22.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشالله هیئت بنی فاطمه اصفهان
ماشالله به جوانان هیئت بنی فاطمه
چه همخوانی زیبایی اگر کار با برنامه ریزی باشد و دوستانی مثل مهندس
بدیعی ذاکر اهلبیت ودیگر ذاکران
تلاش کردند
اصفهان چیزی کم ندارد فقط همت
میخواهد و پشتکار
درود بر شما
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
22.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشالله هیئت بنی فاطمه اصفهان
ماشالله به جوانان هیئت بنی فاطمه
چه همخوانی زیبایی اگر کار با برنامه ریزی باشد و دوستانی مثل مهندس
بدیعی ذاکر اهلبیت ودیگر ذاکران
تلاش کردند
اصفهان چیزی کم ندارد فقط همت
میخواهد و پشتکار
درود بر شما
بیقرار اصفهانی
یا فاطمه کربلا خواهی
بگو یا فاطمه
(عصمت حق بانوی جنت بتول)
زوج حیدر نو گل باغ رسول
مادر سادات باشد راضیه
او مِهین بانوی عالم عالیه
علت ایجاد عالم زهره است
ازنجابت برجهانی شهره است
همسر مولا بود از جان و دل
گل ز روی فاطمه گشته خجل
او بود ام ابیها طاهره
شمسه ی ایوان حق او باهره
شافع فردای اُمت با علی
نورخورشید ازفروغش منجلی
صاحب کوثر عزیز مصطفی
اسوه تقوا و ایمان با وفا
سوره کوثر به نامش آمده
بوی حق از هر کلامش آمده
ساره و مریم صفورا آسیه
جملگی بر درگه او خادمه
نام او مشکل گشای عالم است
راحت جان نبیِ خاتم است
درد و غم داری بگو یا فاطمه
می کند حل مشکلت آن عالمه
دل پریشانی بگو یا فاطمه
در نمی مانی بگو یا فاطمه
گر که حیرانی بگو یا فاطمه
غم فراوانی بگو یا فاطمه
بی کس و یاری بگو یا فاطمه
بیقراری تو بگو یا فاطمه
دیده گریانی بگو یا فاطمه
ره نمی دانی بگو یا فاطمه
گر نجف خواهی بگو یا فاطمه
کربلا خواهی بگو با فاطمه
این. منم بر خادمیش استوار
بیقرارم بیقرارم بیقرار
(بیقرار اصفهانی)
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
یا فاطمه کربلا خواهی
بگو یا فاطمه
(عصمت حق بانوی جنت بتول)
زوج حیدر نو گل باغ رسول
مادر سادات باشد راضیه
او مِهین بانوی عالم عالیه
علت ایجاد عالم زهره است
ازنجابت برجهانی شهره است
همسر مولا بود از جان و دل
گل ز روی فاطمه گشته خجل
او بود ام ابیها طاهره
شمسه ی ایوان حق او باهره
شافع فردای اُمت با علی
نورخورشید ازفروغش منجلی
صاحب کوثر عزیز مصطفی
اسوه تقوا و ایمان با وفا
سوره کوثر به نامش آمده
بوی حق از هر کلامش آمده
ساره و مریم صفورا آسیه
جملگی بر درگه او خادمه
نام او مشکل گشای عالم است
راحت جان نبیِ خاتم است
درد و غم داری بگو یا فاطمه
می کند حل مشکلت آن عالمه
دل پریشانی بگو یا فاطمه
در نمی مانی بگو یا فاطمه
گر که حیرانی بگو یا فاطمه
غم فراوانی بگو یا فاطمه
بی کس و یاری بگو یا فاطمه
بیقراری تو بگو یا فاطمه
دیده گریانی بگو یا فاطمه
ره نمی دانی بگو یا فاطمه
گر نجف خواهی بگو یا فاطمه
کربلا خواهی بگو با فاطمه
این. منم بر خادمیش استوار
بیقرارم بیقرارم بیقرار
(بیقرار اصفهانی)
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
عشق حسین
نوزاد که چشم خود همی باز کند
با عشق حسین گریه آغاز کند
او میشنود نام محمد به اذان
با نام علی خنده به لب ساز کند
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از حسین عابدی
1.56M
✿࿐༅🔳༅࿐✿
﷽
#متنحدیثشریفکساء
#حدیثکساء
با تو گویم از کرامات کسا
روحدیث اش را بخوان بهر شِفا
شد پیمبر را کسالت در وجود
طاقتش رفت و دگر صبری نبود
آمدو در خانه ی زهرا نشست
گفت وزهرادخترم ای حق پرست
حالتی دارم در آن ضعف کِبار
رو کسایم را پدر جانم بیار
رفت بر زیر کسا محبوب حق
بُرد از نور جهان گوی سَبَق
بعد از آن آمد حسن آن مجتبی
گفت و مادر ای عزیز مصطفی
بوی جنت میرسد بر جان ما
گوئیا جدم بود مهمان ما
گفت آری بین پدر زیر کساست
او کسالت دارد و مهمان ماست
رفت در زیر کسا سلطان دین
در کنار رحمت العالمین
مدتی دیگر حسین ابن علی
آنکه عالم از وجودش منجلی
گفت و ای مادرهمه ایمان من
میرسد بوی جنان بر جان من
رفت در زیر( کسا )سلطان دین
متصل شد بر حق و اهل یقین
بعد از آن آمد علی در آن مکان
وه که ماه آمد عیان از آسمان
گفت وزهراجان که مهمان آمده؟
بوی جنت سوی بُستان آمده
گفت آری چون پدر زیر کساست
او کسالت دارد و مهمان ماست
رفت در زیر کسا ماه منیر
ماه آمد پیش خورشید کبیر
بعداز آن زهرا برفت زیر کسا
جمع گردید دور هم آل عبا
بعد از آن فرمود پیغمبر چنین
بهر اُمت از یسار و از یمین
اهل وبیت من همان جان من است
جملگی هستی و ایمان من است
هـرکه را دشمن بوددرجانشان
میرودباد فنا ایمانشان
دوست باشد هرکه بر اصحاب من
او بود از جمله ی احباب من
#بیقراراصفهانی✍️
#برادرتورجیزاده🎙
تقدیم به پیشگاه حضرت زهرا(س)و
تمام مادران و مادر این
حقیر، التماس دعا
°ْ↯🇯🇴🇮🇳°ْ↯
eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
سبکاشعارجدیدمناسبتی☝
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(نوای گرم استاد فیروزی مشهد مقدس)
بیقرار کربلایم
خدایا بیقرارم بی قرار کربلایم
من خسته ببین مولا دگر طاقت ندارم
ببین مویم سپید رویم سیه حالِ نزارم
زپا افتاده ام خود را بگو بر که سپارم
قرار منی عزیز منی
حسین دورت بگردم ۲
حسین جان دِه براتم تا ببینم کربلایت
الهی من به قربان تو و صحن و سرایت
ندارم طاقت دوری دگر دارم میمیرم
خدا داند که من از کودکی بر تو اسیرم
قرار منی عزیز منی
حسین دورت بگردم ۲
نمی دانم چرا مولا نمی گیری سراغم
بین حال من و اشگ غم و درد فراغم
گنه کارم خودم دانم پشیمانم پشیمان
ببخش مولا ببخش آقا منم سر در گریبان
قرار منی عزیز منی
حسین دورت بگردم ۲
خدا داند که من بر عشق تو آقا اسیرم
بگو مولا بیایم کربلا آنجا بمیرم
خدایا (بیقرارم ) بی قرار کربلایم
من خسته ببین مولا دگر طاقت ندارم
قرار منی عزیز منی
حسین دورت بگردم ۲
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از پرویز بیابانی
مولا سلامت میکنم
من سلامت میکنم مولاجوابم میدهی
حلقه بر در میزنم مولاجوابم میدهی
من گرفتار بلا مولا نجاتم میدهی
گشته بر آن مبتلا مولا نجاتم میدهی
من به تو دلبسته ام مولاجوابم میدهی
دل غمین وخسته ام مولاجوابم میدهی
من گنهکارم پشیمانم به دادم میرسی
عاشقت سر درگریبانم به دادم میرسی
من که میدانم بدم مولا نجاتم میدهی
لطف کن منما ردم مولا نجاتم میدهی
من حزین و دل فگارمولا براتم میدهی
خسته ام بس بیقرار مولا براتم میدهی
بیقرار اصفهانی
(خود را به که بسپارم)
من بیکس و تنهایم خود را به که بسپارم
عاشق شده شیدایم خود را به که بسپارم
سرگشته و حیرانم آشفته پریشانم
مجنونم و رسوایم خود را به که بسپارم
مرغ ملکوتم من از لانه جدا مانده
گمگشته ی صحرایم خود رابه که بسپارم
بال و پر من بسته در کنج قفس خسته
امید و به فردایم خود را به که بسپارم
از دست خودم خسته نالانم و گریانم
آلوده ی دنیایم خود را به که بسپارم
یا رب مددی بنما بیمارم و بی تابم
سرگشته و رسوایم خود را به که بسپارم
رفت است قرار من سرگشته و حیرانم
من بیکس و تنهایم خود را به که بسپارم
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
(خود را به که بسپارم)
من بیکس و تنهایم خود را به که بسپارم
عاشق شده شیدایم خود را به که بسپارم
سرگشته و حیرانم آشفته پریشانم
مجنونم و رسوایم خود را به که بسپارم
مرغ ملکوتم من از لانه جدا مانده
گمگشته ی صحرایم خود رابه که بسپارم
بال و پر من بسته در کنج قفس خسته
امید و به فردایم خود را به که بسپارم
از دست خودم خسته نالانم و گریانم
آلوده ی دنیایم خود را به که بسپارم
یا رب مددی بنما بیمارم و بی تابم
سرگشته و رسوایم خود را به که بسپارم
رفت است قرار من سرگشته و حیرانم
من بیکس و تنهایم خود را به که بسپارم
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از ای تمام مرتضی ماه بنی هاشم مدد Naser
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرواز(عاشقانه)
دلم پرواز میخواهد ولی با تو
دلم آواز میخواهد ولی با تو
شدم شاعر از آن چشم خمارت
غزل هم سازمیخواهد ولی با تو
دم قدسی اگر باشد مسیحا
دلم اعجاز میخواهد ولی با تو
فقط با تو دلم آرام می گیرد
دلم همراز میخواهد ولی با تو
تویی اول تویی آخر دل آرام
دلم آغاز میخواهد ولی با تو
سفر خوبست با هم گاهگاهی
دلم شیراز میخواهد ولی با تو
قرار بی قراری (بیقرارم)
دلم پرواز میخواهد ولی با تو
بیقرار اصفهانی
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(نوحه رقیه خاتون)
سه ساله دخترم نام ام رقیه
عزیز مادرم نام ام رقیه
به دنبال پدر هر جا دویدم
چه رنجی من دراین دنیاکشیدم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین رویم پدر گردیده نیلی
زده دشمن مرا با ضرب سیلی
امان از شام ویران از غریبی
بیا بابا تو بر دردم طبیبی
من باب الحوائج
رقیه ام سه ساله۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین بابا پریشانم پریشان
من و تنهایی خار مغیلان
به دنبال تو میگشتم شتابان
شدم آواره ی دشت و بیابان
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
خودم دیدم برایم غصه خوردی
پدر رفتی مرا با خود نبردی
مرا با خود ببر اینجا غریبم
تو ای بابای خوبم ای حبیبم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(نوحه رقیه خاتون)
سه ساله دخترم نام ام رقیه
عزیز مادرم نام ام رقیه
به دنبال پدر هر جا دویدم
چه رنجی من دراین دنیاکشیدم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین رویم پدر گردیده نیلی
زده دشمن مرا با ضرب سیلی
امان از شام ویران از غریبی
بیا بابا تو بر دردم طبیبی
من باب الحوائج
رقیه ام سه ساله۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین بابا پریشانم پریشان
من و تنهایی خار مغیلان
به دنبال تو میگشتم شتابان
شدم آواره ی دشت و بیابان
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
خودم دیدم برایم غصه خوردی
پدر رفتی مرا با خود نبردی
مرا با خود ببر اینجا غریبم
تو ای بابای خوبم ای حبیبم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳
مسافر کربلا
داریم میایم کربلا مولا حسین جان سلام
سوی بهشت شما مولا حسین جان سلام
ای جان و جانان من
مولا حسین جان من ۲
آمدیم از راه دور خسته ولی با غرور
حاجت ما شد روا مولا حسین جان سلام
کرب و بلا باصفاست الحق بهشت خداست
تربت پاکت دوا مولا حسین جان سلام
ای جان وجانان من
مولا حسین جان من ۲
ما همگی رو سیاه بر ما بده تو پناه
جلوه نور خدا مولا حسین جان سلام
بحر کرم کن نظر جان اخی و پدر
شافع روز جزا مولا حسین جان سلام
ای جان وجانان من
مولا حسین جان من ۲
ما ( بیقراران ) تو تشنه احسان تو
داریم میایم کربلا مولا حسین جان سلام
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسافر کربلا
داریم میایم کربلا مولا حسین جان سلام
سوی بهشت شما مولا حسین جان سلام
ای جان و جانان من
مولا حسین جان من ۲
آمدیم از راه دور خسته ولی با غرور
حاجت ما شد روا مولا حسین جان سلام
کرب و بلا باصفاست الحق بهشت خداست
تربت پاکت دوا مولا حسین جان سلام
ای جان وجانان من
مولا حسین جان من ۲
ما همگی رو سیاه بر ما بده تو پناه
جلوه نور خدا مولا حسین جان سلام
بحر کرم کن نظر جان اخی و پدر
شافع روز جزا مولا حسین جان سلام
ای جان وجانان من
مولا حسین جان من ۲
ما ( بیقراران ) تو تشنه احسان تو
داریم میایم کربلا مولا حسین جان سلام
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۴
هدایت شده از 98407 محمدحسین نعمت اللهی(فرخی)
750K
مسافر کربلا
داریم میایم کربلا مولا حسین جان سلام
سوی بهشت شما مولا حسین جان سلام
ای جان و جانان من
مولا حسین جان من ۲
آمدیم از راه دور خسته ولی با غرور
حاجت ما شد روا مولا حسین جان سلام
کرب و بلا باصفاست الحق بهشت خداست
تربت پاکت دوا مولا حسین جان سلام
ای جان وجانان من
مولا حسین جان من ۲
ما همگی رو سیاه بر ما بده تو پناه
جلوه نور خدا مولا حسین جان سلام
بحر کرم کن نظر جان اخی و پدر
شافع روز جزا مولا حسین جان سلام
ای جان وجانان من
مولا حسین جان من ۲
ما ( بیقراران ) تو تشنه احسان تو
داریم میایم کربلا مولا حسین جان سلام
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۴
اجرا اقل الذاکرین محمدحسین نعمت اللهی(فرخی)
هدایت شده از 98407 محمدحسین نعمت اللهی(فرخی)
950K
(نوحه رقیه خاتون)
سه ساله دخترم نام ام رقیه
عزیز مادرم نام ام رقیه
به دنبال پدر هر جا دویدم
چه رنجی من دراین دنیاکشیدم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین رویم پدر گردیده نیلی
زده دشمن مرا با ضرب سیلی
امان از شام ویران از غریبی
بیا بابا تو بر دردم طبیبی
من باب الحوائج
رقیه ام سه ساله۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین بابا پریشانم پریشان
من و تنهایی خار مغیلان
به دنبال تو میگشتم شتابان
شدم آواره ی دشت و بیابان
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
خودم دیدم برایم غصه خوردی
پدر رفتی مرا با خود نبردی
مرا با خود ببر اینجا غریبم
تو ای بابای خوبم ای حبیبم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳
اجرا اقل الذاکرین حقیر محمدحسین نعمت الهی (فرخی)
شما به تماشای ویدیوی "مداحی خواندن راغب | نوحه یزدی" در آپارات دعوت شده اید.
https://www.aparat.com/v/lqrw9i3
کربلا خیلی دلم گرفته
،،🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
من عاشقم بینوا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
فدای صحن وسرات بده تومولابرات
برای ایون طلا خیلی دلم گرفته
طاقت دگر ندارم درگیر روزگارم
میخام بیام نینوا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
اشکم زدیده ریزد مولا تویی عزیزم
اسیر دردم بلا خیلی دلم گرفته
دارم دیگه ممیرم آروم دیگه نگیرم
قسمت کنی تابیام خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
مولاچه(بیقرارم ) طاقت دیگه ندارم
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
کربلا خیلی دلم گرفته
،،🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
من عاشقم بینوا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
فدای صحن وسرات بده تومولابرات
برای ایون طلا خیلی دلم گرفته
طاقت دگر ندارم درگیر روزگارم
میخام بیام نینوا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
اشکم زدیده ریزد مولا تویی عزیزم
اسیر دردم بلا خیلی دلم گرفته
دارم دیگه ممیرم آروم دیگه نگیرم
قسمت کنی تابیام خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
مولاچه(بیقرارم ) طاقت دیگه ندارم
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
عشق حسین
نوزاد که چشم خود همی باز کند
با عشق حسین گریه آغاز کند
او میشنود نام محمد به اذان
با نام علی خنده به لب ساز کند
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
ماه صفر
شیعیان ماه صفر ماه عزا و ماتم است
ماه زینب دراسیری همرهش حُزن وغم است
هر کجا پا می گذاری مجلس شور و عزاست
زین مصیبت شیعه گریان وپریش و درهم است
اربعینِ شاه دین مولا حسین ابن علی
ماه اندوه ملائیک در کنار آدم است
در چنین ماهی بود زهرا عزادار پدر
رحلت نور خدا احمد رسول خاتم است
ماه غم ماه حسن یعنی امام مجتبی
گر بریزی اشک خون جا دارد وگویم کم است
آمده ماه صفر ماه عزاداری و غم
ماه پر پر گشتن ثامن (امام عالم) است
(بیقرارا) گو به عالم تسلیت با شعر خود
چون صفر ماه غم و ماه عزا و ماتم است
پرویز بیابانی (بیقرار اصفهانی)
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
حسن شمشیر حیدر
میلادش بر همگان مبارک
🌼🍀🌻🌼🍀🌻🌼🍀🌻
حسن یعنی علی شمشیر حیدر
حسن یعنی حسن تصویر حیدر
حسن یعنی مثال مادر خویش
بود سردار تنها با دل ریش
حسن یعنی کرامت جود و بخشش
بود شمس ولایت کوه دانش
حسن یعنی صفای اهل بینش
ز او روشن تمام آفرینش
حسن یعنی پیمبر در وجودش
تمام هستی او تار و پودش
حسن یعنی صبوری حِلم بسیار
علی خصلت خدایی علم بسیار
حسن یعنی پیمبر را نشان است
قلم دروصف ومدحش ناتوان است
حسن یعنی دلیر است وهُمام است
پدر خورشید او بدر تمام است
حسن یعنی که مادر فخر عالم
رضیه راضیه دختر به خاتم
حسن یعنی گلستان نور طاها
که نامش رنگ و بو داده به گلها
حسن یعنی ولی و سرورماست
امام عالم و تاج سر ماست
حسن یعنی جمال حق به سیما
خدا در چهره ی پاکش هویدا
حسن یعنی صلابت بردباری
تمام عمر خود را سفره داری
حسن یعنی غریبی غمگساری
بگیرد از کرم دستت به یاری
حسن یعنی که دست او خدایست
که حاتم بر درش حقا گدایست
حسن یعنی امام حق پرستان
بود دین خدا از او گلستان
حسن یعنی که غم راچاره سازاست
به امر حق کریم و بی نیاز است
