⭐️✨آداب قبل ازخواب✨⭐️
🌌1⃣ ﺧﺘﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید💙
ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ
❄ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ *
❄ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ *
❄ ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ *
❄ ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ.
🌌2⃣ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانی:💙
🌀 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍوِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻَﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ..
🌌3⃣ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯﯼ...💙
🌀 ُ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ.
🌌4⃣ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺟﺎ ﺁﻭﺭﯼ...💙
🌀 ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻﺍِﻟﻪَﺍِﻻَّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ.
#اعمال_قبل_از_خواب
#سابقون۱۴
#شبتون_محمدی
🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵
6_Sangin_Hajmahdirasuli_Shab2_990703_Sarallahzanjan.mp3
30.37M
زیارت چیست ؟
حاج مهدی رسولی
برای خلوت شب جمعه ای اونایی که سالهای قبل تو مسیر بودند
عاشقان اهل بیت علیه السلام
✅ #امام_باقر علیه السلام:
💠خداوند متعال، هر #شبِ_جمعه، از آغاز شب تا پايان آن، از #فراز_عرش خويش ندا میدهد:
🔷«آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيدهدَم، مرا براى #آخرت و #دنيايش بخواند و من، پاسخش دهم؟
🔷آيا بنده مؤمنى نيست كه تا پيش از سپيدهدَم از گناهانش به درگاه من، توبه كند و من هم به سوى او بازگردم [و توبه اش را بپذيرم] ؟
🔷آيا بنده مؤمنى نيست كه من روزىاش را بر او تنگ كرده باشم و او تا پيش از سپيدهدَم، افزايش در روزىاش را از من بخواهد و من بر روزى او بيفزايم و به آن گشايش دهم؟
🔷آيا بنده مؤمنِ زندانى و غمزدهاى نيست كه از من بخواهد از زندان آزاد و رهايش كنم؟
🔷آيا بنده مؤمنِ ستم ديدهاى نيست كه تا پيش از سپيدهدَم از من بخواهد كه دادش را بستانم و من انتقام او را بگيرم و داد وى بستانم؟»
و تا سپيدهدَم، به اين ندا ادامه مىدهد.
📕تهذيب الأحكام، ج ۳، ص ۵، ح ۱۱
@tabyinchannel
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
دوستان بزرگوارچه خوب است دورکعت نمازهدیه کنیم به ساحت مقدس حضرت ولی عصرارواحناله الفداءچراکه حضرت همیشه بیادماهستن وبرامون دعامیکنن مانیزبیادحضرتش باشیم ،ان شاالله که مشمول دعای حضرتش قراربگیریم.لطفافراموش نفرمایید.التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تصاویری از حضور #سردار_قاآنی در کربلای معلی
♦️جای سردار شهید #سلیمانی خالی است.
♦️خدا روح آن شهید را با اولیای خودش محشور فرماید.
صبحتو زیبا شروع کن👇👇👇👇
سلام
چیزی براتون میفرستم عشق کنید ولی قول بدین برا همه خیلی دعا کنین
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله روی نوشته زیر انگشت بزن
http://app.imamhussain.org/tour/
وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. التماس دعای فرج
📣مردم پسر فاطمه🌹 تنهاست
✨ بعضی وقت ها حرف های دلت آنقدر زیاد است که هرچه کاغذ سیاه کنی، نمیتوانی حرفت را به مخاطب برسانی..
👈 آن زمان که دلت آنقدر طوفانیست
که طوفان دلت تارهای صوتیت را میلرزاند
و فریاد میزنی که
📣مردم پسر فاطمه🌹 تنهاست...
💔 آن زمان که درد های دلت از شرمندگی همیشگی ات آب میشوند
و چشمانت جاری و اشک هایت خبر می دهند که:
📣مردم پسر فاطمه🌹 تنهاست...
👈بعضی وقت ها باید چشم در چشم،
نفس در نفس مخاطب باشی
و فریاد بزنی 👇👇
📣 پسر فاطمه🌹 تنهاست❗️
که شاید مردمان این زمان
👈 از خواب زمستانی و غفلتِ طولانیِ خویش بیدار شوند و بفهمند که فرج امام زمان
✅ فرج خود آنهاست...
