هدایت شده از مظاهری
180.3K
من امام باقرم
همچو جدم من غریبم باقرم
کاشف علم ام امام صابرم
من به در گاه خدایم شاکرم
ناصر احکام دینم طاهرم
😭«باقرم مثل علی»
😭«پور زین العابدین»
با شهادت دین حق را یاورم
نور چشم مصطفی پیغمبرم
همچو جد خود غریب وطنم
من ز نسل مرتضی و حسنم
😭«باقرم مثل علی»
😭«پورزین العابدین»
کشته زهرم به راه داورم
فاطمه باشد همانا مادرم
(بیقرارم) در عزای باقرم
از دل و جان من فدای باقرم
#بیقرار_اصفهانی✍️📚
https://eitaa.com/bigharar_esfahani
#گروه_اشعار_مناسبتی👌
#خادم_تورجی_زاده
https://eitaa.com/joinchat/3114598604C3a6953ab80
تنظیم، مظاهری
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۰۲)
از چه دلگیری
############
از چه دلگیری ز دست روزگار
نیش ونوش با هم بودای هوشیار
شب رود آید سحر اندیشه کن
حال ما بهتر بداند کردگار
خار باشد حافظ گل در چمن
زین سبب با گل نشسته سازگار
غوره شیرین میشود اما به صبر
بعد از می میشود در دست یار
اشک و خنده جای خود باشدنکو
هر دو لازم باشد و آید به کار
گر خزان گشته گلستان ات کنون
چون زمستان طی شود آید بهار
گرم وسردزندگی باهم خوش است
خاطراتش بر تو باشد یادگار
هر فرازی بعد آن باشد نشیب
ره به پایان میرسد این رهگذار
ما مسافر ، زندگی باشد سفر
توشه ای بهر سفر با خود بیار
(بیقرارا) خوش بگو خوش بخند
تا بکام تو شود این روزگار
بیقرار اصفهانی
۱۴۰۱ شمسی
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۰۳ )
زن زلال آسمان
################
زن زلال آسمان باشد خدا حفظش کند
بهترین خلق جهان باشد خدا حفظش کند
او فرشته باشد و بس مهربان و با وفا
شکوه هایش از زبان باشد خداحفظش کند
گر چه باشد بر سر جنگ و زمانی در ستیز
غصه هایش در نهان باشد خداحفظش کند
می شود گاهی مُفتش در پی اعمال ما
زندگی را سایبان باشد خدا حفظش کند
قافله سالار خوبی بود گر مردی نبود
کاروان را ساربان باشد خدا حفظش کند
زن چوزنبوراست ونیشش گر چه تنداما به جا
چون عسل شیرین دهان باشدخداحفظش کند
گر چه بر اعصابمان گاهی شود پتک گران
در عوض او مهربان باشد خدا حفظش کند
نیش او گاهی ز عقرب گوی سبقت می برد
در عوض نازش گران باشد خدا حفظش کند
زن بود دارو ولیکن گاهگاهی تلخِ تلخ
زان شفای او عیان باشد خدا حفظش کند
(بیقرارا) همسر خوبی ترا داده خدا
او ز دست تو به جان باشد خدا حفظش کند
بیقرار اصفهانی
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۰۴ )
ای ( دوست)
##############
منم ساحل دلم دریاست ای دوست
دلم طوفانی و غوغاست ای دوست
عجب عشقی به جانم ریشه دارد
دلم مجنون این صحراست ای دوست
شده غم مونسم مهدی کجایی
کنون زندان من دنیاست ای دوست
منم عاشق خدایا چاره ای کن
که دل سرگشته وشیداست ای دوست
غریب و بی کسم مولا کجائی
در این دنیا دلم تنهاست ای دوست
تو صبرم را رُبودی ناشکیبم
دلم با غصه و غمهاست ای دوست
چه شبها تا سحر بیدار ماندم
شبم بی تو شب یلداست ای دوست
بیا دستم بگیر ای مونس جان
که بی تو بی بها دنیاست ای دوست
غم و دردم فزون شد (بیقرارم)
منم موج و دلم دریاست ای دوست
پرویز بیابانی (بیقراراصفهانی)
هدایت شده از حسن اعلائی
جلسه هم اندیشی سهمیه ارزاق هیئات محترم مذهبی در ایام محرم با حضور نماینده مجلس جناب آقای دکتر مقتدایی و نماینده سازمان تبلیغات اسلامی در دفتر بنیاد دعبل خزاعی اصفهان
هدایت شده از یا زهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضایی ها ببینند.
اشکتون سرازیر شد التماس دعا🤲😭
(من امام باقرم)
باقرم رنج فراوان دیده ام
کربلا سوگ عزیزان دیده ام
داغ عباس علمدار حسین
من مصیبت ها ز عدوان دیده ام
داغ اکبر داغ اصغر دیده ام
داغ قاسم از جوانان دیده ام
کودکی بودم میان قافله
من بسی محنت زدوران دیده ام
من خودم دیدم سرخورشید به نی
اربن اربای شهیدان دیده ام
خورده ام شلاق و عمه شد اسپر
با دو چشمم شام ویران دیده ام
در خرابه با رقیه همنشین
گریه ها از درد هجران دیده ام
مجلس بزم یزید بی حیا
تشت زرخورشیدرخشان دیده ام
عمه ام را همچو کوهی استوار
خطبه خوان دربین عدوان دیده ام
بعد از آن اشک ندامت بی امان
در میان قوم نادان دیده ام
( بیقرارم ) در میان قافله
باقرم رنج فراوان دیده ام
بیقرار اصفهانی
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۰۵ )
(حاج حسن نعلچگر )
سمبل امانت داری در(زنجان)
##############
شهر زنجان شهر دارالمومنین
عاشقان مرتضی سلطان دین
مردمانش سخت کوش و مهربان
اُسوه ی غیرت شرافت در جهان
حال گویم قصه ی مردی امین
شهره (زنجان) و ایران بُد یقین
او(حسن)نامش شریف و با خدا
(نعلچگر) کنیه امین و با صفا
سبزه میدان کاسب بازار بود
در امانت او نکو کردار بود
در جوانی مردی آمد در دکان
با دوچرخه آمدش در آن مکان
گفت واین باشد امانت پیش تو
ساعتی ای من فدای کیش تو
رفت و او دیگر نیامد در محل
شدچهل سال وبشد ضرب المثل
حاجی ماصبح ظهروشب به سال
چرخ را برده برون هی اتصال
عاقبت مُرد و امانت ماندگار
هر دو در بازار مانده یادگار
حالیا تندیس او باشد بجا
با دوچرخه یاد او باشد به پا
آفرین بر همت والای او
رحمت و غفران برایش آرزو
(بیقرارا) از (امانت ) گفته ای
در کلام خود همی دُر سُفته ای
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد