eitaa logo
بسیج جامعه پزشکی قم 🇮🇷
845 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
253 فایل
ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/parandehmohajer برای اطلاع از اخبار سازمان بسیج جامعه پزشکی استان قم و شرکت در برنامه های فرهنگی و جهادی، از طریق لینک زیر وارد کانال بسیج شوید:
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺‏بی‌بی‌سی فارسی مسئول جمع آوری اطلاعات برای تحریم هوشمند مردم ایران ✍️ ابوالفضل سلیمانی
🔺تبعات تحمیل صلح!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️شاید باورتون نشه، ولی تیم دولت از این کارا کرده با کشورمون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 با دشمن به سبک (ره) 😉☝️ ▫️بخشی از اولین مصاحبه تلویزیون با امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۷ (دو ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی)
✖️دستگیری زن قانون‌شکن در نجف‌آباد 🔺زنی که در روزهای اخیر در یکی از میادین شهر نجف‌آباد اصفهان اقدام به قانون‌شکنی تعمدی کرده و در حین دوچرخه‌سواری به صورت علنی کشف حجاب کرده بود، دستگیر شد. 🔺گروهی از بانوان نجف‌آباد به دنبال قانون‌شکنی این فرد امروز تجمع اعتراض‌آمیز برگزار می‌کنند.
🔆 🕌ميگويند چند صد سال پيش، در اصفهان مسجدی می ساختند. روز قبل از افتتاح مسجد، كارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرين خرده كاری ها را انجام می دادند. 👵🏻پيرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را ديد به يكی از كارگران گفت: «فكر كنم يكي از مناره ها كمی كجه!» 👷🏼‍♂️كارگرها خنديدند. اما معمار كه اين حرف را شنيد، سريع گفت: «چوب بياوريد! كارگر بياوريد! چوب را به مناره تكيه بدهيد. فشار بدهيد.» 🧓در حالی كه كارگران با چوب به مناره فشار می آوردند، معمار مدام از پيرزن می پرسيد: «مادر، درست شد؟!» 👵🏻 مدتی طول كشيد تا پيرزن گفت: «بله! درست شد! تشكر كرد و دعايی كرد و رفت.» 👷🏼‍♂️كارگرها حكمت اين كار بيهوده و فشار دادن به مناره ای كه اصلاً كج نبود را پرسيدند. 🧓معمار گفت: «اگر اين پيرزن، راجع به كج بودن اين مناره با ديگران صحبت می كرد و شايعه پا می گرفت، اين مناره تا ابد كج می ماند و ديگر نمی توانستيم اثرات منفی اين شايعه را پاك كنيم. اين است كه من گفتم در همين ابتدا جلوي آن را بگيرم!
اهدای زندگی پس از شهادت🌷 🔹اعضای بدن شهید محمد محمدی با رضایت خانواده‌اش به بیماران نیازمند اهدا شد. 🔸بسیجی ۳۹ ساله، محمد محمدی دو روز‌‌ پیش در درگیری با اراذل و اوباش تهرانپارس با چاقو به شهادت رسید.
ماجرای شهادت بسیجی آمربه‌معروف 🔹بسیجی ۳۹ ساله، محمد محمدی، دو روز‌‌ پیش ساعت ۱۹ در درگیری با اراذل و اوباش تهرانپارس با چاقو به شهادت رسید.😔🌷🌷 🔹بر اساس اظهارات شاهدان حادثه، چند اراذل هنگام پارک خودرو و خرید نان با خودرو خانمی برخورد کردند که پس از اعتراض آن خانم و ورود نانوا، درگیری آغاز شد. 🔹این اراذل با الفاظ رکیک و با صدای بلند به آن خانم فحاشی و ایجاد رعب و وحشت در محله کردند. 🔹در همین هنگام شهید محمدی وارد صحنه شده و از اراذل درخواست می‌کند به درگیری خاتمه دهند. 🔹اما آن‌ها که در ابتدا دو سه نفر بودند به فحاشی ادامه دادند و با این بسیجی نیز درگیر شده و سایر دوستان خود را نیز مطلع کردند. 🔹در جریان این درگیری، یکی از اراذل با چاقو به پهلوی محمد محمدی ضربه وارد می‌کند که به دلیل عمق زیاد این ضربه و پاره شدن ریه و قلب، این بسیجی به شهادت می‌رسد./فارس
🌷شهدا چفیه داشتند... من چادر دارم...🌷💫 شهدا با چفیه زخم هایشان را می بستند... من وقتی چادری می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم... من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است... شهدا چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند... من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم... آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود... من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم... آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند... من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم... آنان چفیه را سجاده می کردند و به خدا می رسیدند... من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم... آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند... من وقتی چادری می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم... آنان با چفیه گریه های خود را می پوشاندند... من در مجلس روضه با چادر صورتم را می پوشانم و اشک هایم را به چادرم هدیه می دهم... آنان با چفیه زندگی می کردند... من بدون چادرم نمی توانم زندگی کنم... آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادر سیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...🙏🌷🌷