⬅️ بیایید همه درد ها،ناله ها
و اشک هایمان را یک جا جمع کنیم
و یک حاجت را در خانه او ببریم و فریاد بزنیم که
🌹"دیگر به چیزی جز ظهور او راضی نخواهیم شد...
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
❇یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!!
❇قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم!!
"پطروس"
❇توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!!
❇همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!!
❇پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!!
❇سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!!
❇تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!!
❇بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!!
❇خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!!
❇شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!!
*💟اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از🔹قهرمان🔹 بود!!*
*💟قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!*
*🌺شهید ابراهیم هادی:*
جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!!
*🌺شهید حسین فهمیده:*
نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!!
*🌺شهید حاج محمدابراهیم همت:*
سرداری که سرش را خمپاره برد...!!!
*🌺شهیدان علی، مهدی و حمید باکری:*
سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!!
*🌺شهیدان مهدی و مجید زین الدین:*
دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!!
*🌺شهید حسن باقری:*
کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!!
*🌺شهید مصطفی چمران:*
دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!!
*🌺شهيد محمد قنبرلو*
كسي كه خبر شهادتش را به اسم شكار بزرگ در اخبار بغداد اوردند
*💙کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!!*😓
*💙ما که خودمان قهرمان داشتیم!!!*😓
🔶یه روزی یه لره...
🔶یه روزی یه ترکه...
🔶یه روزی یه عربه...
🔶یه روزی یه قزوینیه...
🔶یه روزی یه آبادانیه...
🔶یه روزی یه اصفهانیه...
🔶یه روزی یه شمالیه...
🔶یه روزی یه شیرازیه...
*✳مثل مرد جلو دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمان نکند!!!*
💠لره............. شهید بروجردی بود!
💠ترکه........... شهید مهدی باکری بود!
💠عربه........... شهید علی هاشمی بود!
💠قزوینیه........ شهید عباس بابایی بود!
💠آبادانیه........ شهید طاهری بود!
💠اصفهانیه...... شهید ابراهیم همت بود!
💠شمالیه........ شهید شیرودی بود!
💠شیرازیه....... شهید عباس دوران بود!
*💚و..... مردان واقعی اینها بودند!!!*😓
*💛ای کاش، گاهی از این مردان واقعی و بی ادعا هم یادی کنیم...!!!😔*
*💞روحشان شاد و يادشان گرامی*
🔰عنایت امام حسین (ع) به شهید محمد ابراهیم همت
مادر بود و سه ماهه باردار محمد ابراهیم بود. عازم کربلا بودم و او هم هوایی شده بود. آنقدر اصرار کرد که به بردنش راضی شدم. سختی سفر و دوری راه مریضش کرد. دکتر پس از معاینه گفت که محمد ابراهیم بی محمد ابراهیم. مقداری هم دارو داد برای سقط بچه مرده و گفت اگر دارو ها مؤثر واقع نشد، بیایید تا عمل کنم.
مادر گفت: داروی پزشک را نمی خورم. مرا برسان کنار ضریح امام حسین (ع).
از حرم که برگشت احساس سبکب عجیبی داشت. خوابش برد.
صبح شادمانه از خواب بیدار شد. در عالم رؤیا خانمی نقاب دار، بچه ای زیبا را توی بغلش گذاشته بود و گفته بود: «این بچه را بگذار لای چادرت و به کسی هم نده. برش دار و برو».
دوباره رفت پیش همان دکتر. او فقط متعجانه نگاه می کرد. وقتی جریان را فهمید همه پول ویزیت و نسخه را پس داد و داروی تقویتی نوشت.
بالاخره « محمد ابراهیم همت» با عنایت امام حسین (ع) به دنیا آمد.
🗣راوی: پدر شهید
📚کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۷٫
📚کتاب برای خدا مخلص بود؛ خاطراتی از شهید محمد ابراهیم همت، نویسنده: علی اکبری، ناشر: یاز رهرا (س)، نوبت چاپ: یازدهم- زمستان ۹۵ ، صفحه ۱۲-۹