eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمؤمنین علیه‌السلام: 💠 الغَفلَةُ أضَرُّ الأعداءِ ❇️ غفلت، زيانبارترين دشمن است. 📚 غررالحكم، حدیث ۴۷۲ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 #27 به سلامت چند دقیقه ای ایستاد و دور شدنش را نظاره کرد. هنوز به طرف ماشین نر
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 باور کن در حال حاضر در به در دنبال یه جای آرومم که دو ساعت بگیرم بخوابم! تو چی کار می کنی؟ هومن نفسی تازه کرد و گفت: گیر کردم عرفان! ها صدای پر هیجان و بلند عرفان به گوش رسید: - یا ابوالفضل! ببین همون جا بمون اومدم. به کسی نگیا زشته. حالا دقیقا کجایی؟ خیلی بی ادبی پسر! بابا من که چیزی نگفتم، تو فکرت بی خود منحرفه. حالا جدای از شوخی چی شده؟ - قصه اش طولانیه، هر وقت دیدمت می گم. بین گفته باشم اگه جنس مونث تو قصه ات نباشه من حوصله اش رو ندارم ها! هومن سری تکان داد و گفت: اتفاقا داره! -جون من؟ حالا کجایی؟ -بیمارستان. چه قدر کار داری؟ محدود به ساعت. فقط به چند مريض سر می زنم. | خیلی خب، بعدش بیا شرکت. هم جریان رو تعریف کن و هم آپارتمانت آماده تحویله بریم تحویلت بدم. راستی دست خالی نیایی ها! دو کیلو پرتقال بیارم خوبه؟! - -نخیر اون رو ببر بده مريضات بخورن حالشون خوب شه. دو تا چک بیاری کافیه . -باشه، فعلا خداحافظ. خداحافظ . در سراسر ایران درخواست آنلاین تاکسی اپلیکیشن هوشمند حمل و نقل وارد شرکت شد منشی به احترامش از جا برخاست. محترمانه سلامی کرد. او را خوب می شناخت. بدون این که به عرفان اطلاع دهد، گفت: بفرمایید. و با دست به اتاق عرفان اشاره کرد. هومن تشکری کرد و بدون در زدن وارد شد. عرفان سر بلند کرد و نگاهش رنگ آشنا گرفت: - آقا طویله جای دیگه ایه اشتباه اومدید! منه اتفاقا درست درسته. مدت هاست که آدرسش عوض نشده . عرفان برخاست، جلوتر رفت. همدیگر را در آغوش کشیدند، چند ثانیه کوتاه . خوش اومدی. -ممنون. چه خبرا؟ -سلامتی بشین . با این حرف به طرف در رفت بازش کرد و رو به منشی گفت: - یه چایی، قهوه ای، چیزی. ... و در را بست. هومن خندان سری تکان داد. عرفان سر جایش نشست، خمیازه ای کشید و گفت: -هومن دارویی چیزی داری آدمی که به هفته نخوابیده یکی بخوره خواب از سرش بپره؟! | -داره کشف می شه. چه خوب! چه طوری؟ 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 -ای بدک نیستم! راستی تو امسال قرار بود بری حج عمره، چی شد؟ فکر کنم حدود ده روز دیگه بریم، ولی مساله ای پیش اومده ! درباره سفر؟ چه مساله ای؟! - آره! -خب؟ هومن دستی به موهایش کشید. عرفان همراز خوبی بود، این را بارها ثابت کرده بود. به او اعتماد داشت، می توانست با او صحبت کند، مشورت کند. معطل نکرد. به طور مختصر حرف های آقای کمالی را به او بازگو کرد. تمام مدت عرفان در سکوت به حرف هایش گوش می داد. دقیقه ای از پایان حرف هایش می گذشت و هر دو ساکت بودند. عرفان در فکر بود. سر بلند کرد و با شیطنت گفت: می گم هومن چه زیارتی بشه این زیارت! هم فال هم تماشا، هم زیارت هم سیاحت، هم ... هومن سر بلند کرد و چشم غره ای به او رفت. عرفان با خنده گفت: به خدا عاشق جذبه تم. راست می گم دیگه، حسابی خوش می گذره بهت! | عرفان خواهش می کنم. فعلا حوصله هیچ نوع شوخی ندارم، اون هم در این باره. به خصوص که تا فردا باید جواب بدم . عرفان از جایش بلند شد و به سمت پنجره رفت. دختره رو می شناسی؟ -نه اصلا. چه قدر به آقای کمالی اعتماد داری؟ -خیلی! سکوت کرد. بعد از مکثی برگشت و به میز تكيه زد. - آقای کمالی اون دختر رو چه قدر می شناسه؟ می گه زیاد می شناسه و بهشون اعتماد کامل داره. -خب اگه این طوریه به نظر من نباید زیاد درباره اش فکر کنی. تو که به این سفر می ری حالا با این کار به ثوابی هم می کنی، چه ایرادی داره؟ تازه واقعیت اینه که تو چنین روابطی یه مرد مشکلی براش پیش نمیاد! | - آخه فکر می کنم یه جورایی درست نیست! | -چرا؟ اون دختر نباید قبول بکنه که ظاهرا قبول کرده. یه محرمیت مدت داره و تموم می شه می ره پی کارش، نه تو شناسنامه ات ثبت می شه و نه موردی برات داره. می ترسم ... عرفان ما بين حرف او پرید و گفت: خجالت بکش از چی می ترسی؟! ته زورش بهت می چربه و نه می تونه بهت... و چشمکی به او زد. 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خراش خورده بلنداے قامتت اے مرد چو سرو رفتے و صد پاره استخوان آمده ای ✨شهید حاج باقرمنصوری✨ باشهداتاشهادت🌷🌷🌷🌷 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیاد شهدا... اے شهیدان، عشق مدیون شماست هرچہ ما داریم از خون شماست اے شقایق ها و اے آلالہ ها دیدگانم دشت مفتون شماست شادی ارواح طیبه شهدا صلوات♥️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
