eitaa logo
بینش نو | اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
720 دنبال‌کننده
81 عکس
22 ویدیو
4 فایل
💎 کانال "اطلاع رسانی" سایت «بینش نو» حضرت آیت الله مرتضی رضوی http://www.binesheno.com 📲 تماس با ادمین: @Binesheno_com 💻 سفارش کتاب @sefareshkotob
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 برشی از یک کتاب چهار دوره برنامه کابالیسم در صدر اسلام 📌 دورۀ دوم (تتمه) 🔸 مطالعۀ سورۀ انفال: اما اگر شما سورۀ انفال را که به محور جنگ بدر سخن می‌گوید مطالعه کنید موضوع‌های زیر را مشاهده می‌کنید: 1️⃣ آیه اول:… أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين. 2️⃣ آیه6- يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّن. 3️⃣ آیه20- يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُون. 4️⃣ آیه21- وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا يَسْمَعُونَ. 5️⃣ آیه27- يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُول. 6️⃣ آیه46- وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا. ❓ چه کسانی می‌خواستند رابطۀ اطاعتی امت از پیامبر را تضعیف کنند که این آیه‌ها آمدند؟ ❓ چه کسانی خشت اول مجادله بویژه مجادله با پیامبر(ص) را بنا نهادند؟ ❓ چه کسانی در ظاهر سخنان رسول خدا(ص) را می‌شنیدند در حالی که گوش شنوا نداشتند و به سخنان او بی‌اعتنا بودند؟ ❓ چه کسانی مانند کسانی (از امت های پیشین) بودند که می گفتند شنیدیم امّا عمل نمی‌کردند؟ ❓ چه کسانی از اصحاب خیانت می‌کردند که آیه می‌گوید خیانت نکنید؟ ❓ چه کسانی منازعه می کردند یا ایجاد منازعه می کردند که آیۀ اخیر از آن نهی می‌کند؟ 🔹 بلی: یک بدبختی بود به نام «عبدالله بن ابیّ» منافق بی پرده و عریان و صریح، که همۀ این قبیل آیه های قرآن را بر سر آن نگون بخت ریختند. یک منافق صریح و عریان و مطرود امت که حتی پسرانش نیز از او دوری می‌کردند، چه قدر مهم بود که این همه آیات در سوره‌های مختلف قرآن دربارۀ او سخن بگویند؟! 🔸 البته اگر سورۀ انفال را از اول تا آخر مطالعه کنید به روشنی می‌بینید که این سوره در مقام خنثی کردن یک سری برنامه ها و القائات است که جدیداً در میان امت نوپا القاء شده‌اند. در زمینۀ فکر اجتماعی امت خدشه‌ها و حفره‌هائی پیدا شده که سورۀ انفال در مقام و در صدد ترمیم آن‌هاست و مسئله خیلی روشن است. 📖 مطالعه و دانلود 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
50.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مستند 🌍 مستند داستان تمدن قسمت دوم (حضرت نوح در مدیترانه) این مستند برداشت و اقتباسی است از آثار و تالیفات آیت الله مرتضی رضوی کاری از: مسعود مهدی گوینده: رضا هدایت فر تولید: ۱۳۹۴ ویرایش: ۱۴۰۳ حجم: 48 MB دانلود با کیفیت 1080P 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
🔺قابل توجه اعضای محترم کانال بینش‌نو🔺 🔶 اخیرا بر اساس برخی پیامها و ایمیل‌های دریافتی متوجه شدیم تشابه اسمی فردی که در قم اشتهار به دعانویسی و استخاره دارد با استاد که فعالیت‌شان کاملا علمی بوده و نگارش آثار علمی متعدد را در کارنامه خود دارند، موجب بروز شبهاتی در تضاد نظرات استاد و فعالیت‌های فرد مزبور شده است. 🔹 لذا از این طریق اعلام می‌نماییم که فرد مذکور هیچ ارتباطی با استاد و سایت و کانال بینش‌نو ندارد. با تشکر و آرزوی توفیق
