eitaa logo
بیسیمچی
1.8هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
2هزار ویدیو
622 فایل
سلام علیکم این کانال بمنظور ارتباط معنوی،فرهنگی ،تبلیغی و مذهبی با فرهیختگان تشکیل شده استbabaii@
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 مسابقه بهار قرآن، بهار دلها 🌀 شماره ۱۲ 🔹شرکت در مسابقه: dte.bz/1442 🇮🇷 معاونت فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
پیامها و نکات برخی از آیات جزء بیست و نهم قرآن کریم : آيه51و 52 قلم وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُواْ الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ‏ ترجمه و نزدیك بود كسانى كه كفر ورزیدند، چون قرآن را شنیدند، تو را چشم بزنند و مى‏گویند: او دیوانه است. در حالى كه آن قرآن جز مایه بیدارى براى جهانیان نیست. نکته ها در آغاز این سوره به تهمت جنون به رسول اللّه‏صلى الله علیه وآله اشاره شد و در این آیه كه پایان این سوره است به این نسبت تصریح شده است. «و یقولون انّه لمجنون» «لیزلقونك» از ماده «زلق» به معناى لغزیدن و به زمین افتادن و كنایه از هلاكت و نابودى است. آیه 51، بیانگر شدّت غضب كفّار است كه به هنگام شنیدن آیات قرآن مى‏خواهند با چشمانشان تو را نابود كنند و مراد از آن، یا نابود كردن طریق چشم زخم است و یا كنایه است، همان طور كه مى‏گوییم فلانى بانگاهش مى‏خواست مرا بخورد. بغض و كینه انسان را به تضادگویى وادار مى‏كند. از یك سو قرآن را عظیم مى‏داند به نحوى كه حسادتش مى‏خواهد پیامبر را نابود كند و از سویى دیگر او را به پریشان گویى و دیوانگى متّهم مى‏كند. دشمن با دست مى‏جنگد، با زبان تهمت مى‏زند، و با چشم قصد نابودى دارد. آغاز سوره، سخن از قلم و نوشتن بود و پایان سوره، بیدارى تمام جهانیان. شاید اشاره به این باشد كه كلید بیدار شدن جهانیان، ابزار فرهنگى است. چشم زخم‏ پیامبر فرمود: «انّ العین حقّ و انّها تُدخل الجمل والثور التّنور» چشم زخم حق است و به قدرى كارساز است كه شتر و گاو را داخل تنور مى‏كند.(40) چشم زخم لازم نیست از دشمن باشد. گاهى دوست از دوست خودش به خاطر داشتن كمالى تعجب مى‏كند و لذا در حدیث داریم كه اگر از دوست خود چیزى دیدید كه تعجب كردید، خدا را یاد كنید تا بلاى چشم زخم دفع شود و چه بسیارند كسانى كه به وسیله چشم زخم هلاك شده و جان داده‏اند.(41) البتّه حق بودن شورى چشم به این معنا نیست كه ما به بعضى افراد سوءظن داشته باشیم و آنان را متهم به چشم شورى كنیم. و یا كوتاهى‏هاى خودمان را در موارد مختلف به‏حساب چشم زخم بگذاریم. در روایات مى‏خوانیم: صدقه، دعا، خواندن سوره‏هاى ناس و فلق و امثال آن مى‏تواند مانع تأثیر چشم زخم شود.40) بحار الانوار، ج‏63، ص 17. 41) بحارالانوار، ج 95، ص 127. پيام ها 1- كینه دشمن جدى‏ست، باید به هوش بود. «و ان یكاد الّذین كفروا لیزلقونك» 2- قرآن، از توطئه‏هاى دشمن پرده برمى‏دارد. «و ان یكادالّذین كفروا» 3- لبه تیز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لیزلقونك» 4- چشم زخم یك واقعیّت است. «لیزلقونك بابصارهم» 5 - در برابر تهمت به اولیاى الهى باید دفاع كرد. در برابر «یقولون انه لمجنون» خداوند فرمود: «ما انت بنعمة ربّك بمجنون» 6- قرآن، وسیله غفلت زدایى است. «ان هو الا ذكر» 7- قرآن، محدود به زمین و زمان خاصّى نیست، كتابى است جهانى و جاودانى براى همه ملت‏ها. «ذكر للعالمین»
