eitaa logo
بیداری از خواب غفلت
6.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
247 ویدیو
25 فایل
برای بیداری از خواب غفلت چند عامل مؤثر است: ١. خواندن تشرفات محضرامام زمان ٢. فرمایشات بیدارکننده اساتیداخلاق ٣. شرح حال اولیاءخدا مدیر: @bidari1 کپی فرمایشات اساتید با ذکر نام شریفشان جایز است. کپی سایر مطالب آزاد است به نیت فرج.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کارای من تو خون جگری واست نبودم جز درد سری من یار تو نه، سر بار توأم دائم سبب آزار توأم @bidary11
۳ بهمن ۱۴۰۰
4_5926909818844480965.mp3
1.89M
❓در روز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها چه چیزی را و چگونه بعنوان عیدی بگیریم؟! 🌹حضرت آیت الله ابطحی رحمةالله علیه زمان: ۶ دقیقه @bidary11
۳ بهمن ۱۴۰۰
🌹سلام آقا جانم یـاصـاحب الـزمان کلام مختصر بی قراریم این است تو نیستی و جهانم چقدر غمگین است 🌿 سه شنبه های پر از درد و جمعه های غریب تمام سهم من از دوری شما این است 🌿 قسم به صبح، به آن لحظه ای که می آیی که در رکاب تو مردن چقدر شیرین است 🌿 قسم به عصر که عصر سه شنبه های فراق شبیه جمعه همیشه هواش سنگین است 🌿 "خدا کند که بیایی" که آیه ی عشق است دعا برای ظهورت همیشه تسکین است. @bidary11
۵ بهمن ۱۴۰۰
✍حضرت آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه به پسر مهزیار فرمودند: همانا پدرم با من عهد فرمود که در مجاورت قومی که خداوند بر آنان غضب کرده است و برایشان در دنیا رسوایی و در آخرت عذابی دردناک می‌باشد؛ قرار نگیرم. و به من فرمود که در کوهها ساکن نشوم؛ مگر قسمتهای سخت و پنهان آن. و در شهرها ساکن نشوم؛ مگر شهرهای متروکه و بی‌آب و علف. 📚بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲ @bidary11
۵ بهمن ۱۴۰۰
4_5996956311625925578.mp3
1.66M
⚠️هر شب که می‌خوابید شما قبض می‌شود... ❓با چه اطمینانی می خوابید که برای فردا وعده می‌دهید؟؟؟ 🎤: استاد حاج آقا زعفری زاده زمان: ٩ دقیقه ✅حتما گوش بدید @bidary11
۵ بهمن ۱۴۰۰
💔السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان من کیستم؟ گدای تو یا صاحب الزمان شرمنده عطای تو یا صاحب الزمان هرگز نمی‌روم برِ بیگانگان به عجز چون هستم آشنای تو یا صاحب الزمان @bidary11
۷ بهمن ۱۴۰۰
(قسمت اول) عالم کامل شیخ عبدالهادی در محضر آية‌الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی نقل فرمود: من در نجف اشرف مؤمن متقی حاج علی آقا را ملاقات می نمودم. ایشان همیشه در شب های چهارشبه به مسجد سهله مشرف می شد. شیخ عبد الهادی گفت: روزی از حاج علی آقا پرسیدم: در این مدت آیا به حضور مبارک حضرت سیدنا و مولانا صاحب الزمان رسیده ای؟ در جواب گفت: در سن جوانی با جمعی از مؤمنین و اخیار، بر این عمل مداومت داشتیم و ابداً چیزی مانع ما نبود. یازده نفر بودیم و برنامه ما این بود که در هر شبی از بین رفقا یکی باید اسباب چای و شام برای همه تهیه می کرد. ✨💫✨ تا اینکه شبی نوبت به یکی از دوستان که مرد سرّاجی بود رسید و او هم تهیه ای دید و نان و آذوقه را در دکان خود مهیا کرد ولی از قضا آنها را فراموش کرد و مثل هفته های قبل دکان خود را بست و روانه مسجد سهله شد. آن روز هوا دگرگون و سرد بود. جمعیت ما پراکنده، دو نفر دونفر به راه افتادند تا کنار در مسجد سهله اجتماع کردیم. نماز را طبق معمول خواندیم و روانه مسجد کوفه شدیم، وقتی نشستیم گفتیم: شام را حاضر کنید. دیدم کسی جواب نمی دهد. گفتیم: امشب نوبت کیست؟ به یکدیگر نگاه کردیم و دیدم نوبت مرد سرّاج است، به او گفتیم: چه کرده ای مؤمن، ما را امشب گرسنه گذاشته ای؟ چرا در نجف نگفتی که دیگری شام را تهیه کند؟ گفت: من همه چیز را مهیا کردم و به دکان آوردم، اما وقت حرکت آنها را فراموش کردم. ✨💫✨ آن شب، شب سردی بود و به اندازه همیشه کسی در مسجد نبود، در حجره را بستیم ولی از گرسنگی خوابمان نمی برد، لذا با هم صحبت می کردیم. چون قدری گذشت ناگاه دیدیم کسی در حجره را می کوبد. خیال کردیم اثر هواست. دوباره در را کوبید، چون حوصله نداشتیم یکی از ما فریاد زد کیست؟ شخصی با زبان عربی جواب داد: در را باز کن. یکی از رفقا با نهایت ناراحتی در را گشود و گفت: چه می خواهی؟ چون خیال کرد مرد غریبی است و آفتابه می خواهد یا کار دیگری دارد. دیدیم مرد جلیل و سید بزرگواری است. سلام کرد و به همان یک سلام ما را برده و غلام خود نمود. همگی با او مأنوس شدیم، فرمود: آیا مرا در این اتاق جا می دهید؟ گفتیم: بفرمایید، اختیار دارید. تشریف آورد و نشست. ما همگی جهت تعظیم و احترام او برخاستیم و نشستیم. بعد از مدتی فرمود:... ادامه دارد. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة @bidary11
۷ بهمن ۱۴۰۰
پس زمینه موبایل مزین به نام مقدس مولا و سرورمان حضرت بقیة الله ارواحنافداه 👆👆👆 @bidary11
۷ بهمن ۱۴۰۰
4_6023863444216744931.mp3
2.19M
همش دلم می گیره برا حرم، شب جمعه بیشتر دلم میخواد یه روز به کربلا برم، شب جمعه بیشتر زمان: دو دقیقه 🎤: سید مجید بنی فاطمه @bidary11
۷ بهمن ۱۴۰۰
👈م: سلام اجرتون با اقا صاحب الزمان خواهش میکنم سخنرانی های بیشتری در کانال قرار بدهید حداقل روزی یک یا دو سخنرانی باشد ممنون از زحمات شما 👉M. M: سلام علیکم ممنون بخاطر گروه خوب و پر بارتون مطالبتون بسیار عالی،تشرفات عالی پروفایل هاتون هم همینطور،من هر سری میزارین پس زمینه ام میزارم ممنون التماس دعا🙏 👉🌟: سلام باتشکرازمطالب قشنگ وخوب تون
۷ بهمن ۱۴۰۰
سلام آقا جانم یا صاحب الزمان امروز‌ هم نیامدی!😢 و این جمعه های غم انگیز.. این جمعه های بی هوا.. نفس های شاد بودنمان را خفه کرده است😭 ⚜اللهم عجل لولیک فرج @bidary11
۸ بهمن ۱۴۰۰
بیداری از خواب غفلت
#تشرفات (قسمت اول) عالم کامل شیخ عبدالهادی در محضر آية‌الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی نقل فرمود: من در
(قسمت دوم) بعد از مدتی فرمود: اگر خواسته باشید اسباب چای در خورجین حاضر است. یکی از رفقا برخاست و از یک طرف خورجین سماوری بسیار عالی با لوازم آن بیرون آورد. مشغول شدیم و به یکدیگر اشاره کردیم که تا می توانید چای بخورید که به جای شام است. در این اثناء آن بزرگوار می فرمود: «قال جدّی رسول الله صل الله علیه و آله» و احادیث صحیحه بیان می کرد. بعد از صرف چای فرمود: «اگر شام خواسته باشید در این خورجین حاضر است.» قدری به یکدیگر نظر کردیم تا بالأخره یکی از ما برخاست و از طرف دیگر خورجین یک قابلمه بیرون آورد و وسط مجلس گذاشت. وقتی در آن را برداشت مملو از برنج طبخ شده و خورش بود و بخاری از آن متصاعد می شد، مثل این که الان از روی آتش برداشته باشند. ✨💫✨ از آن برنج و خورش خوردیم و همگی سیر شدیم و مقداری باقی ماند. فرمود: آن را برای خادم مسجد ببرید. برخاستیم و در جستجوی خادم رفتیم و غذا را به او دادیم. سید بزرگوار فرمود: خیلی از شب گذشته، بخوابید. همگی استراحت کردیم. هنگام سحر یکی یکی برخاستیم و تجدید وضو کردیم و در مقام حضرت آدم «علیه السلام» جمع شدیم و ادعیه معمول و نماز صبح را ادا کردیم بعد هم بنای حرکت به سمت نجف شد. گفتیم: خوب است در خدمت آن سید بزرگوار روانه شویم هر کس از دیگری پرسید: آن سرور کجا رفت؟ اما همه گفتند: جز اول شب، دیگر ایشان را ملاقات نکردیم. به دنبال او گشتیم و تمام مسجد و متعلقاتش و هر محل دیگری را که احتمال می دادیم جستجو کردیم، ابداً اثر و نام و نشانی از آن جناب نیافتیم. ✨💫✨ از خادم مسجد پرسیدیم: چنین مردی را ملاقات نکرده ای؟ گفت: اصلا این طور کسی را ندیده ام و هنوز درِ مسجد هم بسته و کسی بیرون نرفته است. بالأخره از ملاقات مأیوس گشته و با خود می گفتیم: این عجائب چه بود؟ یکی گفت: آن سید کجا رفت و چه شد و حال آنکه در مسجد هنوز بسته است. دیگری گفت: دیدی در آن هوای سرد و آن وقت شب چگونه بخار از غذا متصاعد بود. یکی دیگر می گفت: چه سخنانی می گفت و می فرمود: «قال جدّی رسول الله صل الله علیه و آله» در این جا همگی یقین کردیم که غیر از حضرت ولی عصر «علیه السلام» کس دیگری نبوده و برای جدایی از ایشان و عدم معرفت در آن وقت افسوس خوردیم. 📚عبقری الحسان ج ١،ص ٢٣۵ 📚ملاقات با امام زمان در کربلا ص١٩٩ 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة @bidary11
۸ بهمن ۱۴۰۰