eitaa logo
بیسیم‌چی
6.4هزار دنبال‌کننده
35.7هزار عکس
22.8هزار ویدیو
154 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
برخیز که وقت ِ دیدن دارد! آوای خوش ِ شنیدن دارد! دل مست ِ طنین ِ نام ِ احمدگشته جان حال ُ هوای پَرکشیدن دارد... شهید مدافع حرم @bicimchi1
صدای #اذان را که می‌شنید سرگرم هر کاری که بود رهایش می‌کرد، و آرام و بی‌صدا می‌رفت و مشغول #نماز می‌شد... #شهید_محمد_ابراهیم_همت #لحظات_عاشقانه #التماس_دعا @bicimchi1
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... #روزه بود به سنگر که رسید #اذان را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... @bicimchi1
ما منتظریم تا گفته شود... نه منتظریم تا از "آن" گفته شود.... @bicimchi1
بیسیم‌چی
@bicimchi1
‍ به یاد مردی که در روز تولدش، تولد واقعی‌اش را در آسمانها جشن می‌ گیرند.... یکی دو بار که درباره حرف می‌زد، می‌گفت: من ۵ سال الی ۵ سال و نیم با شما هستم و بعد میرم؛ که اتفاقاً همینطور هم شد .... دفعه آخری که مریض شده بود، اتفاقاً از دعای توسل برگشته بود، دیدم حال عجیبی داره... اون که هیچوقت شوخی نمی‌کرد، اون شب خیلی شنگول بود، تعجب کردم، گفتم: آقا! امشب شنگولی؟! چه خبره؟! گفت: خودم هم نمیدونم ولی احساس عجیبی دارم... حرفهایی می‌زد که انگار میدونست میخواد بره... می‌کفت: " آقا امضاء کرد، آقا امضاء کرد داریم میریم..." نزدیک صبح بود، دیدم خیلی تب داره، میخواستم مرخصی بگیرم که قبول نکرد، گفت: تو برو، دوستم میاد و منو دکتر میبره... به دوستش هم گفته بود: ' قبل از اینکه بیمارستان برم، بذار برم حموم، میخوام بکنم، آقا اومد و پرونده منو امضاء کرد و فرمود: تو باید بیایی، دیگه بس هست تو این دنیا موندن.... من دیگه رفتنی هستم.‌...' غسل شهادت رو انجام داد و رفت بیمارستان؛ هم اتاقیهاش درباره نحوه شهادتش می‌گفتند: لحظه که شد بعد از یک هفته بیهوشی کامل، بلند شد و همه رو نگاه کرد و رو گفت و گفت: خداحافظ.... و شد.... برگرفته از کتاب علمدار، اثر گروه شهید هادی فرمانده گروهان سلمان لشکر ۲۵ کربلا شهادت: ۱۱ دی ۱۳۷۵، ساری، مجروح شیمیایی سید جان! یازدهم دی ماه سالگرد تولد زمینی و تولد آسمانی‌ات مبارک @bicimchi1
Mehdi Yarrahi4_5879731187940853768.mp3
زمان: حجم: 11.68M
‌  مؤذن: مهدی یراحی. تنظیم: هومن نامداری. میکس و مستر: آرش پاکزاد «این اذان، ظاهراً در برنامه ماه عسل سال 1394 از شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران که مقارن غروبهای ماه مبارک رمضان پخش می‌شد رونمایی گردید. البته چند ماه بعد هم در بخش خبری ساعت 14 شبکه اول، قسمتی از همین اذان به عنوان تیتراژ اخبار کشتار تعمدی حجاج خانه خدا در منا، توسط رژیم جنایتکار آل سعود مورد استفاده قرار گرفت.» @bicimchi1
در هر شرایطی ادا می‌شد. 🔹 بدون این كه كلمه‌ای تذكر بدهد، سر كه می‌شد، آستینها را بالا میزد. ◇ هركس پیشش بود فرقی نداشت. تا صدای تكبیر می آمد، آستینهایش بالا می‌رفت. یك عذرخواهی كوچك می‌كرد و می‌رفت نمازش را می‌خواند... 📚شهید علم، ج۱، ص۶۱ 🌷 @bicimchi1
☘فرزند چهاردهم و نفسی که نزدیک بود بند بیاید... 📜 روایت جذاب و خواندنی از دیدار خانوادگی‌ با مقام معظم رهبری 🖍محمدمسلم وافی 👇 جهت مشاهده 👇👇 👇جهت مشاهده 👇👇 @vafimoslem @vafimoslem @vafimoslem
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر اذان گفتن را زنده کنید، نماز زنده می شود🔸 اگر شما اذان را زنده کنید نماز زنده می شود. اذان اگر احیاء شد، نماز احیاء می شود. شیطان چه می کند برای اذان؟ برای این که نماز را بشکند چه می کند؟ « وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا» وقتی اذان برای نماز گفته می شود، می کنند. اذان، سلاح شماست. اگر انسان این سلاح را درست به کار بگیرد، جرأت امر به معروف و نهی از منکر پیدا می کند. چرا؟ چون می گویید « إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ» نماز است که نهی از فحشاء و منکر می کند. یعنی شما با ارتباط به مبدا، حالت و و تفوق پیدا می کنید که بتوانی معروف را در طرف جا بیاندازی. از این جهت در حینی که می خواهی امر به معروف کنی، باید حال ارتباط با خدا داشته باشی. فطرتت باید امر به معروف کند، نه طبیعت شما. بسیاری امر به معروف می کنند، اما نه با فطرتشان، بلکه با طبیعتشان. می خواهد طبیعت خودش را بر طبیعت دیگری چیره کند. پ.ن: اذان شهید صیاد شیرازی در قطار👆 https://eitaa.com/bisimchi10
‍ تشنگی امانش را بریده بود از خط برمی گشت روزه بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد ﴿علیه السلام﴾ لیوان را از دستانم گرفت و رفت دم ، منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ای آمد ... گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم، سیرآبِ سیرآب.‌.. https://eitaa.com/bisimchi10
ما منتظریم تا گفته شود... نه منتظریم تا از "آن" گفته شود.... https://eitaa.com/bisimchi10
اعتقاد داشت که می‌گویند باید آماده باشی به خیلی اهمیت می‌داد عادت داشت اول نمازش را بخواند با کسی تعارف نداشت در مهمانی ها موقع نماز، اول نمازش را می‌خواند بعد سر سفره می‌آمد... شادی روح مطهرشون صلوات 🌷 https://eitaa.com/bisimchi10