50.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مستند
🌍 مستند داستان تمدن قسمت اول (حضرت آدم در بَکه نخستین دهکده)
این مستند برداشت و اقتباسی است از آثار و تالیفات آیت الله مرتضی رضوی
کاری از: مسعود مهدی
گوینده: رضا هدایت فر
تولید: ۱۳۹۴
ویرایش: ۱۴۰۳
حجم: 48 MB
دانلود با کیفیت 1080P
#مستند
#داستان_تمدن
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
📙 برشی از یک کتاب
✅ چهار دوره برنامه کابالیسم در صدر اسلام
📌 دورۀ دوم (بخش دوم)
🔸 ثانیاً: اگر پیامبر(ص) در غیر از موارد تماس با وحی با آنان مساوی است، پس چرا این وحی بر خود آنان نازل نمی شد؟ پس لابد پیامبر در ساعاتی که با وحی تماس نداشت نیز امتیازاتی داشته است و این امتیاز غیر از علم و دانش چیست؟
🔹 این موضوع را در کتاب «مکتب در فرایند تهاجمات تاریخی» که در پاسخ به «کتاب مکتب در فرایند تکامل» نوشتۀ آقای مدرسی نوشته ام توضیح دادهام و با آیه و حدیث و نیز ادلّۀ عقلی روشن کرده ام که علامه طباطبائی نیز در این باره در اشتباه است. و در این جا تکرار نمیکنم.
🔸ثالثاً: پیامبر(ص) هادی است و امت مهتدی است، مهتدی حق ندارد هادی را هدایت کند. و اگر دمکراسی در جائی صحیح باشد در حضور پیامبران نه تنها جایز نیست بل ناقض غرضِ ارسال رسل است.
🔹 رابعاً: درست است اگر پیامبر(ص) از اصحابش نظر خواست میتوانند ابراز نظر کنند. نه این که خودشان اقدام به ابراز نظر و ایجاد مسئله کنند.
🔸 خامساً: چرا همیشه دو نفر از اصحاب را میبینیم که در مواقعی که باید نام آن ها را «فرصت» گذاشت فرصت طلبانه خودشان را مطرح می کنند، چرا علی(ع)، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و دیگر اصحاب از این گونه اقدامات خودداری می کنند. چه شده است که این دو فرد بی سواد شتر چران این قدر مهم شده اند و خودشان را برتر از دیگران می دانند که باید در نبوت و رهبری شریک باشند، چه امتیازی دارند غیر از تماس مداوم با کاهنان و یهودیان کابالیست، و هر هوشمندی ای که از خود نشان داده اند همگی بر گرفته از آنان است.
🔹 ماهیت پیشنهادشان: بدیهی و روشن بود هم برای آن دو نفر و هم برای همگان، که پیامبر(ص)- و یا هر کس دیگر در چنین شرایطی- یکی از دو تصمیم را می گرفت یا دستور اعدام اسیران را صادر می کرد، یا آنان را آزاد می کرد. و راه سومی وجود نداشت. و برده کردن آنان امکان نداشت؛ چه کسی عباس و عقیل را بردۀ خود کند و همین طور دیگر مردان قریش را، اساساً آنان نمی توانستند اسرای قریش را مانند غلام به خدمت بگیرند زیرا اولاً اکثر آنان کسانی بودند که نمی توانستند کار یدی و فیزیکی مفید انجام دهند، اگر در آن روز به مدینه آورده میشدند غیر از افساد و آلوده کردن ذهن مسلمانان، فایدهای نداشتند. همۀ مهاجرین با آنان فامیل و قوم خویش بودند.
