدن با او... 🔸آن شب تا صبح سر مزار محمّدحسین نشستیم معلوم بود که این فراق برای مادر خیلی سنگین بود و می خواست هر چه زودتر به فرزندش ملحق شود و عاقبت چنین شد. 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحات ۲۵۴_۲۵۳ روای پدر شهید... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍گزارش دل نشین و لحظه به لحظه فرمانده لشکر ثارالله شهید حاج قاسم سلیمانی از عملیات پیروز والفجر هشت... 🔹چگونه لبی بخندد که در آن جمع عارف ما عاشق ما مخلص ما حسین آقای ما نباشد. 🔸مادران شهدا امروز در جمع این پنج تن و این چهار شهید ما حمزه ای داریم به منزله حمزه سید الشهدا حمزه گریه کننده ای ندارد مادر هندوزاده مادر ذوالفقاری مادر یزدانی محمد نصرالهی ما مادر ندارد. 🔹مردم کرمان جوانان کرمان مخلصین رفتند غیرتمندان رفتند عاشقان رفتند عرفا رفتند علمداران لشکر ثارالله رفتند آنها با خونشان با گذشتشان با ایثارشان این گونه فداکاری کردند و پیروزی را به شما هدیه کردند. 🔸مردم خدا می داند آخرین گفتار و دعای همه بسیجیهای مظلوم و همه پابرهنه ها و همه گردن کج ها در پیشگاه خدا این بود ؛ خدایا نیاور آن روزی را که ما ببینیم ملتمان سرافکنده است خدایا در این بیست و دوی بهمن ملت را سربلند کن آنها شادی لبهای شما را می خواستند این دعا و این خواسته شان از خداوند بود من چه بگویم از شهدا از این مخلصین از این عرفایی که رفتند. 🔹حسن یزدانی که بود حسن یک نیروی ورزیده شجاع شهادت طلب مخلص و حسن پیشتاز لشکر ما بود حسن امام جماعت لشکر ما بود. 🔸من از حسین یوسف الهی که تشییع کردید حسینی که بدنش پاره پاره بود حسین مخلصی که هیچ گوشه ای از بدنش را نمی یافتند که جای زخم بر بدنش نباشد حسینی که با زخم تازه به جبهه برگشت حسین باوفا ،حسین ایثارگر حسین مخلص حسین عاشق حسین عارف... 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحات ۲۶۰_۲۵۹ روزنامه حدیث کرمان شماره ۲۸... 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍سخن ماندگار شهید محمدحسین یوسف الهی که بر سنگ مزار مطهرش حک شده مؤید روح بلند و وارسته عارف بزرگ لشکر ثارالله است. 🔸اجر جهاد شهادت است و من خیال ندارم از راهی که انتخاب کرده و می روم برای خود مظاهر مادی دنیای فانی را تدارک ببینم. کانال شهید سردار حاج علی حاجبی https://eitaa.com/bidaravelayat1
56.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍به جایگاهی رسیده بود که بعضی از اولیاء الهی بعد از هفتاد هشتاد سال می رسند. 💢شهید محمد حسین یوسف الهی به روایت سردار حسنی سعدی... 🔸شهید یوسف‌الهی اسفند سال ۱۳۳۹ در کرمان متولد شد او در خانواده‌ای فرهنگی بزرگ شد پدر ایشان دبیر آموزش وپرورش و مادر خانه دار بود همه فرزندان از همان کودکی تحت تعلیم پدر و مادر با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا ‌شدند علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف‌الهی با قرآن و نهج‌البلاغه ریشه در همین دوران داشته است. 🔹بسیجی شهید محمد حسین یوسف‌الهی در زمان جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت بود و بعد‌ها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد این شهید بزرگوار در طول جنگ تحمیلی پنج مرتبه به شدت مجروح شد. 🔸کتاب حسین پسر غلامحسین زندگی نامه شهید محمدحسین یوسف‌الهی است که گزیده‌ای از زندگی و زمانه شهید یوسف‌الهی و همچنین خاطرات فرماندهان و همرزمان محمدحسین یوسف‌الهی را روایت می‌کند. 🔹این کتاب در پنج فصل نوشته شده فصل دوم این کتاب که عنوان محمدحسین به روایت همرزمان و سردار سرافراز سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی را دارد شامل چندین خاطره از شهید قاسم سلیمانی در خصوص شهید یوسف‌الهی است. 🔸شهید یوسف الهی در تاریخ بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت بر اثر بمباران شیمیایی دشمن مجروح و در ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
56.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 به جایگاهی رسیده بود که بعضی از اولیاء الهی بعد از هفتاد هشتاد سال می رسند... 🌷شهید محمد حسین یوسف الهی به روایت سردار حسنی سعدی... 🎙شهید یوسف‌الهی، سال ۱۳۴۰ در کرمان متولد شد او در خانواده‌ای فرهنگی بزرگ شد پدر ایشان دبیر آموزش وپرورش و مادر خانه دار بود همه فرزندان از همان کودکی تحت تعلیم پدر و مادر با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا ‌شدند علاقه زیاد و ارتباط عمیق شهید محمد حسین یوسف‌الهی با قرآن و نهج‌البلاغه ریشه در همین دوران داشته است. 🔹بسیجی شهید محمد حسین یوسف‌الهی در زمان جنگ ایران و عراق در لشکر ۴۱ ثارالله و در واحد اطلاعات و عملیات مشغول به فعالیت بود و بعد‌ها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد این شهید بزرگوار در طول جنگ تحمیلی پنج مرتبه به شدت مجروح شد. ⚪️ کتاب حسین پسر غلامحسین زندگی نامه شهید محمدحسین یوسف‌الهی است که گزیده‌ای از زندگی و زمانه شهید یوسف‌الهی و همچنین خاطرات فرماندهان و همرزمان محمدحسین یوسف‌الهی را روایت می‌کند. ▫️این کتاب در پنج فصل نوشته شده فصل دوم این کتاب که عنوان محمدحسین به روایت همرزمان و سردار سرافراز سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی را دارد شامل چندین خاطره از شهید قاسم سلیمانی در خصوص شهید یوسف‌الهی است. 🌷شهید یوسف الهی در تاریخ بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت بر اثر بمباران شیمیایی دشمن مجروح و در ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ┄┅☫🇮🇷 دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✍پاهای عاریتی که مثل سماور قل قل می کرد... 🔹وضعیت پاهای محمد حسین خیلی خراب بود وقتی گوشمان را به محل جراحتش نزدیک می کردیم به راحتی صدای جریان خون را در رگهایش می شنیدیم. 🔸شاید باور کردنش مشکل باشد امّا درست مثل سماور در حال جوش قل قل می کرد و صدا می داد. 🔹امّا او همچنان پر توان خندان و خستگی ناپذیر به راه خود ادامه می داد گفتم آخه بابا جان یک مقدار هم به خودت برس... 🔸می گفت می دانی بابا من تا همین اواخر سال بیشتر به این پاهای عاریتی احتیاجی ندارم و دقیقاً همان گونه که پیش بینی کرده بود اتّفاق افتاد. 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۲۱۷ راوی غلامحسین یوسف الهی پدر بزرگوار شهید... کانال سردار شهید حاج علی حاجبی https://eitaa.com/bidaravelayat1
12.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍خاطره جالب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سردار شهید محمد حسین یوسف‌الهی... کانال شهید سردار حاج علی حاجبی https://eitaa.com/bidaravelayat1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍معرفی سردار شهید محمد حسین یوسف الهی... 🔸سردار شهید محمد حسین یوسف الهی در سال ۱۳۴۰ هجری شمسی در شهر کرمان متولد شد پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد‌ محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. 🔹در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود. 🔸آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. 🔹در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به وجه الله نظر کرد. 🔸زندگی سراسر معنوی او برای همه کسانی که اهل حق و حقیقت اند درسی ابدی و انسان ساز است. @shahidan_kerman
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍پیکر و کفن سالم شهید محمد حسین یوسف الهی هنگام دفن حاج قاسم کنار وی... 🔹حاج قاسم وصیت کرده بود که او را کنار محمد حسین دفن کنند. 🔸فاصله بین دو قبر خیلی کم بود. 🔹با احتیاط از دو طرف قبر تراشیدیم تا بتوانیم قبری دست و پا کنیم. 🔸وقتی لحد شهید یوسف الهی را می تراشیدیم یکی از آجرها کنار رفت. 🔹نگاهم به داخل قبر افتاد. 🔸بعد از ۳۴ سال پلاستیک روی کفن و کفن سالم بودند... 🔹حتی حجم بدن هم از زیر کفن معلوم بود... 🔸انگار که همین حالا دفنش کرده باشند. کانال شهید سردار حاج علی حاجبی https://eitaa.com/bidaravelayat1