حسن یعنی چراغ دین و دانش
بود سلطان عشق و اهل بینش
حسن یعنی ملائک سایه بانش
مدال حیدری باشد به نامش
حسن یعنی حسن خُلق نکویش
خدا از خود به داده آبرویش
حسن یعنی امام مهربانی
بود نامش به عالم جاودانی
خداوندا به پیغمبر به خاتم
تمام اولیا حتی به آدم
خدایا هم به حق مادر او
به حق مرتضی و خواهر او
به حق آن حسین شاه شهیدان
به عباس دلاور شیر میدان
گره از کار مردم باز فرما
بده نعمت فراوان کشور ما
ز ما بردار این بار گران را
به داد ما رسان صاحب زمان را
حسن جان کن نظر بر حال زارم
منم شاعر ولیکن (بیقرارم)
🌻🍀🌼🍀🌼🌼🍀🌼🌼
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
حسین یعنی
حسین یعنی شهادت افتخار است
حسین یعنی جهانی اعتبار است
حسین یعنی عزیز مصطفی او
ز او خُلق علی مرتضی جو
حسین یعنی که زهرا مادر اوست
که زینب از دل وجان یاور اوست
ص
حسین یعنی شهامت تا شهادت
شفیع ما همه روز قیامت
حسین یعنی گلستانی ز لاله
شهادت را خدا کرده حواله
حسین یعنی که حیدررانشان است
که خورشید ولایت را عیان است
حسین یعنی که کشتی نجات است
که شاهد بر غریبیش فرات است
حسین یعنی که حجت را تمام است
که او تاج سر عالم امام است
حسین یعنی که مسلم بُد سفیرش
که او اول شهید او امیرش
حسین یعنی مرارت ها کشیدن
ز کوفه داغ بابا را چشیدن
حسین یعنی سفر با خانواده
به ذلت لحظهای او تن نداده
حسین یعنی که سجاد و تب عشق
نماز و سجده هایش در شب عشق
حسین یعنی که هفتاد و دو لاله
خدا داده شهادت را حواله
حسین یعنی نماز عشق خواندن
به داغ اکبرش او را نشاندن
حسین یعنی کمر خم شد ز داغش
خدا لیلا اگر گیرد سراغش
حسین یعنی بنی هاشم بیائید
علی را بر در خیمه رسانید
حسین یعنی که قاسم نوجوان است
شهادت چون عسل او را بیان است
حسین یعنی تمام درد دنیا
شده یکجا برای او مهیا
حسین یعنی نبرد نا برابر
بدیده داغ عباس دلاور
حسین یعنی که مشک خالی از آب
حرم عطشان وطفلان جمله بی تاب
حسین یعنی ابافضل اش فدا شد
دو دست پاکش از پیکر جدا شد
حسین یعنی لب عطشان و اصغر
تلظی کردن اولاد حیدر
حسین یعنی سه شعبه تیر بُران
رباب گهواره و چشمان گریان
حسین یعنی علی بر روی دستش
الهی حرمله بُبرِیده شَست اش
حسین یعنی که اصغر شد فدایش
شده راضی از او حتماً خدایش
حسین یعنی همان باد مخالف
به زیر سم اسبان طوایف
حسین یعنی که قاتل شمر ملعون
شده زینب ز داغش همچو مجنون
حسین یعنی که زینب پا به پایش
امیر قافله گشته به جایش
حسین یعنی اسارت بعد رفتن
دگر طفلان او هرگز نخفتن
حسین یعنی سر و نیزه سوی شام
بیابان تشنگی خار مغیلان
حسین یعنی که خولی با تنورش
که خورشید آمد آنشب درحضورش
حسین یعنی چهل منزل اسارت
شده بر آل طا بس جسارت
حسین یعنی امان از شام ویران
رقیه جان خود را کرده قربان
حسین یعنی که طشت زر جسارت
یزید و مجلسش عمری حقارت
حسین یعنی که شد زینب جوابش
همانجا ناگهان شد خطبه خوانش
حسین یعنی خدا شد خونبهایش
تمام هستی و عالم فدایش
خداوندا به رگهای بریده
که عالم مثل او هرگز ندیده
به آن ساعت که راس شه بریدند
که شادی بعد از آن هرگز ندیدند
به اکبر هم به اصغر جان عباس
به زهرا مادرش باغ گل یاس
به زینب خواهر شاه شهیدان
به. امید دل ما نا امیدان
خداوندا بزرگی کردگاری
رسان مهدی زهرا را به یاری
قرار (بیقراران ) گو بیاید
گره از کار مردم او گشاید
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