eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
16هزار ویدیو
137 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی که اسرا رو لخت کرد... به اعتراف همه ی بچه های رزمنده ای که با فرمانده گردان شهادت کار کرده اند این شهید رو به جسارت و دلاوری و مضافا روحیه شاد در صحنه ی نبرد میشناسند شهید آقا جواد در صحنه نبرد آنچنان روحیه داشت که انگار نه انگار به مصاف دشمن تا بن دندان مسلح میرود و به معنی واقعی کلمه مرگ رو به بازی میگرفت عملیات کربلای ۱ یکی از میدان های نبردی بود که جواد ابهت دشمن رو شکست البته تصاویر مربوطه خشونت شهید آقا جواد رو با اسیر نشون نمیده داره با دشمنی که تا دقایقی پیش پشت تانک نشسته بود و با گلوله مستقیم تانکش نفر رو شکار میکرد گفتگو میکنه و در آخر هم ازشون خواهش میکنه که خطری شما رو تهدید نمیکنه لباسهاتون رو در بیارید یه خورده خنک بشید و پاهاتون توی پوتین داغ شده پوتین ها رو هم در بیارید تا پاهاتون هوا بخوره و بعد هم کلمن آب تگری براشون آورد... به این میگن انسانیت در صحنه ی نبرد روح فرمانده دلاور شاد باشه البته جواد توی این عملیات شهید نشد چند ماه بعد در کربلای ۵ آسمانی شد...‌ @bicimchi1
بیسیم‌چی
روزی که #جواد_صراف اسرا رو لخت کرد... به اعتراف همه ی بچه های رزمنده ای که با #شهید_جواد_صراف فرمان
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا.... رفتار علوی_انسانی #شهید_جواد_صراف با اسرای بعثی @bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا اینگونه ... که ختم به بھشت می‌شود ... پاسداران‌ مدافع حرم (سمت راست) @Bicimchi1
این جمله را بارها ازش شنیده بودم: «معنی ندارد کسی بگوید من گرفتارم تا وقتی امام رضا(ع) هست» @bicimchi1
یک‌سلام از ما جواب از سمتِ‌ مرقد با شما فطرسِ نامه‌بَرِ ما به مشهد با شما باز هم میل زیارت کرده‌ایم از راه دور نیت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما... @bicimchi1
یا تو خط بودن یا تو حرم خیلی هاشون زیارت اول بودن خیلی هاشون زیارت آخر شدن خیلی هاشون وقت ، انگشتر سوغات مشهد دستشون بود خیلی هاشون برات کربلا رو از امام رضا گرفتن بعضی هاشون قول شهادت رو بعضی هاشون هم تو عملیات یاثامن الائمه شهید شدن... خلاصه خدا می دونه چی گفتن و چی شنیدن اینجا... مبارک باشد امشب برای آنانکه تا سحرگاه رو به شرق منتظر خواهند بود که خنده خورشید رضا(ع) را از افق خاک خراسان تماشا کنند.... @bicimchi1
باید غبار صحن تو را توتیا کنند «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق خیل ملائکند رضا یا رضا کنند «هر گز نمیرد آنکه دلش» جَلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت او را به درد کرب و بلا مبتلا کنند از آن حریم قدسی‌ات آقای مهربان! «آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنند» میلاد شمس‌الشموس، سلطان خراسان، حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) مبارک باد @bicimchi1
در مأموریتی که به جنوب رفته بودیم باید منطقه‌ای را شناسایی میکردیم؛ آن منطقه کوهستانی بود. پر بود از کوه و صخره ... در راه بازگشت چشمم به یک خانواده کوچک افتاد. ‌ یک آهوی نر، یک آهوی ماده و یک بچه آهو در فاصله ۲۰ متری ما ایستاده بودند؛ و به ما نگاه می‌کردند. هوس شکار به ذهنم افتاد. اسلحه را برداشتم تا يكیشان را شکار کنم... تا اسلحه را برداشتم، محمود جلویم را گرفت! ‌ گفت: دلت می آید اینها را شکار کنی!؟ قدرت خدا را ببین، از ما نترسیدند! کدام را می خواهی بزنی؟ مادر را جلوی پدر و بچه یا پدر را جلوی مادر و بچه، یا بچه را جلوی چشم پدر و مادر؟! مگر نمیدانی ضامن آهو شد؟! ‌ با جملات مو به تنم سیخ شد! نگاهی به محمود انداختم و دوباره به خانواده آهوها نگاه کردم. جالب بود و عجیب! آهوها همچنان به ما نگاه می کردند. محمود نفسی تازه کرد و گفت: «ما که به گوشتشان نیازی نداریم، سازمان دارد غذای ما را می دهد. اگر شکارشان میکردی قید رفاقت چندین ساله ام با تو را می زدم!» ‌‌ منبع: کتاب شهید عزیز @bicimchi1
هميشه می گفت: "ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم..." هواپيمای سوخو را حاج احمد وارد نيروی هوايی سپاه كرد مراسم افتتاحيه‌اش را همه انتظار داشتيم در تهران باشد، ولی سردار گفت: ميخوام مراسم افتتاحيه توی مشهد باشه... پايگاه هوايی مشهد كوچیك بود كفاف چنين برنامه‌ای رو نميداد بعضيها همين را به سردار گفتند؛ ولی سردار اصرار داشت مراسم توی مشهد باشه با برج مراقبت هماهنگيهای لازم شده بود خلبان، بر فراز آسمان، هواپيما را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله عليه طواف داد اين را سردار ازش خواسته بود خيليها تازه دليل اصرار سردار را فهميده بودند خدا رحمتش كند؛ هميشه ميگفت: "ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم..." برگی از خاطرات سردار رشید اسلام به نقل از همکاران ایشان @bicimchi1
مهدی با تاخیر سر پست نگهبانی آمد. به دنبال کاری رفته بود، وقتی آمد از ساعت شروع پُست نگهبانی‌اش ربع ساعت گذشته بود. ذبیح‌الله با خنده جلو رفت گوشش را گرفت پیچاند و گفت: «برادر شفازند! یادت باشه انسان باید به عهدی که می‌بندد وفادار باشد، کار خوبی نکردی، بدقولی کار درستی نیست، سعی کن همیشه کاری که به تو محول می‌شود، به موقع انجام بدهی این از صفات مؤمن است همین چند دقیقه‌ای که شما دیر آمدی حقی از کسی دیگر ضایع شد، سعی کن به موقع سر پُست حاضر شوی.» #حق_الناس #شهید_ذبیح_الله_قریه_میرزایی @bicimchi1