🔥عریانی تو برای پول و لذت من❗️
🔻بررسی واکنش رسانههای معاند به سخنرانی علمی و دقیق امام خامنهای در #دیدار_بانوان_با_رهبری به وضوح از انفعال و سردرگمی امثال ایراناینترنشنال حکایت می کند.
🔻 امام خامنهای با دست گذاشتن روی واقعیت جنایات سودجویانه و مردسالارانه غرب علیه زنان که معمولا تلاش می شود زیر رنگ و لعاب مصنوعی پنهان بماند، وحشت زیادی را به گیرندگان این پیام در غرب ایجاد کردند.
🔻همچنین رهبر انقلاب تلویحا #راهبرد_هجومی را نسبت به بانیان غربی عریانی و انهدام خانواده و سرکردههای داخلی آنها و مروجان سازمان یافته فحشا اعلام کردند که می تواند هشداری سنگین به آنها تلقی شود.
🔻در گام بعدی ایشان ضرورت رعایت حجاب به عنوان واجب شرعی و همچنین اهمیت رفع کاستی و ضعف افراد را به عنوان #هدف_اساسی تبیین نمودند.
🔻رهبر عزیز انقلاب، #روش دستیابی به هدف فوق را از مسیر دلسوزی پدرانه و توام با #محبت صادقانه و انگیزه بخشی مثبت همراه حفظ حداکثری مردم در دایره اسلام و انقلاب تعیین کردند.
🔸پ.ن: خلاصه اینکه؛ غرب یک روز با مزدوری رضاخان در #هفدهم_دی ۱۳۱۴ کشیدن چادر از سر زن مسلمان و «بیحجابی اجباری» را آغاز کرد؛
و امروز همان غرب وحشی و خشن با ماسک دروغین آزادی و حقوق زن، می خواهد به روش «اجبار ناخودآگاه» #حجاب را از زنان بگیرد؛
تا زن هرچه بیشتر به ابزاری برای کامجویی اصحاب ثروت و قدرت جهانی و وسیلهای برای فزونی درآمدهای کثیف اقتصاد سرمایهداری مبدل گردد.
✍حمیدرضا ابراهیمی
🪖بیسیمچی🪖
شهادتت مبارک سردار بی سر❤️
یکم از عشق بخونید . .🌿
زنگ زده بود که نمی تواند بیاید دنبالم. باید منطقه می ماند. خیلی دلم تنگ شده بود برای محمد ابراهیم. آن قدر اصرار کردم تا قبول کرد خودم بروم.
من هم بلیت گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلام آباد. کف آشپزخانه تمیز شده بود. همهی میوه های فصل توی یخچال بود؛ توی ظرف های ملامین چیده بودشان.
کباب هم آماده بود روی اجاق، بالای یخچال یک عکس از خودش گذاشته بود با یک نامه .
همت وقتی می آمد خانه، من دیگر حق نداشتم کار کنم. بچه را عوض می کرد، شیر براش درست میکرد سفره را می انداخت و جمع می کرد. پا به پای من می نشست لباسها را می شست، پهن میکرد، خشک می کرد و جمع می کرد.
آنقدر #محبت به پای زندگی میریخت که همیشه بهش میگفتم «درسته کم میآی خونه، ولی من تا محبتهای تو رو جمع کنم، برای یک ماه دیگه وقت دارم.»
نگاهم میکرد و میگفت «تو بیشتر از اینا به گردن من حق داری.» یک بار هم گفت «من زودتر از جنگ تموم میشم. وگرنه بعد از جنگ به تو نشون میدادم تموم این روزها رو چهطور جبران میکنم.»