آيه19 تا 24 سوره الحاقه فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَآؤُمُ اقْرَءُواْ كِتَابِيَهْ إِنِّى ظَنَنتُ أَنِّى مُلاَقٍ حِسَابِيَهْ فَهُوَ فِى عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ فِى جَنَّةٍ عَالِيَةٍ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ كُلُواْ وَ اشْرَبُواْ هَنِيئاَ بِمَآ أَسْلَفْتُمْ فِى الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ترجمه پس هر كس كه نامه عملش به دست راستش داده شود، (شادى كنان) مى‏گوید: بیائید كتاب مرا بخوانید. من مى‏دانستم كه با حساب خودم رو به رو خواهم شد. پس او در زندگى رضایت بخشى است. در بهشتى برین. كه میوه‏هایش در دسترس است. به خاطر اعمالى كه در دوران گذشته انجام داده‏اید، بخورید و بیاشامید و گوارایتان باد. نکته ها «هاؤم» اسمى است كه معناى امر دارد، یعنى بیایید. «قُطوف»، جمع «قَطف»، میوه چیده شده یا آماده چیدن است. «ظن» در امور دنیوى، باورى همراه با شك است ولى در امور اخروى به معناى اطمینان است. «اسلفتم» از «اسلاف»، تقدیم چیزى است كه امید مى‏رود بهتر از آن برگردد. هر انسانى در قیامت نامه و پرونده‏اى دارد و نامه خوبان به دست راستشان داده مى‏شود. شاید آنچه در سوره واقعه به نام اصحاب یمین مى‏خوانیم همین گروه باشند. مراد از علوّ در «فى جنّة عالیة» ممكن است علوّ مقامى باشد نه مكانى. در قیامت هم نعمت مادى است و هم روحى، راضى بودن انسان، نعمت روحى و بهشت برین نعمت مادى است. «هنیئاً» از سوى خداوند، كامیابى را افزون‏تر و گواراتر مى‏كند. در قرآن چهار مرتبه كلمه «هینئاً» بكار رفته كه سه بار آن براى نعمت‏هاى بهشتى است.
پيام ها 1- در قیامت، پرونده عمل هر كس را در اختیارش مى‏گذارند. «اوتى كتابه» 2- خداوند در قیامت، بر اساس پرونده مكتوب و مستند، مردم را محاكمه و كیفر و پاداش مى‏دهد. «اوتى كتابه» 3- نه یقین، بلكه حتّى ظنّ و گمان به وقوع قیامت، مى‏تواند انسان را كنترل كند. «انّى ظننت انّى ملاق حسابیه» 4- قیامت، دوره برداشتِ دانه‏هایى است كه در دنیا كاشته شده باشد. «بما اسلفتم فى الایّام الخالیة» 5 - علاقه به كشف كمالات، امرى فطرى است وتا قیامت وجود دارد. «هاؤم اقرؤا كتابیه» 6- اگر ایمان به حساب و كتاب سبب تقوا و پرهیز از لذّت‏هاى حرام دنیوى و محرومیت‏هاى موقّت مى‏شود، در عوض زندگى در بهشت، كاملاً رضایت بخش خواهد بود. «فى عیشة راضیة فى جنّة عالیة» آيه 25 تا 34 حاقه وَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِى لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ مَآ أَغْنَى‏ عِنِّى مَالِيَهْ هَلَكَ عَنِّى سُلْطَانِيَهْ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِى سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فَاسْلُكُوهُ إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَلَا يَحُضُّ عَلَى‏ طَعَامِ الْمِسْكِينِ‏ ترجمه و امّا كسى كه نامه عملش به دست چپش داده شود، مى‏گوید: اى كاش نامه‏ام به من داده نشده بود. و نمى‏دانستم حسابم چیست؟ اى كاش مرگ پایان كارم بود (و دیگر زنده نمى‏شدم). دارائى من رفع نیازى از من نكرد. قدرتم از دستم برفت. (گفته مى‏شود:) او را بگیرید و در غل بكشید. سپس او را در آتش شعله‏ور وارد بیندازید. سپس در زنجیرى كه هفتاد ذراع باشد درآورید. همانا او به خداى بزرگ ایمان نمى‏آورد. و بر طعام دادن به نیازمندان ترغیب نمى‏كرد. نکته ها «ذِراع» فاصله آرنج تا نوك انگشتان است و در قدیم معیارى براى اندازه‏گیرى بوده است و كلمه «هفتاد» یا به معناى حقیقى است و یا كنایه از زنجیر طولانى مى‏باشد. «جَحیم» از «جحمة»، به آتش شعله ور گویند. امام صادق‏علیه السلام فرمود: اگر یك حلقه از آن زنجیرى كه دوزخیان را با آن به بند مى‏كشند، بر دنیا نهاده شود، دنیا از شدّت حرارت، ذوب مى‏شود.(6) در این آیه، كفر و بخل و بى‏تفاوتى نسبت به محرومان در كنارهم آمده است. «لا یؤمن باللّه... لا یحضّ» گرفتن و بستن و كشاندن و به دوزخ پرتاب كردن، بیانگر نهایت حقارت و ذلت دوزخیان است. «خذوه فغلّوه... صلّوه... فاسلكوه»6) تفسیر نورالثقلین.