#ماه_رمضان
💫در این ماه، حواست را سمت رشد روحیات بیاور. سر سفرهی معنوی و روحیای که خدای تعالی برای ارتزاق روحت کشیده بنشین و غذا بخور.
در این ماه رمضان، ماه میهمانی خدا، خدای تعالی برای تو سفره کشیده، برایت غذا آورده. میفرماید از مرکب جسم پیاده شو، این جسم را رها کن. در فکر خوردن و آشامیدن نباش. «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللَّهِ» به میهمانی خدا دعوت شدهاید، حالا اینجا روحتان را تقویت کنید.
💫 با سه نوع غذا در این مهمانی از شما پذیرایی میشود، «بِالْبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ».
آنچه که انسان نیاز دارد تا این فاصلهای که با امام زمانش ایجاد شده را جبران کند و خودش را به امام زمانش برساند و روحش را تقویت کند، همین سه چیزی است که خدا برای او در این ماه قرار داده. اگر بیشتر نیاز بود، خدای تعالی بیشتر میگذاشت.
همین سه چیز است: مغفرت، رحمت و برکت.
💫اوّل این ماه که شد، روحت باید سرشار و زنده باشد.
خداوند متعال لوازم آمادهسازی را از دو ماه قبل در اختیار ما قرار داده است.
ماه رجب، ماه استغفار و توبه و شستشو دادن. ماه شعبان، ماه لباس زیبا و برازندهٔ این محفل مهمانی و لباس تقوا بر تن کردن. «وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ» (اعراف/ ۲۶)
💫در این ماه وقتی شما وارد شدید، این رحمتی که نازل میشود، اگر متوجّه باشید، بهواسطهٔ نزول همین رحمت تزکیهٔ نفس میشوید.
پس درهای رشد روحی و درهای تزکیهٔ نفس باز میشود و سالک الی اللّه در این ماه سرعت میگیرد، خیلی میتواند جلو برود. لذا قدر بدانید.
🌟استاد حاج آقا زعفری زاده
@bidary11
☘آیت الله کوهستانی (۴٨)
از مرحوم جعفر دایی(خدمتگزار مرحوم آیت الله کوهستانی) نقل شده که گفت چند روز پس از در گذشت آقاجان، شبی شیطان را به صورت پیرمردی در خواب دیدم که رختخواب و دیگر وسایل خود را به دوش گرفته و میخواهد از محل خارج شود گفتم: کجا میروی؟
گفت: «شیخ محمد که فوت کرد کار ما هم تمام شد و بقیهی مردم هم که نیازی به من ندارند».
⚡️⚡️⚡️
یکی از اهالی محل نیز خواب دیده بود که: «شیطان از مقابل منزل آقا جان عبور میکرد و به سر و صورت خود میزد و میگفت: امان از دست شیخ محمد، امان از دست شیخ محمد».
📗بر قلهی پارسایی، ص٣٢٧
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@bidary11
#تشرفات (قسمت اول)
حسین بن فضل می گوید: می خواستم به شهر سامرا سفر نمایم که هدیه ای از ناحیه مقدسه حضرت حجت علیه السلام به دستم رسید. این هدیه کیسه ای بود که چند سکه طلا و دو دست طلا در آن بود. وقتی به آن هدیه به ظاهر مختصر نگاه کردم حس خود بزرگ بینی در من برانگیخته شد و با خود گفتم: آیا من در نزد حضرت علیه السلام همین مقدار ارزش دارم؟ به همین جهت با بی شرمی هدیه را پس فرستادم.
✨💫✨
ولی بلافاصله پشیمان شدم و نامه ای به حضرتش نوشته و از آن ناحیه مقدسه پوزش طلبیدم و از حق تعالی طلب بخشش نمودم. آنگاه از شدت اندوه گوشه گیر و افسرده شدم. با خود عهد کردم و سوگند خوردم که اگر آن کیسه برگردانده شود چیزی از آن را خرج نکنم بلکه آن را نگاه خواهم داشت تا به پدرم تحویل دهم که او از من داناتر است. چندی بعد نامه ای از حضرت حجت علیه السلام خطاب به کسی که این هدیه را برگردانده بود رسید.
