هدایت شده از یا زهرا
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام رضایی ها ببینند.
اشکتون سرازیر شد التماس دعا🤲😭
(من امام باقرم)
باقرم رنج فراوان دیده ام
کربلا سوگ عزیزان دیده ام
داغ عباس علمدار حسین
من مصیبت ها ز عدوان دیده ام
داغ اکبر داغ اصغر دیده ام
داغ قاسم از جوانان دیده ام
کودکی بودم میان قافله
من بسی محنت زدوران دیده ام
من خودم دیدم سرخورشید به نی
اربن اربای شهیدان دیده ام
خورده ام شلاق و عمه شد اسپر
با دو چشمم شام ویران دیده ام
در خرابه با رقیه همنشین
گریه ها از درد هجران دیده ام
مجلس بزم یزید بی حیا
تشت زرخورشیدرخشان دیده ام
عمه ام را همچو کوهی استوار
خطبه خوان دربین عدوان دیده ام
بعد از آن اشک ندامت بی امان
در میان قوم نادان دیده ام
( بیقرارم ) در میان قافله
باقرم رنج فراوان دیده ام
بیقرار اصفهانی
هرشب با بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۰۵ )
(حاج حسن نعلچگر )
سمبل امانت داری در(زنجان)
##############
شهر زنجان شهر دارالمومنین
عاشقان مرتضی سلطان دین
مردمانش سخت کوش و مهربان
اُسوه ی غیرت شرافت در جهان
حال گویم قصه ی مردی امین
شهره (زنجان) و ایران بُد یقین
او(حسن)نامش شریف و با خدا
(نعلچگر) کنیه امین و با صفا
سبزه میدان کاسب بازار بود
در امانت او نکو کردار بود
در جوانی مردی آمد در دکان
با دوچرخه آمدش در آن مکان
گفت واین باشد امانت پیش تو
ساعتی ای من فدای کیش تو
رفت و او دیگر نیامد در محل
شدچهل سال وبشد ضرب المثل
حاجی ماصبح ظهروشب به سال
چرخ را برده برون هی اتصال
عاقبت مُرد و امانت ماندگار
هر دو در بازار مانده یادگار
حالیا تندیس او باشد بجا
با دوچرخه یاد او باشد به پا
آفرین بر همت والای او
رحمت و غفران برایش آرزو
(بیقرارا) از (امانت ) گفته ای
در کلام خود همی دُر سُفته ای
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد
حضرت باقر علیهالسلام
از همه خلق جهان والاتری
از گل و از بوستان زیباتری
نام نیکویت محمد باقر است
عالمی از ما سوا بالاتری
حضرت باقر مدد
حضرت باقر مدد۲
مادرت زهرا بود بابت علی
کنز دانش از همه اولاتری
ای امام پنجم و نور خدا
از همه خلق جهان مولا تری
حضرت باقر مدد
حضرت باقر مدد۲
باقری علم نبی را چون علی
از تو باشد صادق و طاها تری
گلشنی گلزار دین را باغبان
سرو و گل را برتری رعنا تری
حضرت باقر مدد
حضرت باقر مدد۲
کشتی امن بشر هستی امام
ساحل آرامش و دریا تری
مهر عالمتاب عالم را ضیا
چشم تو روشنتر و بالا تری
حضرت باقر مدد
حضرت باقر مدد۲
(بیقرارم) مدح تو گویم ز جان
از مدد از شعر من والا تری
بیقرار اصفهانی
هرشب بیقرار اصفهانی
(پند حکایت شماره ۱۰۶)
به خدا می ترسم
من از این فتنه دوران بخدا می ترسم
من از این سستی ایمان بخدا می ترسم
عمر آدم شده بر باد فنا یار کجاست
من از این حیله شیطان به خدا می ترسم
دشمن ما شده ویروس جهالت به یقین
من از این دشمن پنهان به خدا می ترسم
دین و مذهب شده کانون تجارت عجبا
من از این حمله به قرآن به خدامی ترسم
شک میان من و تو آمده از سوی عدو
من از این دشمن ایمان به خدا می ترسم
مکتب ما علوی تیغ علی در کف ما
من ز بِِن مُلجم شیطان به خدا می ترسم
خون سرخ شهدا ضامن آزادی ماست
من از این خون شهیدان به خدا می ترسم
شد منافق به سر سفره دشمن چو شریک
من از این دشمن نادان بخدا می ترسم
نیست کس را خبر از کس مگر هنگام ممات
من از این قحطی وجدان به خدا می ترسم
(بیقرارم) نگران پسر فاطمه ام
من از این ظلم به ایشان به خدا می ترسم
بیقرار اصفهانی