✍ #خاطرات_افلاکیان
کلاس هشتم بود. سال چهل و هشت ،چهل و نه . فامیل دورشان با چند تا بچه ی قد و نیم قد از عراق #آواره شده بود. هیچی نداشتند ؛ نه جایی ، نه پولی . هفت هشت ماه پا پی #صندوق_دار_مسجد لرزاده شده بود. می گفت« بابا یه #وام بدین به این بنده ی خدا هیچی نداره . لا اقل یه سرپناهی پیدا کنه گناه داره. » حاجی هم می گفت « #پسرجون ! وام میخوایی ، باید یه مقدار پول بذاری صندوق. همین.» آن قدر گفت تا #فامیل پول گذاشتند صندوق . همه را بدهکار کرد تا یکی #خانه_دار شد.
🌷 #شهید_حسن_باقری🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
✍ #خاطره_ای_از_شهید_جواد_الله_کرم
🌷روزی که خبر شهادت فرزندم را شنیدم از صبح آیه شریف "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون" ورد زبانم بود و خاطرم هست #روزه بودم. نزدیک ظهر بود که دیدم یکی از دخترانم به خانه آمد اما چهره اش آرام نبود. چندبار پرسیدم: «چیزی شده که آنقدر بهم ریخته ای؟» گفت: «نه؛ فقط آقا جواد مجروح شده است.» دیدم چشمان دخترم اشک داشت. گفتم: « #مادر! می دانم آقاجواد شهید شده است. به من بگو چون از صبح انگار بمن تلقین شده است که امروز خبر شهادتش را می شنوم.» همین موقع بود که دیدم جمعی از #فامیل و #همسایه_ها وارد منزل شدند برای تسلی دادن.
خداوند در قران فرموده وعده من حق است و عملی می شود. اگر بپذیریم وعده مرگ و شهادت هر انسانی آنطور رقم می خورد که تقدیر خداوند است، دیگر دلیلی ندارد برای رفتن فرزندمان به جبهه دفاع از حرم اهل بیت(ع) #ممانعت کنیم.🌷
✍ #راوی:مادرشهید
🇮🇷