💌 🌹 شهـــید حاج قاسم سلیمـــانی: خواهران‌من برادران‌من، عزیزان مشتاق! تا کسی شهید‌نبود شهید‌نمی‌شود. شـرط شهید شدن شهید بودن است. اگر امروز کسی را دیدید که بوی‌شهید از ڪلام او از رفتـار او از اخــلاق او استشمــام شد بدانید او شهید خواهد شد. تمام شهدای ما این مشخصـہ را داشتند. قبل از اینکه شهیدشوند، شهیدبودند. نمی‌تواند کسی را قبل از اینڪـہ علم بیاموزد عالم شود. شرطٍ عالـم شدن علم‌آموزی است؛ شرطِ شهـید شدن، شهـید بودن است. 💠اَلسَّلامُ_عَلَيْكَ_يا_اَباعَبْدِاللَّهِ💠 🌹 ❤️ 🕊شادی ارواح طیبه شهدا 🌹 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
.... 🌷بین راه انبوه قوطی های کمپوت و کنسرو و ساندیس به چشم می‌خورد که بعد از استفاده کنار جاده ریخته شده بود. به قرارگاه که رسیدیم حسین فرمانده قرارگاه رو صدا زد و بعد از تذکر بهش گفت: این‌جا خاکه و خاک هم پاکه، نباید هر چی دست‌مون می‌رسه، این‌جا بریزیم و باید مثل خونه خودمون برخورد کنیم. 🌷شما تو خونه خودت این‌جوری آشغال می‌ریزی؟ سریع چند نفر رو بگو بیان هر چی قوطی موطی و آشغال این‌جا هست همه رو جمع کنن.... خودش هم تا زمانی که تموم آشغال ها جمع نشد اون‌جا رو ترک نکرد. 🌹خاطره ای به یاد جانباز شهید، فرمانده حاج حسین خرازی ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
! .... 🌷کسی جرأت داشت بگوید من مریضم، همه ماشاءلله دکتر بودند. آن‌هم از آن فوق تخصص‌هایش! می‌ریختند سرش. یکی فشار خونش را می‌گرفت، البته با دندان! دیگری نبضش را بررسی می‌کرد، البته با نیشگون! همه بدنش [را] می‌کندند، قیمه قرمه اش می‌کردند. بعد، اظهار نظر می‌شد که مثلاً فشار خونش بالاست یا چربی خون دارد، آن‌وقت بود که.... 🌷آن‌وقت بود که نسخه می‌پیچیدند. پتو را بیاورید. بیاندازید سرش، با مشت و لگد هر چه محکم‌تر خوب مُشت و مالش بدهید، بعد آب سرد بیاورید، یقه پیراهنش را باز کنید.... بلایی به سرش می‌آوردند که اگر رو به قبله هم بود صدایش را در نیاورد! ❌ جریان زندگی در جبهه، زیبا بود. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🔺به مانند کافر جان میدهند... ✍مرحوم كليني در كتاب كافي روايتي از امام صادق عليه‌السلام نقل مي‌كند كه فرمودند: علي بن ابيطالب يك روز دچار درد چشم شد. پيامبر وقتي آمدند تا از علي عيادت كنند ديدند آن حضرت از شدت درد فرياد مي‌كشد، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي جزع و فزع مي‌كني؟ آيا واقعا درد تو بسيار شديد است؟ علي عليه‌السلام عرض كرد: يا رسول‌الله تا به حال چنين دردي نداشته‌ام. پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي!وقتي كه ملك الموت مي‌آيد تا جان انسان كافري را بگيرد سفودي (مثل سيخ كباب) در دست دارد و بوسيله آن جان او را مي‌گيرد و اين قبض روح آن چنان دردناك است كه كافر فرياد مي‌زند... حضرت علي (عليه‌السلام) همين كه اين را شنيد از بستر خود برخاست و گفت: يا رسول‌الله يك بار ديگر هم اين مطلب را بگوييد، چون آنقدر از شنيدن آن وحشت كردم كه درد چشم خودم را فراموش كردم. بعد فرمود: يا رسول الله آيا اين اختصاص به كافران دارد يا بعضي ديگر از امت تو هم اينطور هستند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: سه دسته از امت من هم اينطور قبض روح مي‌شوند: 1- كسي كه مسئوليتي دارد و ظلم مي‌كند 2- گروهي كه مال يتيم مي‌خورند 3- شاهدي كه به دروغ شهادت دهد. 📚 بحارالانوار،ج ٢١ ، ص ٢٨ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیش‌بینی ابومهدی؛ بازگشت حزب "بعث" و احیای "داعش" 🔹«شهید ابومهدی مهندس» فرمانده و معاون "الحشد الشعبی": داعش تمام نمی‌شود داعش شکلی از اشکال از تروریسم است؛ ابتدا نام آن "حزب بعث" بود، سپس نام آن "القاعده" شد و پس از آن در قامت داعش ظاهر شد و به صورت دیگری باز خواهد گشت... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"