🔸 ابوبکر و عمر میدانستند که رسول خدا(ص) یا آنان را در مقابل فدیه آزاد خواهد کرد و یا دستور اعدامشان را صادر خواهد کرد، دو طرف قضیه را میان خود تقسیم کردند پیش پیامبر(ص) آمدند هر کدام یک طرف مسئله را پیشنهاد دادند و نتیجه هر چه بود مقصود آن دو را برآورده میکرد و میگفتند: پیامبر به پیشنهاد ما عمل کرده و بر ذهن مسلمانان القاء می کردند که ما در تصمیمات رسول(ص) شرکت داریم. و این برنامۀ مداوم آنان بود تا رحلت پیامبر(ص) که شرحش خواهد آمد. و با این روش زمینۀ ذهنی امت را برای حاکمیت خود آماده میکردند و کردند و در برنامه شان موفق شدند.
🔹 ابوبکر گفت: از اسیران فدیه بگیریم و آزادشان کنیم و با پول فدیه دولت جدید التأسیس مان را تقویت کنیم.
عمر گفت: همۀ اسیران را بکشیم.
آیه آمد و گفت اساساً چه کسی به شما گفته بود که اسیر بگیرید و برای پیامبر و اسلام ایجاد مشکل کنید، پیامبر «اسیر کش» نیست. و از آن روز به بعد اسیر گیری ممنوع گشت: «ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُريدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُريدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم»: هیچ پیامبری را سزاوار نیست که اسیرانی داشته باشد تا وقتی که آئین او ریشه دار و استوار گردد، شما در صدد مال دنیا هستید و خداوند آخرت شما را اراده می کند و خداوند غالب و حکیم است.
🔸 آیه، اصل اسیر گیری را محکوم می کند حتی اسیر گیری برای فدیه و پول را، تا چه رسد به «اسیر کشی»، اما ببینید جریان کابالیسم چه کاری کرد و چه حدیث هائی ساختند!؟! گفتند: آیه آمد نظر پیامبر را محکوم کرد و نظر عمر را تأیید کرد؛ در کجای این آیه یا ما قبل و ما بعد آن، اسیر کشی تأیید شده است؟
پیامبری که عقل، تشخیص، فکر و تدبیر عمر بهتر از او باشد، به چه دردی می خورد؟ البته برای این نیز حدیث ساختند که: اگر من مبعوث نمیشدم حتماً عمر مبعوث می شد. عمر که شرح کارها و برنامه هایش خواهد آمد.
🔹 حتی نمی گویند: آیه آمد نظر مشترک پیامبر(ص) و ابوبکر را محکوم کرد. بل از هر دو طرف قضیه بهرهبرداری کردند و گفتند: رسول خدا(ص) مطابق رای ابوبکر عمل کرد. و این زمینه بود برای مهم جلوه دادن ابوبکر. سپس گفتند: نظر عمر تأیید شد. و این هم بزرگ و مهم کردن عمر.
📖 مطالعه و دانلود
#برشی_از_یک_کتاب
#کابالا_و_پایان_تاریخش
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
📙 برشی از یک کتاب
✅ چهار دوره برنامه کابالیسم در صدر اسلام
📌 دورۀ دوم (تتمه)
🔸 مطالعۀ سورۀ انفال: اما اگر شما سورۀ انفال را که به محور جنگ بدر سخن
میگوید مطالعه کنید موضوعهای زیر را مشاهده میکنید:
1️⃣ آیه اول:… أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين.
2️⃣ آیه6- يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّن.
3️⃣ آیه20- يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُون.
4️⃣ آیه21- وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا يَسْمَعُونَ.
5️⃣ آیه27- يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُول.
6️⃣ آیه46- وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا.
