eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
...🌸 حسابـے باهـاش صمیمـے شده بودم...😊 ولـے بازم بـہ روش خودموݧ... وسط اتاقمون رخت خوابا رو چیـده بودم و... اتاقـو دو قسـمت کرده بـودم...😕 پشت رختخوابـا اتاق آقامهدی بود... بعضـے شبا که از منطقه بر میگشت... میرفت میشِـست تو قسمت خودش و... بیـدار میموند... سعـے میکردم وقتے اونجاسـت... زیـاد مزاحمـش نشـم... راحـت باشہ... زݧ خونه بودم🙍 و باید بہ کارام میرسیدم... ولـے گوشـم پیش صداے دعا خوندنش بود...☺️ یـہ بار سعی کردم... وقتی دعا میخونه صداشو ضبط کنم... فهمـید و گفت... "این کارا چیه میکنی...؟"🙄 یـہ روز... زنـگ زد و گفت... "آمـاده شـید میخوایـم بریم مشہد..."🕌 گفتـم... "چطور...؟ مگہ شما کار ندارید...❗️❓" گفت... "فعـلاً عملیات نیست... دارن بچه ها رو آموزش میدن..." واسـم خیلی عجیب بود... همیشه فکر میکردم... اینا اونقد کار دارن... که سفر کردݧ... خوش گذرونی زیادی محسوب میشه براشون..😕. اونقده سؤال پیچش کردم... "حالا چی شده میخوای بری مسافرت...؟" گـفت... "مـدتا دنبال فرصت بودم که یه جایی ببرمت...🙂 فکر کردم چه جایی بهتر از امام رضا ...😍 که زیارت هم رفته باشیم 💚 🌺 ☺️✋🏻 " شهـــ گمنام ــــید "
چشمشان ڪه به مهدے افتاد، از خوشحالے بال درآوردند... دوره‌اش ڪردند و شروع ڪردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر ڪسی هم ڪه دستش به مهدے مے ‌رسید، امان نمے ‌داد؛ شروع مے ڪرد به بوسیدن... مخمصه‌اے بود براے خودش... خلاصه به هر سختے ‌اے ڪه بود از چنگ بچه‌هاے بسیجے خلاص شد، اما به جاے اینڪه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانے پر از اشڪ به خودش نهیب می‌زد : «مهدے! خیال نڪنے ڪسی شدے ڪه اینا این‌قدر بهت اهمیت میدن، تو هیچے نیستے ; تو خاڪ پاے این بسیجے ‌هایے...». 📚ڪتــاب 14 سردار، ص30-29 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🕋 ◽️شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت:می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود. ◽️سردبود. زودخوابیدم. ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. درراکه بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند. ◽️آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده... 🕊🌷 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"