eitaa logo
بی نهایت
70.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
796 ویدیو
50 فایل
رویداد مجازی بینهایت (ویژه دهه هشتادیا) : Bn.javanan.org *** ما مسافر سَفَر بی نهایتیم... instagram.com/binahayat_ir t.me/binahayat_ir shad.ir/binahayat_show _____ ارتباط با ما: @binahayat_admin موسسه جوانان آستان قدس رضوی
مشاهده در ایتا
دانلود
همی هوای تو دارم به سر؛ دقیقه‌دقیقه! كه در لقـاى تو دارم سـفر، دقيـقه‌دقيـقه بدين امـيد سر آيد شبـم، كه در سحرش مگر به روى تو افتد نظر... دقيقه‌دقيـقه «علامه حسن حسن زاده آملی» 🍉 @binahayat_ir
1013810611(4).mp3
2.12M
با وجود اینکه خداوند رحمان و رحیمه، چرا این همه سختی تو زندگی بشر وجود داره؟ @binahayat_ir
‌ ‌ ‌😲 وقتشه چهره‌تون این‌شکلی شه از خوندن قصه‌ی کارت‌حافظه‌ی اختصاصی ما، با ظرفیتِ هفتاد و چند میلیون ترابایت! @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ‌تـو میای و بـهـار، ‌‌ ‌دوباره برمی‌گرده... @binahayat_ir
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌😍 وقتی مرتب‌کردن اتاق باعث می‌شه دیدنِ یادگاری‌های «رفیق فوق‌العاده»ت، لبخند رو مهمون چهره‌ت کنه! @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ ‌🍂🌧 ‌دارای قابلیتِ بارها تماشا شدن و دلنشین موندن؛ همراه با شیرینیِ تصور خودت توی این منظره‌ی رنگارنگ! @binahayat_ir
منتظر ادامه‌ی داستان بودید مگه نه؟ قسمت دومش رسید از راه؛ حسابی تحویلش بگیریدا😉 @binahayat_ir
‌‌ ‌‌‌این‌روزها که غم‌زده‌ی غم‌های شماییم، فرصتی برای از شما آموختن هم هست... از شما می‌شود هزار هزار چیز یاد گرفت و باز هم تشنه‌ی آموختن ماند؛ اما این‌بار، مشتاق خواندن کلماتی هستیم که آن‌قدر خوشبخت بوده‌اند که روزی بر لب‌های شما جاری شوند و پر بکشند تا بی‌نهایت، تا حضرت‌دوست... ‌ ‌حضرت یاس! بلدِ راهِ ما راه‌نابلدها می‌شوید؟ از شما برای ما عاشقانه‌ترین رازونیازها به جا مانده؛ برای روبروی شما زانو زدن و از شما عاشقی آموختن، به ما اجازه می‌دهید حضرت مادر؟ @binahayat_ir
بی نهایت
‌‌ ‌‌‌این‌روزها که غم‌زده‌ی غم‌های شماییم، فرصتی برای از شما آموختن هم هست... از شما می‌شود هزار هزا
شاید بشود تصورش کرد؛ روزی مثل همین امروز، مثل همین شـنبه، که عطر این واژه‌ها از کنج بهشت کوچکِ محبوب‌ترین‌های خدا، از گوشه‌ی خانه‌ی شما، لابه‌لای مولکول‌های ذوق‌زده‌ی اکسیژن، راهی هزار گوشه‌ی جهان شده؛ هر گوشه جوانه‌ای با رسیدنش پرامید روییده، غنچه‌ای با بوییدنش از شوق شکوفا شده، کودکی با شنیدنش بی‌اختیار از عمق وجود خندیده، خسته‌ای ناگهان جان گرفته، انار سرخی بی‌تاب در باد رقصیده... نگاه‌تان اگر به من و روزهای هفته‌ام بتابد، بعید نیست که غبار از چهره بگیرند، لبخندی به لب بنشانند و جان بگیرند برای قد کشیدن؛ تا روزِ رسیدنِ قدّشان به آن‌جا که باید، تا روز معطّر شدن... حضرت مادر! نگاهم می‌کنید؟ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌      ‌‌    ‌    ‌        ‌ ‌  ‌  ‌‌🚲 ‌مثلاً در باز شه و جایزه‌ت قدم بذاره به خونه؛ قدم که نه، چرخ! - پیش ثبت نام دوره پنجم بینهایت شروع شده😀 رفقاتون و خبر کنید، نوروز ١۴٠٢ شون رو بسازن 😍 Bn.javanan.org  :ثبت نام @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌سرم اگرچه فـکنده‌ست و شرمسار توام، کمک که خواسته‌ام، دست‌گیر من شده‌ای... ! ♾ @binahayat_ir
بی نهایت
بی نهایت
می‌شود نه فقط این‌روزها و این‌شب‌ها؛ که همیشه و هر روز، یاد شما شبیه پیچکی سبز و شاداب بپیچد دور تمام روزم و تمام کارهام؛ وقتی به یاد بسپارم که از نگاه بلند شما، ارزش کارها به خالص‌بودن‌شان برای حضرت‌دوست است و بخواهم که تک‌تک‌ کارهای من هم روشن شود به نور اخلاص...؛ می‌شود نه فقط این‌روزها و این‌شب‌ها، که هر روز و هر شب، دلم را برق بیندازم با قطره‌ای از چشمه‌ی روشنِ دوست‌داشتن شما؛ که مهر شما برساندم به اجابت این دعا که از شما آموختم، که من هم یکی از کسانی شوم که در تمام عالم خداوند را برای عاشقی برگزیدند... می‌شود، اما به یاری شما. حضرت مادر! یاری‌ام می‌کنید؟ @binahayat_ir
مدام‌حواسم‌پرت‌می‌شه!.mp3
14.5M
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 📑🤔 فصل امتحاناته و شاید این سوال خیلیامون باشه: چه‌جوری موقع درس‌خوندن تمرکزمون رو بیشتر کنیم؟ ‌ @binahayat_ir
بی نهایت
می‌شود نه فقط این‌روزها و این‌شب‌ها؛ که همیشه و هر روز، یاد شما شبیه پیچکی سبز و شاداب بپیچد دور تما
تصور کردن شما، وقت دعای عاشقانه‌‌تان با تمام وجود، که «مرا به خودت برسان...» ، از ذهن کوچک من برنمی‌آید... امید من به دوست‌داشتن شماست، به دل، به این‌که این محبّت مرا به شما و از شما به خدا برساند... حضرت مادر! راهم را روشن می‌کنید؟ ‌ ♾ @binahayat_ir
‌ ‌‌‌‌‌هـزار سـال گذشت و هـزار بار دگـر، ‌تو ایستاده‌ای آن‌جا در آستانه‌ی در! ‌تو ایسـتاده‌ای آن‌جا و در نگـاهِ تَرت ‌هزار شاپرک است و هزار جاده‌ی تَر ‌هـزار شـاپرکِ گـردِ شمع، حلـقه زده ‌هزار جاده‌ی مشتاقِ قلّه‌های خطر... ‌تو می‌روی و علی از علی غریب‌تر است ‌شـبـیه نـام تـو که از هـمیشه فـاطـمه‌تر! ‌پس از غـروب تو، بی‌چـشـم‌تر نخواهد دید ‌یکی از این دو پسر را یکی از این دو پسر... ‌ ‌کدام حادثه جز کوچ تو حریفِ علی‌ست؟ ‌بـگو کـدامـین غـربـت؟ بـگـو کـدام خـبـر؟ ‌بـگـو که زنـده‌ای و سـوی ما نظـاره‌گری ‌دل مرا به بقیعت نه... تا خودِ «تو» ببر ‌هنوز هم که هنوز است، این قدِ خم توست ‌کـه ایسـتاده هـمان‌جـا... در آسـتـانـه‌ی در... ‌ ‌ ‌ ‌ ‌✍محمدجواد شاهمرادی ‌ ♾ @binahayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌⁦♡‿♡ کوتاه و دلنـشین؛ به لطـافت آب و ابـر و آسـمون...! ‌♾ @binahayat_ir