❓ چه کسانی میخواستند رابطۀ اطاعتی امت از پیامبر را تضعیف کنند که این آیهها آمدند؟
❓ چه کسانی خشت اول مجادله بویژه مجادله با پیامبر(ص) را بنا نهادند؟
❓ چه کسانی در ظاهر سخنان رسول خدا(ص) را میشنیدند در حالی که گوش شنوا نداشتند و به سخنان او بیاعتنا بودند؟
❓ چه کسانی مانند کسانی (از امت های پیشین) بودند که می گفتند شنیدیم امّا عمل نمیکردند؟
❓ چه کسانی از اصحاب خیانت میکردند که آیه میگوید خیانت نکنید؟
❓ چه کسانی منازعه می کردند یا ایجاد منازعه می کردند که آیۀ اخیر از آن نهی میکند؟
🔹 بلی: یک بدبختی بود به نام «عبدالله بن ابیّ» منافق بی پرده و عریان و صریح، که همۀ این قبیل آیه های قرآن را بر سر آن نگون بخت ریختند. یک منافق صریح و عریان و مطرود امت که حتی پسرانش نیز از او دوری میکردند، چه قدر مهم بود که این همه آیات در سورههای مختلف قرآن دربارۀ او سخن بگویند؟!
🔸 البته اگر سورۀ انفال را از اول تا آخر مطالعه کنید به روشنی میبینید که این سوره در مقام خنثی کردن یک سری برنامه ها و القائات است که جدیداً در میان امت نوپا القاء شدهاند. در زمینۀ فکر اجتماعی امت خدشهها و حفرههائی پیدا شده که سورۀ انفال در مقام و در صدد ترمیم آنهاست و مسئله خیلی روشن است.
📖 مطالعه و دانلود
#برشی_از_یک_کتاب
#کابالا_و_پایان_تاریخش
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
📦 حضور آیت الله مرتضی رضوی در پای صندوق رای
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
50.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مستند
🌍 مستند داستان تمدن قسمت دوم (حضرت نوح در مدیترانه)
این مستند برداشت و اقتباسی است از آثار و تالیفات آیت الله مرتضی رضوی
کاری از: مسعود مهدی
گوینده: رضا هدایت فر
تولید: ۱۳۹۴
ویرایش: ۱۴۰۳
حجم: 48 MB
دانلود با کیفیت 1080P
#مستند
#داستان_تمدن
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
🔺قابل توجه اعضای محترم کانال بینشنو🔺
🔶 اخیرا بر اساس برخی پیامها و ایمیلهای دریافتی متوجه شدیم تشابه اسمی فردی که در قم اشتهار به دعانویسی و استخاره دارد با استاد که فعالیتشان کاملا علمی بوده و نگارش آثار علمی متعدد را در کارنامه خود دارند، موجب بروز شبهاتی در تضاد نظرات استاد و فعالیتهای فرد مزبور شده است.
🔹 لذا از این طریق اعلام مینماییم که فرد مذکور هیچ ارتباطی با استاد و سایت و کانال بینشنو ندارد.
با تشکر و آرزوی توفیق
🖌 مقالات
🏴 جامعهشناسی کربلا 🏴
📎 بخش اول
🔸 دستكم شصت خيمه در زمين كربلا و در كنار تپههاى باستانى كه آثارى از شهر قديمى «نينوا» بود، برافراشته[1] و نشان از شصت خانواده داشت كه هر كدام در يكى از آنها سكونت داشتند، گرچه برخى از آنها تنها به يك مرد و برخى به دو مرد تعلق داشت.
🔹 چند چادرك كوچك نيز براى استحمام و نظافت در كنار آنها قرار داشت، يك خيمه بزرگ كه محلى براى اجتماع و مشورت بود، در وسط آنها خودنمائى میكرد.
🔸 از يك نگاه میتوان خيمهگاه كربلا را يك «مجموعه چادرهاى مسافرتى» ناميد كه مسافران بين راهى آنها را بر پاداشتهاند و به هر صورت بيش از چند روز در آن جا درنگ نخواهند كرد.
