eitaa logo
بیسیم‌چی
5.3هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
16.3هزار ویدیو
138 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
به فرمایشات ولی فقیه احترام زیادی می‌گذاشتند برای نمونه قبل از عملیات در خاکریز نشسته بود. آقا جواد پیش یکی از رزمندگان آمد و گفت: «چرا کلاه آهنی بر سر نداری؟ مگر نمی‌دانی امام کلاه آهنی را برای رزمنده‌ها واجب کرده است؟ یادت باشد اگر بدون کلاه آهنی کشته شوی شهید محسوب نمی‌شوی.» . 📩 وصیت سردار شهید جواد نژاد اکبر: خدايا خداوندا! تمامي شهداي ما را با شهداي صدر اسلام و سرور شهيدان امام حسين (ع) محشور بفرما. . https://eitaa.com/bisimchi10
36.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرزندان پایانی جز ندارند ... 🌹 کلیپ یاد امام و شهدا مزین به تصاویر سرداران مظلوم و غریب لشکر ویژه ۲۵ کربلا ... https://eitaa.com/bisimchi10
. 🎙روایت زیبای ذیل از «شهید ابراهیم امیرصادقی» اعزامی از لشکر 25 کربلا، به زبان «نادر قلی زاده» است که خواندن آن خالی از لطف نیست. . ▪️با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند.مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم. . ▪️ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت: - «آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟!» خواهرش گفت:- «!» ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت: «یا ! ما را .» همه شروع کردیم به خندیدن. به ابراهیم گفتم:- «ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟!» ابراهیم با حالت خاصی گفت: «از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین(ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده ۱نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین(ع) مرا بطلبد...» . ⚜ ابراهیم امیر صادقی اهل و عضو لشکر ویژه ۲۵ بود که در سال ۱۳۶۵ کربلای ۱ بشهادت رسید.شادی روحش ...🌷🇮🇷 . https://eitaa.com/bisimchi10
کاش ما نیز به این قافله می پیوستیم کاشکی جامه احرام به خود می بستیم ما که اینگونه سراپا همه حاجت شده ایم عاشقانیم که مشتاق زیارت شده ایم اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام 📿 📷 تصاویر سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار شهید حاج جعفر شیرسوار در حج سال ۱۳۶۳ ... https://eitaa.com/bisimchi10
▪️چند سال پیش رفته بودیم روستای قراخیل خدمت والدین شهید صادق نوراللهی بسیجی لشکر ویژه ۲۵ کربلا... پدرش می‌گفت: عید قربان سال ۱۳۶۷ بود. یک روز قبل گوسفندی رو آوردم خونه مون واسه قربونی... پسرم صادق جبهه بود. صبح گوسفند و آوردم که ذبح کنم گوسفند از دستم فرار کرد. گرفتمش، ولی باز دوباره فرار کرد، برای بار سوم گوسفند رو آوردم آماده کردم برای قربونی اما دیدم انگار چاقو نمی‌خواد سر این گوسفند رو ببره، منصرف شدم و رو به آسمون گفتم خدا چه مصلحتیه، راضی‌ام به رضات، مثل اینکه تو هم نمی‌خوای این حیوون رو ذبح کنم. غروب همون روز برام خبر آوردند صبح همون لحظه که می‌خواستم قربونی کنم؛ پسرم صادق تو جبهه در راه خدا قربونی و شهید شد. خدا همون یه قربونی رو ازم قبول کرد. . https://eitaa.com/bisimchi10
▫️عزیزم... همیشه مرتب بودی و منظم ولی چرا انقدر شلخته از جبهه برگشتی ...!!!! . 📩 از فرزاد کریمی ( ) : ۱۳۶۳ : همسرم من از تو راضی بودم و خداوند از تو راضی باشد و امیدوارم که زینب وار راه شهدا را ادامه بدهی و حجاب خودت را حفظ کن و در خط امام دوشادوش دیگر خواهران حرکت کن و صبر استقامت داشته باش و جز تقوا پیشه گان باشید همسرم 2 ماه روزه مرا سعی کنید بگیرید و همچنین نماز قضا مرا همسرم سعی کن بچه ام را طوری تربیت کن که راه پدرش را ادامه بدهد و اسلحه پدرش را بر زمین نگذارد. . https://eitaa.com/bisimchi10
. ▪️داعشی ها محاصره اش کردند. تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید، تیرش که تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودند زنده بگیرنش همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود خلاصه اینقدری این بچه رو زدند تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد. ولی یک لحظه هم سرش رو از ترس پایین نیاورد...تشنه بود آب جلوش می ریختند رو‌ی زمین فهمیدند حاج قاسم توی منطقه است برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتند جلوی دهن رضا و چاقو رو گذاشتند زیر گردنش کم کم برای اینکه زجر کشش کنند آروم آروم شروع کردند به بریدن سرش و بهش می گفتند به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم اینقدر یواش یواش بریدند که ۴۵ دقیقه طول کشید... . ▪️ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی... اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب... اصلا من آمدم سرم رو بدم... یا علی یا زهرا... میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد. بعد هم سر رضا رو گذاشتند جعبه و فرستادند ‌برای حاج قاسم... . امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان! چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم... 🌷شادی روح شهیدرضااسماعیلی صلوات 🌷 https://eitaa.com/bisimchi10
نمی‌دانم آن تکه از بیابان خوزستان چه قداستی داشت که روزگاری اهالی آسمان را در خود گنجاند...خوشا به حالت هفت تپه.... مقر آسمانی لشکر ویژه ۲۵ کربلا ... . 📷 عکسی که می‌بینید مربوط به دلاوران گردان حمزه سیدالشهدا لشکر خط شکن ۲۵ کربلا در هفت تپه است... فرماندهان شهیدی که در رده های فرمانده ای گردان و گروهان در جبهه ها حضور داشتند ، به ترتیب از راست به چپ: 🇮🇷 سردار شهید حاج جعفر شیرسوار 🇮🇷 سردار شهید داوود شیخ 🇮🇷 شهید رضا صادقی 🇮🇷 شهید علی ترکمان 🇮🇷 شهید حاج رحیم کابلی 🇮🇷 شهید رضا حق شناس 🇮🇷 سردار شهید حسن قورچ بیگی 🇮🇷 شهید سیدعلیرضا موسوی https://eitaa.com/bisimchi10
💢 جلسات بچه های جبهه ▪️کت و شلوار پوش نداشت!!! ▫️لباس ها همه یکدست و یکرنگ بود ▪️ میز و صندلی و اتاق جلسات نداشتند!!! ▫️زیر چادرهای خاکی برگزار میشد ▪️ بالا و پایین نشستن نداشت!!! ▫️همه کنار هم می‌نشستند ▪️صرفا جهت وقت گذرانی نبود!!! ▫️هدفمند بود و مفید ▪️شعار و وعده و وعید نمیدادند ▫️ختم به عمل و نتیجه میشد ▪️نگاه هایشان به لنز و دوربین نبود ▫️دوربین بود که معطوف بزرگیشان بود . 📷 جلسه ی فرماندهان لشکر ویژه ۲۵ کربلا _قبل از عملیات والفجر هشت ۱۳۶۴ https://eitaa.com/bisimchi10
💢 . ▫️همسر شهید : ايشان علاقه زيادی به ولايت و رهبری داشتند...بعد از ازدواج ما ،ايشان به تهران رفتند تا با امام ملاقات کنند . اما در آنجا به او اجازه ديدار را از نزديک ندادند ولی او با اين وجود دو روز تمام در پشت درب بيت رهبری بدون آب و غذا نشستند تا اينکه يکی از ياران امام نزد امام رفتند وبه او گفتند که يک بسيجی برای ديدن شما آمده و دو روز است که برای ملاقات خصوصي پافشاري کرده و پشت درب مي‌نشيند . امام دستور داد که او را نزدش ببرند. ناصر موفق شد با امام ملاقات خصوصي داشته باشد . امام سر ناصر را بوسيد و سخنی زير گوشش گفت که شهيد آن را به هيچ کس بازگو نکرد. ناصر بهترين رزمنده در جبهه معرفي شد و از امام جمعه‌ی اهواز انگشتری هديه گرفت .که روی عقيق آن نوشته بود: روح منی خمينی بت شکنی خمينی✨ . https://eitaa.com/bisimchi10
❄️ هوای بی تو چنان سرد شد ڪہ آمـد ... • مازندران _روستای لاجیم 📸 عکاس: حمیدرضااحمدی اتویی https://eitaa.com/bisimchi10
🌹 تکان دهنده و قابل تامل حاج عقیل مولایی: . ▪️تا به‌ حال آمريكا و اقمارش توطئه‌هاى گوناگونى را جهت براندازى جمهورى اسلامى تدارك ديده‌اند كه مكرشان را خدا نقش برآب كرد. (كودتاها، حمله نظامى، دولت موقّت بازرگان، بنى ‌صدر خائن، گروه‌هاى التقاطى و جنگ تحميلى ) امّا خطرى كه از همه آن‌ها خطرناك ‌تر هست و امروز انقلاب اسلامى ما را تهديد مى ‌كند، رخنه فرصت طلبان و گرفتن پست‌هاى كليدى توسّط آن‌ها و كنار زدن و دلسرد كردن نيروهاى مخلص و مؤمن و مستقل مى ‌باشد. . https://eitaa.com/bisimchi10