✨💫✨
در آن نامه مرقوم فرموده بودند: "اینکه هدیه را پس گرفتی اشتباه نمودی مگر نمی دانی که ما گاهی نسبت به شیعیان خود اینگونه عمل می کنیم و آنها اغلب به عنوان تبرک چیزی از ما در خواست می کنند." و در آن نامه به من هم خطاب شده بود:" اشتباه کردی که احسان ما را رد نمودی و چون از خدا طلب بخشش نمودی خداوند از گناهت گذشت و چون قصد کرده ای که از آن به عنوان خرج راه استفاده نکنی به همین جهت آن را به تو نمی دهیم اما از آن دو دست لباس باید جهت احرام استفاده کنی."
ادامه دارد...
@bidary11
4_6050657271275325769.mp3
4.42M
هدایت شده از بیداری از خواب غفلت
🔸خدا به وسیله #امام_زمان ارواحنافداه از میهمانانش درماه مبارک رمضان پذیرایی می کند. پس کسی که با امام زمان علیه السلام سر و کاری ندارد، در این مهمانی هم حضور ندارد.
✴️حضرت آیت الله ابطحی
@bidary11
آقاجانم سلام 🌺
دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم
🌿
از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که میزنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بیتابیم
🌿
بی تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین
یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم
🌿
کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچکمان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم
🌿
گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»
#نوای_دلتنگی
@bidary11
#تشرفات (قسمت دوم)
در بغداد افسرده و دلتنگ بودم چون دوست داشتم به حج نیز مشرف شوم با خود گفتم می ترسم امسال نتوانم به حج مشرف شده و به خانه خود بازگردم. نامه ای در این خصوص به حضرت علیه السلام نوشتم. به خدمت اباجعفر محمد بن عثمان رفتم تا جواب نامه را بگیرم، حضرت علیه السلام مرقوم فرموده بود:
" برو به فلان مسجد که در فلان جاست، آنجا مردی نزد تو خواهد آمد و تو را بدانچه نیاز داری مطلع خواهد ساخت." به همان مسجد رفتم به دنبال من مردی داخل شد به من نگاه کرد و سلام نمود و خندید و گفت: مژده بده، امسال به حج مشرف میشوی و صحیح و سالم نزد خانواده ات برمیگردی، ان شاالله.
با خوشحالی نزد ابن وجناء قافله دار رفتم و از او خواستم که به اندازه پولی که به عنوان کرایه به او میدهم مرکبی در اختیارم بگذارد، اما او نپذیرفت.
✨💫✨
چند روز بعد دوباره او را دیدم. با هیجان به من گفت کجایی؟ چند روز است که به دنبالت میگردم. حضرت مرا مامور فرموده اند که محمل و مرکبی به تو کرایه بدهم. قبل از حرکت به سوی مکه نامه ای برای حضرت نوشتم و از سه مطلبی که داشتم یکی را به گمان اینکه صورت خوشی نداشته باشد، مطرح نکردم. حضرت نه تنها پاسخ دو موضوع مندرج در نامه را مرقوم فرموده بودند، بلکه در مورد مطلب سوم فرمودند " عطر خواستی؟!" مقداری هم عطر در خرقه ای سفید نهاده و عنایت فرموده بودند. من آن را در محمل خود روی شتر نهاده بودم. در منزل " عسفان" شترم رم کرد و محمل به زمین افتاد و تمام اثاثیه ام پراکنده شد.
✨💫✨
همه را جمع کردم اما کیسه ای که عطر و لباس را در آن نهاده بودم گم شد و هر چه دنبالش گشتم پیدا نشد. یکی از همراهان گفت: دنبال چه هستی؟ گفتم: کیسه ای که همراهم بود. گفت: چه در آن نهاده بودی؟ گفتم خرج راهم را! گفت: من یکی را دیدم که آن را برداشت. از همه پرسیدم اما اظهار بی اطلاعی کردند. از پیدا کردن آن مایوس شدم. وقتی به مکه رسیدم و بارها را پیاده کردم و گشودم اولین چیزی که به چشمم خورد آن کیسه بود در حالی که آن را داخل بار نگذاشته بودم و بیرون محمل بودو وقتی محمل افتاد تمام اجناسم پراکنده شده بودند.
فدای مهربانیت مولا جان🌹
📗بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۲۸
@bidary11
#ماه_رمضان
یکی از نشانههای مقبولیّت روزه و
بهرهمند شدن از الطاف الهی، این است که انسان هر چه در ماه مبارک رمضان جلوتر میرود، روز به روز توجّه و محبّتش به امام زمان ارواحنافداه بیشتر میشود.
اگر این علامت را در خودتان حس کردید و دیدید، بفهمید مهمان واقعی هستید، والّا نه.
💠استاد حاج آقا زعفری زاده
@bidary11