#شهیدنادرمهدوی اگر متعلق به کمونیستها بود؛ از این جوان کم سال، یک چگوارا میساختند؛ یک چهره بینالمللیِ مبارز!"...
۲۳/دی/۱۳۹۸
🚩روز 16 مهر ماه روز نیروی دریایی سپاه و شهادت نادر مهدوی را گرامی میداریم👌
💕 شهیدانی که غرور وعظمت پوشالی آمریکا و متحدینش را شکستند💪👇
این هفت نفر، همه اسطوره دریایی شرق و غرب را در خلیج فارس نابود کردند. روزی که نادر 💓مهدوی و❤ بیژن گرد نخوت امریکاییها را بر باد دادند، ما دستمان خالی بود، امروز...👏🔴شهید نادر مهدوی و یارانش؛ 👆شهدای مبارزه مستقیم با آمریکا در خلیج فارس:👇
💕 شهید نادر مهدوی فرمانده ناو گروههای قرارگاه نوح نبی (ع) سپاه پاسداران بود. در سال 1366، سال آغاز اولین دور از جنگهای دریایی میان قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران و ناوگان متجاوز خارجی بود. که این جنگ در ادبیات سیاسی به نام👇
🔥 «جنگ اول نفتکشها» شناخته میشود. مسئولیت اصلی عملیاتی در این میدان، بر عهده نیروی دریایی سپاه پاسداران بود. و روش عملیاتی سپاه بر استفاده از قایقهای کوچک تندرو موسوم به «عاشورا» و «طارق» تکیه داشت. نقطه اوج این جنگ طرح ناکام حمله به بندر نفتی راس الخفجی و عملیات موفق سرنگون ساختن هلیکوپترهای نیروی دریایی آمریکا بود که توسط ناوگروههای قرارگاه نوح نبی (ع) به فرماندهی شهید نادر مهدوی به اجرا درآمد. هر چند در جریان عملیات شهادتطلبانه علیه هلیکوپترهای آمریکایی، همه اعضای این ناوگروه به شهادت رسیدند، اما بدون شک 16 مهر 1366 به واسطه رویارویی مستقیم با نیروهای نظامی ارتش آمریکا در خلیج فارس، باید یکی از درخشانترین مقاطع دفاع مقدس دانست.💪
💓شهید نادر مهدوی پس از اسارت بر عرشه ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجههای قرون وسطایی سربازان آمریکایی قرار میگیرد. و سینهاش با میخهای بلند آهنین سوراخ میشود. وی پس از اصابت تیرهایی به بازو، قلب و پیشانی به شهادت میرسد . پیکر مطهر شهید نادر مهدوی با دستهای بسته به نیروهای ایران تحویل داده شد...😇😰
🌷شهید مهدوی و داستان انهدام بزرگترین اسکورت دریایی تاریخ:👇
✨در سال های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی ها و سکوهای نفتی ایران را می زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند. حضرت امام (ره) فرموده بود:👈 «اگر من بودم، می زدم.»💪
🔥 همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردار شهید بیژن گرد و نیز همرزمان آنها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکایی ها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.
✨اولین کاروان از نفتکش های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می شد. این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مین های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه آن ایجاد گردید. در پی این حماسه مرحوم حاج سید احمد خمینی به شهید مهدوی می گوید که دل امام را شاد کرد.