🏴السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ🏴
🖌 مقالات 🏴 جامعه‌شناسی کربلا 🏴 📎 بخش اول 🔸 دستكم شصت خيمه در زمين كربلا و در كنار تپه‌‏هاى باستانى كه آثارى از شهر قديمى «نينوا» بود، برافراشته[1] و نشان از شصت خانواده داشت كه هر كدام در يكى از آن‏ها سكونت داشتند، گرچه برخى از آنها تنها به يك مرد و برخى به دو مرد تعلق داشت. 🔹 چند چادرك كوچك نيز براى استحمام و نظافت در كنار آنها قرار داشت، يك خيمه بزرگ كه محلى براى اجتماع و مشورت بود، در وسط آنها خودنمائى می‌‏كرد. 🔸 از يك نگاه می‌توان خيمه‌‏گاه كربلا را يك «مجموعه چادرهاى مسافرتى» ناميد كه مسافران بين راهى آنها را بر پاداشته‌‏اند و به هر صورت بيش از چند روز در آن جا درنگ نخواهند كرد. 🔹 از نگاه ديگر بايد گفت: اين خيمه‌‏گاه به هيچ وجه به چادرهاى مسافرتى شباهت نداشت زيرا خصوصيات ماهوى آن داراى عنصرى از «چادر نشينى عرب» – كه خيمه او خانه او و مجتمع خيام درست به مثابه روستا، شهرك و گاهى شهر او تلقى می‌گشت – بود، ويژگى انسانى آن مجتمع، از نظر سنّ افراد، جنسيت‌‏شان، موقعيت‌‏هاى مختلف اجتماعی‌‏شان و جای‏گاه شخصيتى تك تك‏شان كه يك نظام اجتماعى را نشان می‌‏داد، آنان را از «نظام صرفا قراردادى موقتِ كاروان سفرى» متمايز می‌‏كرد، به ويژه ماهيت مديريت و سلسله مديريتى آن، اين تمايز را بيشتر فراز می‌‏كرد و به يك «مجتمع زيست عشيره‌‏اى» شبيه‌‏تر می‌‏نمود. 🔸 حضور خانواده‌‏ها با اعضاى اصلى و فرعى – صغير، جوان، كبير، همراه با «عضوهاى متعلق»: خادم، خادمه، دايه، مولى و مجاور[2]، ماهيت اين جامعه را از يك اردوى صرفا نظامى نيز متمايز می‌‏كرد. 🔹 اگر پيشنهاد ابن‌عباس و همگنانش (به هنگام خروج اين جامعه از مكه) پذيرفته می‌‏شد اينك در دشت كربلا يك «اردوى نظامى محض» با يك روابط خاص نظامى ميان فردى و ميان جمعی، حضور داشت نه يك جامعه با روابط اجتماعى كامل[3].‌ 🔸 كسى كه آن روز از كنار آن خيمه‌‏گاه می‌‏گذشت يك مجتمع مسكونى صحرائى عربى را با تمام ابعاد لازمه‌‏اش، مشاهده می‌‏كرد با دو فرق: الف: حضور لشكر اموى و نيز نبود گله و دام و ابزار و آلات دامدارى در حدى كه براى يك مجتمع شصت خيمه‌‏اى لازم است، نشان می‌‏داد كه اين موضوع يك پديده ديگر است. ب: عامل و عنصر جامع جامعه عشيره‌‏اى – عنصرى كه عامل جمع كننده آنان در يك مجتمع چادرى است – نژاد و هم‌تبارى افرادش بود كه «وحدت تبار» موجب وحدت در محل سكونت و قرار گرفتن در زير چتر يك نظام واحد، می‌‏گشت. اما در خيمه‌‏گاه حسين(ع) عامل جمع كننده صد درصد «مدنى» بود در حدّى كه بالاتر از آن و مدنی‌‏تر از آن، در سرتاسر تاريخ يافت نمی‌‏شود. زيرا گذشته از عدم عامل نژادى عامل اقتصادى نيز در روابط و باصطلاح در بافت اين جامعه عامليت نداشت. براى دريافت روشن اين حقيقت و واقعيت يك نگاه به شعر رجزى مرد شماره دوى اين جامعه كوچك، كافى است: و اللّه ان قطعتموا يمينى: به خدا سوگند اينك كه دست راستم را قطع كرديد انّى احامی‌ ‏ابدا عن دينى: من تا جان دارم از دين خودم دفاع خواهم كرد و عن امامٍ صادق اليقينِ: و حمايت خواهم كرد از امام «صادق اليقين». دفاع از دين نه از برادر، نه از خواهر و نه از عشيره، تنها دفاع از مكتب و ايدئولوژى و امام مكتب[4]. 