🔹 از نگاه ديگر بايد گفت: اين خيمهگاه به هيچ وجه به چادرهاى مسافرتى شباهت نداشت زيرا خصوصيات ماهوى آن داراى عنصرى از «چادر نشينى عرب» – كه خيمه او خانه او و مجتمع خيام درست به مثابه روستا، شهرك و گاهى شهر او تلقى میگشت – بود، ويژگى انسانى آن مجتمع، از نظر سنّ افراد، جنسيتشان، موقعيتهاى مختلف اجتماعیشان و جایگاه شخصيتى تك تكشان كه يك نظام اجتماعى را نشان میداد، آنان را از «نظام صرفا قراردادى موقتِ كاروان سفرى» متمايز میكرد، به ويژه ماهيت مديريت و سلسله مديريتى آن، اين تمايز را بيشتر فراز میكرد و به يك «مجتمع زيست عشيرهاى» شبيهتر مینمود.
🔸 حضور خانوادهها با اعضاى اصلى و فرعى – صغير، جوان، كبير، همراه با «عضوهاى متعلق»: خادم، خادمه، دايه، مولى و مجاور[2]، ماهيت اين جامعه را از يك اردوى صرفا نظامى نيز متمايز میكرد.
🔹 اگر پيشنهاد ابنعباس و همگنانش (به هنگام خروج اين جامعه از مكه) پذيرفته میشد اينك در دشت كربلا يك «اردوى نظامى محض» با يك روابط خاص نظامى ميان فردى و ميان جمعی، حضور داشت نه يك جامعه با روابط اجتماعى كامل[3].
🔸 كسى كه آن روز از كنار آن خيمهگاه میگذشت يك مجتمع مسكونى صحرائى عربى را با تمام ابعاد لازمهاش، مشاهده میكرد با دو فرق:
الف: حضور لشكر اموى و نيز نبود گله و دام و ابزار و آلات دامدارى در حدى كه براى يك مجتمع شصت خيمهاى لازم است، نشان میداد كه اين موضوع يك پديده ديگر است.
ب: عامل و عنصر جامع جامعه عشيرهاى – عنصرى كه عامل جمع كننده آنان در يك مجتمع چادرى است – نژاد و همتبارى افرادش بود كه «وحدت تبار» موجب وحدت در محل سكونت و قرار گرفتن در زير چتر يك نظام واحد، میگشت. اما در خيمهگاه حسين(ع) عامل جمع كننده صد درصد «مدنى» بود در حدّى كه بالاتر از آن و مدنیتر از آن، در سرتاسر تاريخ يافت نمیشود. زيرا گذشته از عدم عامل نژادى عامل اقتصادى نيز در روابط و باصطلاح در بافت اين جامعه عامليت نداشت. براى دريافت روشن اين حقيقت و واقعيت يك نگاه به شعر رجزى مرد شماره دوى اين جامعه كوچك، كافى است:
و اللّه ان قطعتموا يمينى: به خدا سوگند اينك كه دست راستم را قطع كرديد
انّى احامی ابدا عن دينى: من تا جان دارم از دين خودم دفاع خواهم كرد
و عن امامٍ صادق اليقينِ: و حمايت خواهم كرد از امام «صادق اليقين».
دفاع از دين نه از برادر، نه از خواهر و نه از عشيره، تنها دفاع از مكتب و ايدئولوژى و امام مكتب[4].
🔹 از ديدگاه يك جامعهشناس، كربلا يك پديده شگفت و استثنائى و منحصر به فرد است. پديدهاى كه مانند آن هيچ وقت در تاريخ زيست بشرى يافت نمیشود.
🔸 در سال 61هجرى يعنى در هشتاد و چهارمين سال بعثت كه اقدام نظرى پيامبر (ص) در نفى «تعرب» و قبيلهگرائى و نژادپرستى، و در هفتادويكمين سال اقدام عملى او در حذف عنصر همخونى و تبارگرائى از بافت نظام اجتماعى میگذشت ولى هنوز چهارچوبههاى اين گرايش از هم نگسسته بود[5]. محلههاى شهر بزرگ كوفه براساس عنصر نژاد شكل گرفته بود محلهاى ويژه بنى فلان و محله ديگر مخصوص بنى فلان ديگر بود گوئى چندين عشيره نژادگرا با هويت تام عشيرهاى از صحرا برداشته و در جائى كه كوفه (كوپه: فارسى[6]) ناميده میشد. كنار هم و بدون اختلاط، گذاشتهاند كه هر از گاهى درگيرى ميان قبيلهاى نيز رخ میدهد.
