داشت رو زمین با انگشت چیزی مینوشت؛
رفتن جلو دیدند چندین متر اون ورتر،
صدها بار نوشته "حسین"
طوری که انگشتش زخم شده...
ازش پرسیدند:
حاجی چیکار میکنی؟!
گفت:
چون میسّر نیست من را کام او؛
عشق بازی میکنم با نام او!
شهید#مجید_پازوکی
https://eitaa.com/bisimchi10