🔹 از ديدگاه يك جامعه‌شناس، كربلا يك پديده شگفت و استثنائى و منحصر به فرد است. پديده‌‏اى كه مانند آن هيچ وقت در تاريخ زيست بشرى يافت نمی‌‏شود. 🔸 در سال 61هجرى يعنى در هشتاد و چهارمين سال بعثت كه اقدام نظرى پيامبر (ص) در نفى «تعرب» و قبيله‌‏گرائى و نژادپرستى، و در هفتادويكمين سال اقدام عملى او در حذف عنصر هم‌خونى و تبارگرائى از بافت نظام اجتماعى می‌‏گذشت ولى هنوز چهارچوبه‌‏هاى اين گرايش از هم نگسسته بود[5]. محله‌‏هاى شهر بزرگ كوفه براساس عنصر نژاد شكل گرفته بود محله‌‏اى ويژه بنى فلان و محله ديگر مخصوص بنى فلان ديگر بود گوئى چندين عشيره نژادگرا با هويت تام عشيره‌‏اى از صحرا برداشته و در جائى كه كوفه (كوپه: فارسى[6]) ناميده می‌‏شد. كنار هم و بدون اختلاط، گذاشته‌‏اند كه هر از گاهى درگيرى ميان قبيله‌‏اى نيز رخ می‌‏دهد. 🔹 ورود فردى از يك قبيله به منطقه ديگر دقيقا زير نظر گرفته می‌‏شد كه براى چه كارى آمده است اين زير نظر گرفتن در حدى بود كه تحصيل گذرنامه و ويزاى امروزى به مراتب گواراتر و دلچسب‌‏تر از آن است. 📖 مطالعه و دانلود 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
📌 پاورقی‌ها 1️⃣ نینوا پایتخت آشوریان دربخش شمالى عراق قرار داشت. آشوریان براى استراحت زمستانى شاهان‌شان شهر دیگرى در بخش جنوبى عراق تأسیس كردند و آن را نینواى كوچك نامیدند این شهر مدت زیادى بقا نداشت در اثر طغیان فرات – و گفته شده بوسیله زلزله – ویران گشت. آشوریان این حادثه ویرانگر را «كربد اِله» یعنى غضب خدا، نامیدند. گفته می‌‏شود زمین كربلا دستكم سه بار توسط اكدیان و آشوریان به شكل شهر در آمده امّا به هیچ‌كدام از این سه تمدن تمكین نکرده تا روزى كه تمدن حسینى در آن قرار گرفت. در زمان سیطره هخامنشیان پارسى و نیز دو سلسله اشكانیان پارتى و ساسانیان پارسى، از آن «كار بالا» به معنى «نهر بالا» تعبیر می‌‏شد. نهرهاى بزرگ و متعدد از فرات جدا می‌‏شدند. نخلستان‌‏ها و مزارع را آبیارى می‌كردند. نهرى كه امروز در ادبیات ما «نهر علقم» نامیده می‌‏شود. همان كاربالا بوده است. 2️⃣ مجاور یا مولى – وابسته – به كسى گفته می‌‏شد كه از قبیله خود جدا شده یا به دلیل فقدان قبیله به عضویت قبیله دیگر در آمده باشد، كاربرد دو اصطلاح فوق به شرح زیر است: الف: مولى: برده ب: مولى: وابسته آزاد كه به عضویت یك قبیله در آمده بدون رابطه نژادى با آن، صرفا بر اساس «قرارداد محض». ج: مولى: برده‌‏اى آزاد می‌‏شد او را به نام آزاد كننده‌‏اش می‌‏گفتند: مولاى فلانى، كه گاهى پس از آزاد شدن وابستگى عضویتى را با آزاد كننده‌‏اش برقرار می‌‏كرد و می‌‏توانست این وابستگى را برقرار نكند. د: مجاور: برده آزاد شده‌‏اى كه وابستگى را می‌‏پذیرفت، و یا فرد آزادى كه از قبیله خود جدا شده و به عضویت قبیله دیگر (به عنوان شهروند درجه دوم) در می‌‏آمد. هر كدام از عنوان‌‏هاى فوق داراى حوزه حقوقى خاص خود بود. 3️⃣ كسانى مانند ابن عباس اصرار داشتند كه امام حسین (ع) كودكان و بانوان را در مكه گذاشته و به همراه نبرد. 4️⃣ در برگ‌‏هاى بعدى سخن از «انسان تك بعدى» خواهد آمد. در شعر دیگرى احساسات خود را نسبت به برادر بزرگوارش نیز بیان كرده است آن چه در متن آمده نیرومندى عنصر مكتب و مدنیت در جامعه كربلا را نشان می‌‏دهد. 5️⃣ البته با حفظ مؤكّد اصلى به نام «صله رحم» تا انسان‌‏ها از این جهت نیز دچار فونكوسیونالیسم نشوند. 6️⃣ كوپه: در اصطلاح ایرانیان حاكم بر عراق به معنى «تپه»: زمین فراز. 📖 مطالعه و دانلود 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
🖌 مقالات 🏴 جامعه‌شناسی کربلا 🏴 📎 بخش دوم 🔸 در جنگ و لشكرگاه‌‏ها نیز جای‏گاه هر قبیله با فرماندهى درون قبیله‌‏اى خود، مجزا و كاملا مشخص بود اگر چه همه فرماندهی‌‏ها به یك شخص معین منجر می‌‏شد. امّا سازمان فرماندهى آن سال‌‏ها را نه می‌‏توان «استوانه‌‏اى» نامید و نه «هرمى». در غزوه‌‏ها و سریه‌‏هاى پیامبر(ص) یك سازمان كاملا هرمی حاكم بود. در زمان ابوبكر و عمر این سازمان به تدریج به سیستم استوانه‌‏اى می‌‏گرائید. 🔹 در جنگ جمل (به دلیل ماهیت ویژه آن كه اشاره خواهد شد) از نو به سیستم هرمی‌‏تمام عیار گرائید و همین طور در جنگ نهروان. اما در جنگ صفین و دوره‌‏هاى پس از آن (باستثناى نهروان[1]) سازمان استوانه‌‏اى كامل،حكم‌فرما گشت. گوئى جمل و نهروان دو حادثه استثنائى در جریان استوانه‌‏اى گرائى كه از عصر ابوبكر شروع شده بود و به تكامل می‌‏رفت، بوده‌‏اند و هیچ تأثیرى در این «جریان روبه توسعه» نداشته‌‏اند. 🔸 در كوفه آن روز، على رغم قبیله‌گرائى چیزى به نام «دادگاه» وجود داشت كه بنا بود بر اساس مدنیت و بى‌اعتنا به نژاد، داورى كند و كسى در این «بنا» تردید نداشت، عنوان نژاد از سازمان حقوقى اجتماعى حذف شده بود و تمسك به آن اصلى از حقوق محسوب نمی‌‏گشت، مسئله در قضاوت یا تخلف در اجرا، چیز دیگر بود. 🔹 كوفه را مثال زدم زیرا مدنی‌‏ترین شهر مسلمانان بود تا چه رسد به شهرهاى دیگر. كوفه شهرى نو پدید و فاقد ساكنان بومى بود و لذا بیش از هر شهرى می‌‏توانست و – بر اساس جبرهاى اجتماعى – می‌‏بایست بیش از هر شهرى داراى عناصر مدنى در ساختار اجتماعی‌اش باشد. گرچه بصره نیز این ویژگى را داشت لیكن حضور مردمان ایران نژاد «ابلّه» در كنار بصره نو پدید بر اساس اصل «تضاد» و «تعارض منافع»، عرب را عربی‌‏تر می‌‏كرد. و نیز بصره از نظر توسعه در حد كوفه نبود و بالاخره بصریان متعصب‌‏تر از كوفیان و در مقایسه با آنان «درون گرا» و «شخصیت پرست» بودند. 🔸 جامعه كوفه در مقایسه با بصره از «سستى بافت اجتماعى» برخوردار بود. شاید از نظر قومیت‌گرائى هر دو به یك شکل بوده‌‏اند لیكن در اصطلاح امروزى باید بصریان را ناسیونالیست‌‏تر نامید كه بیشتر در اندیشه منافع خود در سرزمین خود بودند تا پرداختن به امور امپراطورى بزرگ اسلامى. 🔹 در یكى از نوشته‌‏هایم علل انتخاب كربلا براى شهادت و خروج از مدینه و صرف نظر كردن از آن همه حامیان، فامیل و قبیله و كشانیدن جهاد به سرزمین مجهول – به طورى كه یاران امام و نیز افراد اردوى حرّ به سختى نام آن دشت را به یاد آوردند ظاهرا تنها یكى، دو نفر در آن میان بودند كه نام آن جا را می‌‏دانستند – را توضیح داده‌‏ام و گفته‌‏ام امام(ع) پس از ملاقات با نیروى نظامى حرّ از جاده اصلى خارج و مسیرى را در پیش گرفت كه نه به مدینه می‌‏رفت و نه به كوفه جهت حركت به سمت شمال بود و كسى نمی‌‏دانست هدف كجاست. 