🔹 ورود فردى از يك قبيله به منطقه ديگر دقيقا زير نظر گرفته میشد كه براى چه كارى آمده است اين زير نظر گرفتن در حدى بود كه تحصيل گذرنامه و ويزاى امروزى به مراتب گواراتر و دلچسبتر از آن است.
📖 مطالعه و دانلود
#مقالات
#جامعهشناسی_کربلا
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
📌 پاورقیها
1️⃣ نینوا پایتخت آشوریان دربخش شمالى عراق قرار داشت. آشوریان براى استراحت زمستانى شاهانشان شهر دیگرى در بخش جنوبى عراق تأسیس كردند و آن را نینواى كوچك نامیدند این شهر مدت زیادى بقا نداشت در اثر طغیان فرات – و گفته شده بوسیله زلزله – ویران گشت. آشوریان این حادثه ویرانگر را «كربد اِله» یعنى غضب خدا، نامیدند.
گفته میشود زمین كربلا دستكم سه بار توسط اكدیان و آشوریان به شكل شهر در آمده امّا به هیچكدام از این سه تمدن تمكین نکرده تا روزى كه تمدن حسینى در آن قرار گرفت. در زمان سیطره هخامنشیان پارسى و نیز دو سلسله اشكانیان پارتى و ساسانیان پارسى، از آن «كار بالا» به معنى «نهر بالا» تعبیر میشد. نهرهاى بزرگ و متعدد از فرات جدا میشدند. نخلستانها و مزارع را آبیارى میكردند. نهرى كه امروز در ادبیات ما «نهر علقم» نامیده میشود. همان كاربالا بوده است.
2️⃣ مجاور یا مولى – وابسته – به كسى گفته میشد كه از قبیله خود جدا شده یا به دلیل فقدان قبیله به عضویت قبیله دیگر در آمده باشد، كاربرد دو اصطلاح فوق به شرح زیر است:
الف: مولى: برده
ب: مولى: وابسته آزاد كه به عضویت یك قبیله در آمده بدون رابطه نژادى با آن، صرفا بر اساس «قرارداد محض».
ج: مولى: بردهاى آزاد میشد او را به نام آزاد كنندهاش میگفتند: مولاى فلانى، كه گاهى پس از آزاد شدن وابستگى عضویتى را با آزاد كنندهاش برقرار میكرد و میتوانست این وابستگى را برقرار نكند.
د: مجاور: برده آزاد شدهاى كه وابستگى را میپذیرفت، و یا فرد آزادى كه از قبیله خود جدا شده و به عضویت قبیله دیگر (به عنوان شهروند درجه دوم) در میآمد. هر كدام از عنوانهاى فوق داراى حوزه حقوقى خاص خود بود.
3️⃣ كسانى مانند ابن عباس اصرار داشتند كه امام حسین (ع) كودكان و بانوان را در مكه گذاشته و به همراه نبرد.
4️⃣ در برگهاى بعدى سخن از «انسان تك بعدى» خواهد آمد. در شعر دیگرى احساسات خود را نسبت به برادر بزرگوارش نیز بیان كرده است آن چه در متن آمده نیرومندى عنصر مكتب و مدنیت در جامعه كربلا را نشان میدهد.
5️⃣ البته با حفظ مؤكّد اصلى به نام «صله رحم» تا انسانها از این جهت نیز دچار فونكوسیونالیسم نشوند.
6️⃣ كوپه: در اصطلاح ایرانیان حاكم بر عراق به معنى «تپه»: زمین فراز.
📖 مطالعه و دانلود
#مقالات
#جامعهشناسی_کربلا
🌐 https://binesheno.com
🆔 @binesheno
🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی