صداهایی که نباید شنیده میشد...
#هشت_سال_خسارت / بخش هفدهم
پیرمردِ کارگر با دستهای لرزان روبروی رئیس جمهور ایستاده و دارد تذکر مهمی به او میدهد؛ میگوید "یادم میآید امامِ مستضعفان فرمود زاغه نشینان انقلاب کردند، زاغه نشینان انقلاب را نگه میدارند..." ؛ اما لرزانتر از دستهای پیرمرد، مجری و برگزارکنندگان مراسماند، که هول کردهاند؛ مجری مدام وسط جملات پیرمرد میپرد تا حرفش را تمام کند؛ یک نفر هم به سرعت از پشت تریبون میآید تا پیرمرد را به پایین جایگاه راهنمایی کند؛ چرا هول کردهاند؟! انگار رنگ و بوی حرفهای پیرمرد شبیه حرفهایی نیست که به مذاق این رئیسجمهور و این دولت خوش بیاید.
این فیلم چند ثانیهای یک نماد است، از صداهایی که در این هشت سال شنیده نشد و نباید شنیده میشد. ناراحتی و دلخوری و احساس بی عدالتی از کجا ناشی میشود؟ اول از همه، از اینکه بخشهای مستضعف جامعه احساس کنند حرفشان شنیده نمیشود. و وقتی احساس میکنند صدایشان شنیده نمیشود، چگونه به فهم و حل مشکلاتشان امید داشته باشند؟! و دولتی با چنین روحیههایی، که مدیران با حقوق نجومی را ذخیره نظام میداند، که در اطرافیانشان چنین فسادهایی به وقوع میپیوندد، که وزرایی دارد که دارایی بعضیهایشان بالاتر از ۱۰۰۰ میلیارد است، آیا میتواند صدای این مردم را بشنود و انعکاس صدایشان باشد؟!
اتفاقی که در این هشت سال رخ داد این بود که دولت بیش از همه صدای قشرهای مرفه جامعه بود و مسائل و دغدغههای آنان را نمایندگی میکرد، نه دغدغهها و مشکلات قشرهای ضعیف جامعه را... و حاصل این رویکرد ناامید کردن بخش زیادی از جامعه بود؛ و این خسارت، به ریشه بسیاری از خسارتهای دیگر در این هشت سال تبدیل شد.
کجایی؟! دقیقا کجایی؟!
#هشت_سال_خسارت
اصلاحطلبان سالهای سال از تنش زدایی بعنوان یکی از راهکارهایشان برای حل مشکلات کشور میگفتند. از میرحسین موسوی تا حسن روحانی. اما تجربه این هشت سال نشان داد که تنش زدایی مد نظر آنان چیزی نیست جز انفعال و سکوت در برابر هر حمله و توهینی.
۲۸ آبان ۱۳۹۲ در دو انفجار تروریستی در مقابل سفارت ایران در بیروت ۲۶ نفر از جمله رایزن فرهنگی ایران در لبنان به شهادت میرسند. عامل حمله ماجد الماجد یکی از افسران امنیتی سعودی است که با بندر بن سلطان مدیر پیشین دستگاه امنیتی سعودیها ارتباط تنگاتنگی دارد.
دی ماه همان سال یعنی سال ۹۲ یکی از دیپلماتهای کشور که از اعضای اصلی سفارت ایران در یمن است در این کشور ترور میشود و به شهادت میرسد. (فیلم اول مربوط به بازگشت پیکر این شهید به کشور است.)
سعودیها علنا از دشمنی با ایران سخن میگویند؛ عادل الجبیر وزیر خارجه سعودیها ایران را بزرگترین حامی تروریسم در دنیا معرفی میکند. محمد بن سلمان هم میگوید ما جنگ را به داخل خاک ایران میکشیم!
با وجود همه این حرفها و اقدامات،ظریف تا مدتها میگوید ما آماده همکاری با برادران سعودیمان هستیم! یا میگوید ما به دنبال توسعه دوستی و مودت با دوستان عربستانی خود هستیم! اما دوست و برادر گفتن به سعودیها هم دردی را دوا نمیکند،و وزیر خارجه سعودیها حتی بعد از فاجعه منا هم درخواست دیدار ظریف را رد میکند!
این ماجرا به نحو شدیدتری،در مقابل امریکاییها اتفاق میافتد.در شرایطی که روحانی میگوید اوباما را فردی مودب و باهوش یافتم، اوباما ایران را کشوری یاغی معرفی میکند! در روزهایی که روحانی میگوید اگر میخواهیم دنیا با ما با ادب حرف بزند، ما هم دیگر در این دوره جدید هر حرفی را نباید بزنیم، وندی شرمن معاون وزیر خارجه امریکا میگوید دروغ و نیرنگ در ذات ایرانیها است! آنها بعد از برجام باز هم میگویند همه گزینهها علیه ایران روی میز است. در عمل هم هر چه ایران را بیشتر تحریم میکنند باز هم دولتیها اعلام میکنند برجام نقض نشده، یا تا نقض فاحش برجام فاصله داریم!
با همین انفعال، امریکاییها و صهیونیستها و سعودیها فهمیدند هر کاری بکنند،هزینهای نمیدهند؛ پس تحریمهای بیشتر و شدیدتری وضع کردند؛ از برجام خارج شدند و خیالشان راحت بود که دولت ایران پاسخی نمیدهد؛ سیاست فشار حداکثری را به کار گرفتند؛ به نطنز حمله کردند؛ و وقتی باورشان شد که ترور قهرمان ملی این ملت از طرف دولتِ خمارِ برجام بیپاسخ میماند، مستقیما وارد شدند و او را ترور کردند...