🔸 در این جا دو اصل را اضافه می‌‏كنم: دورى گزینى از وطن، ایل و قبیله، جامعه كوچك كربلا را به یك مدنیت ناب، رسانید و انتخاب سرزمین بى‌نام و نشان، ماهیت این جامعه مدنى را ناب‌‏تر كرد كه یك نمونه و نماد «آرمان مدنى» اسلام را به نمایش بگذارد. 🔹 اهل و اهالى مجتمع خیمه‌‏گاه كربلا از نژادهاى مختلف بودند: عرب سامى، فارس آریائى، ترك منچورى، افریقائى حامی، یعنى از كل نژاد بشر. و نیز در میان قبایل عدنانى و قحطانى: خندقى، قریش، ثقفى، اسدى، ازدى، جملى، بجلى، سعدى، شنامى شامى و … 🔸 در این جامعه كوچك (به علاوه شهداى كوفه مانند حضرت مسلم (ع) هانى، قیس بن مسهر و دو فرزند حضرت مسلم) از هر صنف و قشر اجتماعى حضور داشتند: كشاورز، دامدار، تاجر، بازارى خرده‌پا، كارگر، استاد كجاوه و تعمیرگر آن، نظامى، آموزگار، برده و آزاد، گوئى هر قشرى از جامعه نماینده خود را انتخاب و به آن مجمع اعزام كرده است. 🔹 همین‌‏طور از نظر سنّى و جنسى: دختر شیرخوار، دختركوچك، دختر دم‌‏بخت، دخترنامزد، زن، مادر، مادربزرگ، خاله، عمه، و زن‌‏بیوه. پسر شیرخوار، نوجوان، جوان، پسرنامزد[2]، مرد میان سال وپیرمرد[3]. 🔸 نیز: كسى كه مسلمان زاده است، كسى كه از بدریون بوده و معلوم است كه بت‌‏پرست مسلمان شده، بوده است، مسیحى تازه مسلمان شده، وابسته امویان كه اینك حسین‌‏گرا شده و نیز افسرى از افسران دشمن كه سمبل توبه‌كاران گشته و به حسین(ع) پیوسته است. 🔹 مدافعان: سرباز شیرخوار، سرباز نوجوان، سرباز جوان، سرباز میان‌سال، افسر نظامى نسبتا حرفه‌‏اى، سرباز پیر، نظامى بازنشسته دوباره به میدان برگشته. 📖 مطالعه و دانلود 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی
...ادامه 🔸 عابد دانشمند، دانشمند عابد، مجاهد سابقه‌دار، قارى قرآن، صحابه پیامبر(ص) تابعى معروف، فرد مردّد كه به تردیدش غالب آمده است، گنه كار توبه‌كارى كه هم گناهش سخت بزرگ بوده و هم توبه‌‏اش بس بزرگتر و … 🔹 شهیدانش: از على‌اصغر شش ماهه تا پیرمرد (حدود) 90ساله بدرى كه در میان‏شان زن شهید نیز حضور دارد. 🔸 بالاخره سمبل‌هایش: سمبل رهبرى، سمبل دین، سمبل دانش، سمبل عزت، سمبل تعصب نسبت به حق، سمبل شرف خاندان، سمبل بى‌خانمان، سمبل بى‌خاندانى كه در شرف دینى و مروت به اوج اعلا رسیده است، سمبل عطوفت و دلسوزى، سمبل بردگى به سوى آزادگى، سمبل آزادى‌خواهى انسانى و … 🔹 جامعه‌‏اى كه افراد و اعضاى آن غربال شده و از صافی‌‏ها گذشته‌‏اند، حتى هاشمیان حاضر در آن گزینش شده‌‏اند. معیار گزینش چگونگى تكوّن شخصیتى و نوع اندیشه بود كه مبادا فردى ناهمگون به عضویت این جامعه سمبل، درآید. 🔸 گویند از عبداللّه ابن جعفر اَبر سخاوتمند عرب پرسیدند: بخشى از خانواده و فرزندانت به كربلا رفتند خودت نرفتى (؟). گفت: آن72نفر كسانى بودند كه نام‏شان در لوح محفوظ تعیین شده بود نام ما سزاوارى قرار گرفتن در آن لیست را نداشت. ابن عباس نیز در پاسخ این سؤال گفته است: اسامى آنان را پیشتر می‌‏دانستیم و براى ما روشن بود كه راهى به آن دایره نداریم. 