#کتاب_خاطرات_دردناک #ناصر_کاوه
#روز_نیروی_دریایی_سپاه
#شهید_نادر_مهدوی
#شانزدهم_مهر_سالگردشهادت
انتشار رایگان
قسمتی از
#کتاب_شجاعت_شهدا
تالیف #ناصرکاوه
لطفا ضمن مطالعه، با باز نشر آن در شبکه های اجتماعی، در ثواب آن با ما شریک باشید
#حتمامنتشرکنید
https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/
شهیدانی که غرور وعظمت پوشالی آمریکا و متحدینش را شکستند | پایگاه حفظ و نشر آثار استاد ناصر کاوه
https://naserkaveh.ir/2019/05/13/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%BA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%B9%D8%B8%D9%85%D8%AA-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%88-%D9%85/
✅مذاکرات (من و خُدا)
✍️ #ناصرکاوه
خُـدایا ! من لذّتـ گُناه را ترکـ میکنم ؛ در مقابل تو تحریم لذّتـ مناجات را از من بردار ... خدایـا ! 👈من کسانـی که تو دوست شان نـداری را ترک میڪنم ؛ و درمقابـل تو لذّتـ با خود بودن را به مـن بده... خدایـا ! مـن پناهگاه شیطـان را ترک می کنم ؛ و تو در مقابل پناهـگاه امـن خودتـ را به من بده... خـدایا ...برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم و سانتـری فیـوژهای گناه را کہ شیطان در وجـودم برپا ڪرده ؛ یکی یکی و با کمک تو از کار مـی اندازم . هستـه ی درونی ام را خودت غنی سـازی کن
#شهیدمحموداستادنظری👇
☀️شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند... «یک جوری این نوجوان ۱۶ ساله, حرف می زد که انگار نه انگار تازه پشت لبش سبز شده و می خواهد استخوان بترکاند. یکهو بزرگ شده بود و به نظر می رسید از نوجوانی و ویژگی هایش زودتر از آن چه که باید عبور کرده باشد. خیلی دوست داشت فرصت خدمت به دیگران را پیدا کند. توی تبلیغات و گردان تا گمش میکردی، می دیدی👈مشغول شستن ظرف و لباس بچه ها میشد، در حالی که به خاطر شرایط خوب مالی در زندگی شخصیش هیچ وقت، اجازه و شرایط کار کردن را نداشت. تو ناز و نعمت و روی پر قو بزرگ شده بود. تمام دنیای پر زرق و برق را رها کرده بود و آمده بود جبهه... برای خودسازی و نگهداشتن این روح بزرگ در کالبد کوچکش، کارش سخت به نظر می رسید.
☀️او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان میخواست که آنها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آنها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. این شهید برای خودش عارفی به تمام معنا بود، از همانهایی که حضرت امام (ره) فرمودند ره صد ساله را یک شبه پیمودهاند. یکی از این دو برادر(احمد) در یکی از عملیاتها زخمی شد و محمودرضا هم، در گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که شهید شد.
☀️این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الآن مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می کنی،میگی الآن گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم، خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن»که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی که عملیات والفجر۸ بود در فاو شهید شد...
☀️مناجات شهید محمود رضا استاد نظری
☀️آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ...
☀️مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ...
☀️دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ...
🌷خدایا؛ به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ...
🌷خدایا؛ من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی.
☀️بعد از شهادتش باتفاق دوستان به منزلشان رفتیم، پدر و مادرش را دیدیم و از بچه هایش صحبت می کرد و مثل ابر بهار گریه می کردند... پدرش که ساکت شد گفت👈 همه کارها را برای مهاجرت به سوئد کرده بودم، که این دو تا دوقلو، احمد و محمود نیامدند، احمد شبها می رفت بسیج می خوابید و محمود هم رفته بود حوزه آقا مجتهدی، طلبه شده بود.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
✅ به بهانه ۱۳ آبان
🔴 #نمایشنامه_جنایات_آمریکا | سی نما در یک نما‼️
🔻گوشه ای از جنایات آمریکایی علیه ایران:
1️⃣ #سکانس_اول:
🔻جنایات آمریکا قبل از انقلاب اسلامی:
۱- اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
۲-نقش و کمک امنیتی و آموزشی آمریکا در راه اندازی و اداره سازمان مخوف ساواک
۳-حمایت شدید آمریکا از سرکوب مخالفان رژیم شاه و اعتراضات مردمی؛
۴- مخالفت با ملی شدن صنعت نفت و تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت به همراه انگلیس؛
۵- طراحی کودتای ناموفق نظامی با مأموریت مخفی ژنرال هایزر در سال۱۳۵۷
2️⃣ #سکانس_دوم:
🔻جنایات آمریکا در فاصله پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی:
۶. رها کردن پروژه های صنعتی متعدد علیرغم انعقاد قراردادهای قانونی و أخذ هزینه های آن ها؛
۷. طراحی نقشه تجزیه ایران و حمایت از گروههای تجزیه طلب؛
۸. اعمال تحریم اقتصادی: دستور قطع خرید نفت از ایران و دستور توقیف همه دارایی های دولت ایران در آمریکا؛
۹. طراحی اقدام نظامی برای نجات گروگانها و بمباران پایگاههای هوایی سراسر ایران در اردیبهشت ۱۳۵۹ و شکست آن در جریان واقعه طبس؛
۱۰ . بمباران تأسیسات نفتی ایران در دوران جنگ تحمیلی.