🔹 امام(ع) در مكه – صحراى عرفات – سخنرانى می‌‏كند: مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنَّنِي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‌: هر كس در راه مكتب ما از جان بگذرد با ما بیاید كه من فردا (به سوى عراق) حركت خواهم كرد، ان شاء اللّه. 🔸 این نداى دعوت به شهادت و فراخوانى به مرگ هدف‌دار است چه كسى به این ندا پاسخ مثبت می‌‏دهد غیر از نخبه‌گانى كه بلنداى شخصیت‌‏شان در اوج اعلاى انسانیت است. دعوت این چنینى در فراخوان‌‏هاى رسول خدا(ص) و على(ع) نیز نبود بل آن قسمت از آیات قرآن و كلام خدا كه به جنگ و جهاد مربوط است با وعده‌‏هاى پیروزى ظاهرى نیز قرین است. نداى حسین(ع) در دشت عرفات یك آواى منحصر به فرد و استثنائى بود با محتواى استثنائى. 🔹 پس از حركت از عرفات برخى از اعضاى این جامعه كوچك جای‌‏شان خالى بود كه آن‏ها را در بین راه دانه به دانه پیدا كرد و هر كدام را در این تابلوى زیباى هستى در جاى خود بگذاشت زهیر بن قین از این‌هاست. برخى دیگر نیز مقدر بود با صد مشكل از خلال دیده‌‏بانان اموى از دروازه كوفه برون آمده و از بى‌راهه‌‏ها خود را به جامعه حسین(ع) برسانند تنها در صبح عاشورا بود كه خورشید بر این جامعه تابید و آن را از هر حیث كامل یافت. یكى از علل مهلت خواهى یك شبى، نیز همین بوده است. 📌 پاورقی: 1️⃣ جنگ نهروان یك جنگ كاملا عقیدتى بود. جنگ جمل نیز در عین این كه عنصر انگیزاننده اصلى آن منافع شخصى چند نفر بود لیكن عاملى كه بدنه لشكر بصره را جمع كرده بود «تعصب مبتنى بر عقیده» بود نه تعصب عشیره‌‏اى. سازمان هر دو سازمان هرمى بود. 2️⃣ مرحوم محدث نورى (و دیگرانى به پیروى از او) مسئله نامزدى حضرت قاسم با دختر امام حسین (ع) را رد كرده است و تنها دلیل شان این است كه امام دخترى به نام فاطمه داشت كه مسلم است همسر جناب قاسم نبوده. باید گفت: اولا همه دختران امام، فاطمه بوده است كه هر كدام با پسوندى مشخص گشته بود: فاطمه كبرى، فاطمه صغرى، فاطمه سكینه، فاطمه رقیه. همان طور كه نام همه پسرانش على بود. ثانیا رسم عرب بر این بود كه هر نام «مصغّر» وقتى انتخاب می‌‏شد كه «مكبّر» آن پیشتر براى فرزند بزرگتر انتخاب شده باشد مانند حسین كه نشان می‌‏دهد قبلا حسن در آن خانواده بوده است. سُكینه حاكى از وجود سَكینه و رُقیه حاكى از وجود رَقیه است. وقتى فرمایش محقق نورى درست است كه ایشان تعداد دختران امام را با ادلّه قطعى محدود كنند كه در مورد اولاد امام حسین(ع) چنین ادله‏اى در دست نیست. و اصل شایع و رایج «نامزدى» در حد درایت است بالاتر از روایت. 3️⃣ در میان یاران امام شخصى بود كه در سال دوم هجرى در میدان بدر رزمیده بود. وقتى كه در كربلا آماده نبرد می‌‏شد موى ابروهاى او را (كه به دلیل كهولت سن دراز شده و روى چشمان می‌افتاد) با نوارى به پیشانیش بستند تا مزاحم دید او نشود. ظاهرا او نمی‌‏خواسته موى ابروهایش را كه یادگار بدر بوده، با قیچى كوتاه كند. 📖 مطالعه و دانلود 🌐 https://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 بینش نو | شبکه اطلاع رسانی و نشر آثار آیت الله مرتضی رضوی