3️⃣ #سکانس_سوم:
🔻جنایات آمریکا در دوران جنگ تحمیلی:
۱۱. تشویق و تحریک عراق به آغاز جنگ تحمیلی در شهریور۱۳۵۹ و حمایت همه جانبه از رژیم صدام؛
۱۲. بکارگیری خط مشی براندازی و مهار علیه ایران؛
۱۳. حمایت از تحرکات تجزیه طلبانه در آذربایجان،خوزستان، کردستان و...؛
۱۴. ارایه کمک وسیع مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی به عراق در جنگ تحمیلی؛
۱۵- مجهز ساختن عراق به سلاح های شیمیایی و میکروبی؛
۱۶. حمله به سکوهای نفتی ایران در سال۱۳۶۶
۱۷. شهادت ده ها مسافر ایرانی در خلیج فارس در سال ۱۳۶۶
4️⃣ #سکانس_چهارم:
🔻 جنایات آمریکا پس از دوران جنگ تحمیلی:
۱۷. اتخاذ و تشدید تحریم های ظالمانه و غیرقانونی علیه ملت ایران؛
۱۸. قرار دادن ایران در فهرست حامیان تروریسم؛
۱۹. اعمال سیاست مهار دوگانه علیه ایران در سال ۱۳۷۲
۲۰. تصویب بودجه در کنگره آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران؛
۲۱. طراحی و حمایت از قطعنامه های متعدد علیه وضعیت حقوق بشر در ایران؛
۲۲. اتهام محور شرارت به ایران؛
۲۳. طراحی ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران؛
۲۴. تلاش جهت محروم ساختن ملت ایران از دانش و فناوری هسته ای؛
۲۵. کمک و حمایت از ترور دانشمندان هسته ای ایران؛
۲۶. حمایت از جندالشیطان عبدالمالک ریگی و گروه های تروریستی فعال علیه ملت جمهوری اسلامی ایران.
۲۷. اسلام هراسی و ایران هراسی
۲۸.نفوذ، جاسوسی ،جنگ سایبری و حمایت از قاتلان پدر آرمیتا و علیرضا،...
۲۹. جنگ اقتصادی و دستور ظالمانه بازگشت تحریم ها با عهدشکنی فاحش در پسابرجام ؛ تحریم دارویی در دوران کرونا
۳۰. ترور ناجوانمردانه ی اسطوره ی غیرت، شجاعت ، اقتدار و مقاومت حاج قاسم سلیمانی (ره) و حمایت از اغتشاشگران و جلادان انسان و انسانیت ؛ حمایت از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران اسلامی
🔷 با جنگ شناختی خیلی ها همچنان چین و روسیه را که متحدین کشور هستند و ۹۰٪ قطعنامه های آمریکا و غرب را بنفع ما وتو کرده اند، دشمن می دانند و امریکا و غرب وحشی را قابل اعتماد می دانند‼️
#حافظهـتاریخی
#ناصرکاوه
♥️۳ آدر سالگرد شهادت ذوالفقار عزالدین, اولین ذبیح حزب الله لبنان .
🌟ذوالفقار عزالدین از اهالی منطقه صور لبنان که در اولین روزهای درگیریهای منطقه غوطه سوریه توسط اصابت مین مجروح شد و به اسارت تکفیریها درآمد و تروریست ها او را به شهادت میرسانند. تروریستهای تکفیری قبل از به شهادت رساندن ذوالفقار چندین سؤال از او میپرسند و پس از آن, ذوالفقار را مانند سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع), سر از تنش جدا کرده و او را به شهادت میرساندند.
🌟ذوالفقار قبل از شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده میشود.او بیدار میشود و مجدداً به خواب میرود که این بار امام حسین(ع) را در خواب می بیند که ایشان به ذوالفقار میفرماید: «عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت». چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(ع) شتافت.
🌟سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره شهید عزالدین را گفت که بغض گلوی خود و حاضرین در مراسم را گرفت. او گفت که «نوجوان ۱۸ ساله ای که در سوریه شهید شد، به مادرش میگوید، با توجه به خوابی که دیدهام این آخرین ناهاری است که باهم میخوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمیدهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب میبینم که روی سینهام نشستهاند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد میزنم و آنوقت است که امام حسین(ع) میآید و میگوید، نترس درد ندارد سر من را هم بریدند، درد نداشت.»
🌟زمانی که مادر خبر شهادت فرزندش را می شنود به فرماندهان می گوید: «پسرم را مانند حسین(ع) ذبح کردند چون او به من و چند تن از دوستانش گفته بود».او در ایام جاویدالاثری فرزندش تصویر آن لحظه را بزرگ، قاب کرده و در اتاقش زده و میگوید «ما نمیبینیم، اما پسر فاطمه اینجاست و سر پسرم را بر دامن دارد.»
🌟در همان ایام, مادر ذوالفقار در تاب دوری از فرزندش نامه ای برایش مینویسد و در سخنانی سرتاسر شکوه و اقتدار مینویسد:«فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار میایستم در حالیکه سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب میکنم تا فرشتگان با خون تو بالهای خود را آراسته کنند شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است.
🌟وصیت شهید عزالدین به خانواده اش
فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا میگیرید...فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره میکنید...به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...میخواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...میخواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...پسرم قلب من برای تو بیتابی میکند ولکن زینب (س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش میزنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...»
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصرکاوه
111.pdf
14.28M
#انتشار_رایگان
#کتاب_عنایات_حضرت_زهرا_(س)
به شهدا، تالیف #ناصرکاوه به مناسبت #ایام_شهادت_زهرای_مرضیه(س)،
لطفا ضمن مطالعه، با #باز_نشر آن ما را در راه #بازسازی_معنوی و
#زنده_نگه_داشتن_یاد و خاطره
#امام_وشهدا یاری فرمائید. التماس دعا
۲۳ آذرماه ۱۳۳۹ بود که #سید_ابراهیم متولد شد...
#تولدت_مبارک_رئیسی_عزیز
سلام ما را در #شب_جمعه به سیدالشهداء برسان
۲۳ آذر، سالروز تولد سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور شهید گرامیباد
با مراجعه به آدرس زیر کتاب جمهور شهید را که درباره شهید رئیسی و همراهان شهیدش است را دانلود و سپس مطالعه کنید👇
#کتاب_جمهور_شهید
#ناصرکاوه
https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/
#نشردهید👌
یکی از بهترین داستان ها، برای امشب که شب یلدا و شب چله است، داستان بی بی سکینه است!؟👇
قسمتی از داستان زندگی، #بی_بی_سکینه
🅾 خاطرات مادر یکی از نیروهای شهید سلیمانی که قابل تامل است👇
✅ "خدا در هر عصری حجتی دارد که با او به انسان احتجاج می کند"
🌷من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد.هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه ساله ام مریض بودند و هردو در یک سال مردند. در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر، به نام علی!
میرفتم سر کوره آجرپزی و بعد از ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم و از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد! 👈 حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد که زیر باران و برف، گدایی هم می کردم. علی که کوچک بود نمی گذاشتم بفهمد چه کار می کنم با خودم می گفتم این بچه گناهی ندارد و غصه می خورد.
شب می گفت مامان!
#چرا_پاهایت_تاول_زده؟
می گفتم چیزی نیست بخاطر سرماست، مادر !
وقتی هیچ پولی نداشتم با یک نان سر می کردیم و گاهی یک نان را هم سه قسمت می کردیم تا در طول سه روز بخوریم.
علی که بزرگ شد با اینکه در یک خانه خرابه زندگی می کردیم می گفت "مامان خدا داره ما رو امتحان می کنه باید صبر کنیم و شکر کنیم!"
یک دست لباس داشت که وقتی می شستم تو سرما بدون لباس می ایستاد تا لباسش خشک شود می گفتم: مادر سردت نیست؟
می گفت نه، کدوم سرما ؟!
وقتی که می رفتم سر کار برای این که حتی همسایه ها هم نفهمند چیزی نداریم که بخوریم قابلمه ای آب می گذاشت سر گاز تا جوش بیاید و قل بزند تا اگر همسایه ای آمد و چیزی آورد بگوید: نه! ببین مادر من غذا درست کرده برایمان! کوچک بود هنوز یه روز که چیزی برای خوردن نداشتیم گفت: مادر! برویم نان بگیریم؟
با سرافکندگی گفتم مادر صاحب کار هنوز پول کارم را نداده است . گفت طوری نیست دیشب یک دانه خرما خوردم می توانم تحمل کنم...
اون روز مستاصل آمدم در خیابان و رو کردم به خدا و گفتم خدایا🙌 امروز یک لقمه نان گیر من می آید؟😰 برگشتم خانه دیدم نزدیک درب خانه یک کیسه نان هست برداشتم آوردم داخل... علی بعد از چند دقیقه آمد گفت؛ مادر بیا بخوریم... گفتم نگاه کردی تو کیسه چی بود؟ گفت خدا همین را برایم فرستاده!
خودم رفتم پای کیسه دیدم نان ها از کپک سبز شده بودند! علی یک مقدارش را شسته بود و نشسته بود به خوردن ...
#علی_که_بزرگ_شد_جنگ_شد.
علی میرفت در کارهای پشت جبهه کمک می کرد تا به چشم حاج قاسم، که فرمانده لشکر کرمان بود بیاد، آنقدر رفت و آمد تا حاج قاسم او را با خودش به جبهه برد و شد جزو فرماندهان محوری #لشکر_ثار الله شد و بعدها هم #علی_شهید_شد...
بعد شهادت علی کسی را نداشتم.. حاج قاسم برایم پسر شد، از سوریه زنگ می زد می گفت صدایت را شنیدم 👈 خستگیم رفع شد مادر ! صدایت را شنیدم ارامش پیدا کردم مادر !
یک شب ساعت ۲ نصفه شب تلفن خانه زنگ زد با ناراحتی گفتم کیست این وقت شب زنگ می زند؟ برداشتم، گفت: منم قاسم، قاسم سلیمانی!؟ دلم تنگ شده برایت، از کربلا زنگ می زنم، به جایت زیارت کردم، برایت چه سوعاتی بیاورم؟ حاج قاسم همیشه می گفت: ما افتخار می کنیم بی بی سکینه از ماست! مادری که در عالم یک فرزند داشت و هیچ قوم و اقوامی نداشت و ندارد! زن زحمت کشیده سیه چرده پر از معنویتی که امروز افتخار شهر ماست او مادر شهید ماست که با کار در کوره های خشت مالی او را بزرگ کرد...
🌷حالا اما بی بی سکینه در کنار دو پسرش خوابیده است... 👈 علی که در جوانی به یاد روزهای گرسنگی کیسه به دوش می گذاشت و درب خانه های نیازمندان می رفت و در جبهه مجاهدت حق بر علیه باطل به شهادت رسید امروز مزارش حاجت ها می دهد...
و قاسم پسر دیگرش که از ۷۰ ملیت دنیا زائر دارد و آرامش قلب بی بی سکینه است...
بی بی اگر چه در این دنیا کسی را نداشت و ندارد ولی آنجا👇
#مادر_لشکری_از_شهیدان_راه_خداست....
#کناب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
🌷هدیه به روح بی بی #سکینه_پاکزاد_عباسی و فرزند شهیدش سردار #شهید_علی_شفیعی فرمانده محور لشکر ثارالله و #شهیدحاج قاسم_سلیمانی رحمت الله علیهم بخوانید فاتحه ای همراه با صلوات
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
حاج قاسم همه زندگی اش برکت بود
همراهان او هم مانند علی شفیعی
هرکدام یک افتخاری برای کشور بودند
ماجرای فوق را بخوانیم نظام ما با خون اینگونه شهیدان آبیاری شده 👈قدر این نظام و ولایت فقیه و.. را بدانیم و خطاب به همه هستم، از خودم تا همه مسئولین و همه مردم از بالا تا پایین و از دارا و ندار 👈 اگر خیانت، دزدی، اختلاس، گرانفروشی، احتکار، کم فروشی، کم کاری، پارتی بازی، رشوه گرفتن و.... انجام دهیم 👈 پا روی این خونها گذاشته و باید در آن دنیا و در مقابل خدا و انبیاء و ائمه معصومین و شهدا، جوابگو باشیم، در ضمن در این دنیا هم خدا ما را رسوا خواهد کرد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
التماس دعا، #ناصرکاوه
♥️میلاد با سعادت امام حسین، سیدالشهدا(ع) و روز پاسدار مبارکباد♥️
#عشاق_الحسین
#کتاب_شهداواهل_بیت
#ناصرکاوه
🌟پرونده سازمان منافقين بقدري ننگين است كه حتي بازخواني يكي از جنايتهاي اين سازمان، ننگ و نفرت ابدي را متوجه آن مي كند. يكي از اين جنايت های منافقین, شكنجه سه تن از پاسداران کمیته بود كه در 21 مرداد سال 61 به وقوع پيوست. بعد از ربودن و انتقال به خانه تیمی, ابتدا آنها را روی صندلی نشانده و با طناب دست و پاهای آنها را می بندند و با کابل به کف پا و سر و صورت و بدنشان می زنند تا تاول بزند و دوباره تاول ها را کنده وبا کابل دوباره آنها را می زنند تا خون از بدنشان جاری شود... سپس زنده زنده گوش وبینی آنها را بریدند و چشمان شان را از حدقه درآوردن... بعدا با اتو و سیخ داغ کل بدنشان را "داغ کردند" و در نهایت آب جوش را روی تمام بدن شان ریختند، و با شیشه پوست بدنشان را جدا کردند و سرانجام آمپول سیانور به بدن شان تزریق کردند و بدن آنها را طوری طناب پیچ کردندکه داخل صندوق عقب ماشین جا شود و در نهایت در حالیکه هنوز زنده و در حال جان دادن بودند آنها را زنده به گور کردند....
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرـکاوه
شهیدان کمیته انقلاب اسلامی, طالب طاهری، محسن میرجلیلی، شاهرخ طهماسبی
♥️بمناسبت تاسیس کمیتههای انقلاب اسلامی👈 نخستین سازمان نظامی راهاندازی شده، پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ بود، که در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ با پیام سید روحالله، امام خمینی تأسیس شد
شادی روح امام، شهدا، خصوصا #شهدای
#کمیته_های_انقلاب_اسلامی، بخوانید فاتحه مع الصلوات
التماس دعا
✅مذاکرات (من و خُدا)
✍️ #ناصرکاوه
خُـدایا ! من لذّتـ گُناه را ترکـ میکنم ؛ در مقابل تو تحریم لذّتـ مناجات را از من بردار ... خدایـا ! 👈من کسانـی که تو دوست شان نـداری را ترک میڪنم ؛ و درمقابـل تو لذّتـ با خود بودن را به مـن بده... خدایـا ! مـن پناهگاه شیطـان را ترک می کنم ؛ و تو در مقابل پناهـگاه امـن خودتـ را به من بده... خـدایا ...برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم و سانتـری فیـوژهای گناه را کہ شیطان در وجـودم برپا ڪرده ؛ یکی یکی و با کمک تو از کار مـی اندازم . هستـه ی درونی ام را خودت غنی سـازی کن
#شهیدمحموداستادنظری👇
☀️شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند... «یک جوری این نوجوان ۱۶ ساله, حرف می زد که انگار نه انگار تازه پشت لبش سبز شده و می خواهد استخوان بترکاند. یکهو بزرگ شده بود و به نظر می رسید از نوجوانی و ویژگی هایش زودتر از آن چه که باید عبور کرده باشد. خیلی دوست داشت فرصت خدمت به دیگران را پیدا کند. توی تبلیغات و گردان تا گمش میکردی، می دیدی👈مشغول شستن ظرف و لباس بچه ها میشد، در حالی که به خاطر شرایط خوب مالی در زندگی شخصیش هیچ وقت، اجازه و شرایط کار کردن را نداشت. تو ناز و نعمت و روی پر قو بزرگ شده بود. تمام دنیای پر زرق و برق را رها کرده بود و آمده بود جبهه... برای خودسازی و نگهداشتن این روح بزرگ در کالبد کوچکش، کارش سخت به نظر می رسید.
☀️او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان میخواست که آنها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آنها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. این شهید برای خودش عارفی به تمام معنا بود، از همانهایی که حضرت امام (ره) فرمودند ره صد ساله را یک شبه پیمودهاند. یکی از این دو برادر(احمد) در یکی از عملیاتها زخمی شد و محمودرضا هم، در گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که شهید شد.
☀️این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الآن مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می کنی،میگی الآن گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم، خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن»که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی که عملیات والفجر۸ بود در فاو شهید شد...
☀️مناجات شهید محمود رضا استاد نظری
☀️آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ...
☀️مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ...
☀️دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ...
🌷خدایا؛ به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ...
🌷خدایا؛ من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی.
☀️بعد از شهادتش باتفاق دوستان به منزلشان رفتیم، پدر و مادرش را دیدیم و از بچه هایش صحبت می کرد و مثل ابر بهار گریه می کردند... پدرش که ساکت شد گفت👈 همه کارها را برای مهاجرت به سوئد کرده بودم، که این دو تا دوقلو، احمد و محمود نیامدند، احمد شبها می رفت بسیج می خوابید و محمود هم رفته بود حوزه آقا مجتهدی، طلبه شده بود.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
محمود رضا استاد نظری | پایگاه حفظ و نشر آثار مهندس ناصر کاوه👇روی ادرس زیر بزنید و داخل شوید
https://naserkaveh.ir/2023/05/01/ostad-nazari/
4_5863912234979170300.pdf
11.59M
انتشار رایگان #کتاب_شهدای_امام_زمانی(عج) تالیف #ناصرکاوه
به مناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عح)، مهدی موعود♥️ لطفا ضمن مطالعه با باز نشر آن در شبکه های اجتماعی، در ثواب آن با ما شریک باشید👌 التماس دعا
کتاب جدید شهید نصرالله -1403.pdf
36.57M
سلام : کتاب جدید #شهیدسیدحسن_نصرالله
به نام " #هم_عمار_بودی_و_هم_مالک " تالیف #ناصرکاوه
به مناسبت تشیع و خاکسپاری عمار و مالک جبهه ی مقاومت، #شهیدسیدحسن_نصرالله منتشر شد. لطفا ضمن مطالعه با باز نشر آن در شبکه های اجتماعی، در ثواب
#جهاد_تبیین و ثواب نشر آن با ما شریک باشید.
التماس دعا