eitaa logo
بسیج جامعه پزشکی قم 🇮🇷
844 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
9.3هزار ویدیو
253 فایل
ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/parandehmohajer برای اطلاع از اخبار سازمان بسیج جامعه پزشکی استان قم و شرکت در برنامه های فرهنگی و جهادی، از طریق لینک زیر وارد کانال بسیج شوید:
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 انگار آب خوردن ما هم بسته به مذاکره است! صفارهرندی با اشاره به سخنرانی روحانی بعد از حادثه کوی دانشگاه و در راهپیمایی ۲۳ تیر ۷۸ گفت: «در زمانی که خیلی‌ها حاضر نشدند در این برنامه سخنرانی کنند، آقای روحانی آمد و سخنرانی خوبی هم کرد، ولی می‌بینیم همین فرد زمانی که کار را در دست می‌گیرد، طوری رفتار می‌کند که انگار آب خوردن ما هم بسته به مذاکره با غرب است. تحریف در رساندن آدم‌ها به این نقطه بسیار مهم است. یا اینکه دیدیم آقای ظریف گفت، آمریکا می‌تواند با یک بمب تمام تأسیسات ما را نابود کنند! بعد او را بردند و تأسیسات دفاعی را نشانش دادند و آقای ظریف دید که چه قدرتی در کشور وجود دارد.» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: «جنگ، مقاومت و دستاورد‌ها را راحت می‌شود تحریف کرد، اما وقتی واقعیت را درست بازخوانی می‌کنیم، می‌بینیم این‌گونه که گفته شده نبوده است. یکی از مباحثی که در این حوزه باید مورد توجه قرار گیرد، بحث بزرگ‌نمایی قدرت آمریکاست، اما واقعیت این است که آمریکا نسبت به گذشته بسیار ضعیف‌تر شده و انقلاب هرروز قوی‌تر می‌شود. بصیرتی کمالی
🔴یادداشت/ ❇️اخلال در دماسنج اقتصادی 🔻سرمایه‌گذاری در بورس اهمیت زیادی در سامانه‌های اقتصادی کشورها دارد و به عبارتی به‌عنوان دماسنج اقتصادی کشورها عمل می‌کند. هدف از تشکیل بورس، جمع‌آوری سرمایه‌ها و هدایت آن به سمت فعالیت‌های اقتصادی است. بازار بورس به کسب‌وکارها و کارآفرینان کشور از طریق تزریق سرمایه به شرکت‌هایی که به آن نیاز دارند، می‌تواند کمک ‌کند. در یک اقتصاد سالم و پویا، با این روش می‌توان از حرکت سرمایه‌ها به‌سوی فعالیت‌های سفته‌بازانه جلوگیری نمود. ایجاد یک بازار سرمایه قوی و کارآمد، زیرساخت اساسی تأمین مالی بلندمدت هر کشور را تشکیل می‌دهد. شاید بتوان رسمی بودن، شفافیت و برخورداری از پشتوانه محکم قانونی را مهم‌ترین تفاوت‌های بازار بورس با بازارهای سنتی دانست. 🔺نکات تحلیلی: یکی از مهم‌ترین مزایای سرمایه‌گذاری در بورس، امنیت در سرمایه‌گذاری است. علت اهمیت بالای بورس در اقتصاد کشورها، تصویب و اجرای قوانین و مقررات متعدد در زمینه بورس و حمایت از سرمایه‌گذاران این بازار در همه جای دنیا است. هم‌چنین شرکت‌ها موظف هستند همه اطلاعات مهم خود مانند اطلاعات مالی، برنامه‌ها و ... را به بورس اعلام نمایند؛ اما در بورس ایران در روزهای اخیر شاهد چند تصمیم بودیم که به‌نوعی اعتماد سرمایه‌گذاران را نسبت به این بازار سست کرد و بسیاری از افرادی که به این بازار ورود کرده بودند، با ضررهای زیادی مواجه شدند. 1- تصمیمات لحظه‌ای و غیر کارشناسی، خصوصاً تغییر ساعت معاملات درست یک روز بعد از صعودی شدن شاخص، سبب بی‌اعتمادی سهامداران و ادامه روند افت بازار شد؛ 2- آزادسازی ۳۰ درصد دوم سهام عدالت؛ 3- اختلاف دو وزارتخانه نفت و اقتصاد بر سر عرضه دارا دوم؛ 4- کاهش سطح اعتبار کارگزاری‌ها برای اعطای اعتبار به مشتریان بزرگ؛ 5- مصوبه سازمان بورس مبنی بر کاهش سهم سهام در پرتفوی صندوق‌های با درآمد ثابت از ۱۰ به ۵ درصد؛ 6- رفتارهای هیجانی سهامداران بعد از ریزش‌ها در صف‌های فروش. 7- عدم ‌حمایت حقوقی‌ها از سهامداران حقیقی در زمان اصلاح قیمت سهام و یا ورود دیرهنگام حقوقی‌ها در تعادل‌بخشی به بازار ازجمله عوامل مهم در کاهش شاخص بورس در روزهای اخیر بود. 🔷نکته راهبردی: اگرچه باید منتظر بمانیم تا بازار جریان طبیعی خود را پیدا کند؛ اما ناظر بازار باید نقش تنظیم‌کننده خود را در شرایط مختلف رشد و صعود و سقوط شاخص ایفا کند و مضافاً از تصمیمات خلق‌الساعه و تعدد تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی پرهیز نماید. دولت نیز نباید هیچ دخالتی در بورس بکند؛ زیرا نفع دولت در ثبات بازار، افزایش قدرت تأمین مالی برای بنگاه‌ها و افزایش محیط امن برای هدایت سپرده‌های خرد است. ✅ (نویسنده: علی قاسمی) بصیرتی کمالی در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب عاشورا مست می‌کنن، با ماشین به سمت عزادارها میرن و چندین نفرو زیر می‌گیرن! اگه تو آمریکا باشه باید شانس بیاره پلیس موقع دستگیری بهش شلیک نکنه ولی اینجا بزودی باید شاهد کلی آه و ناله باشیم که یارو یه فعال مدنی مظلوم بوده! ✍️ آدم
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی در محله های تهران ✍️ رفته تو محله ارمنی ها روضه خونده، صدای مخالف از واشنگتن و لندن و آلبانی و ریاض بلند شده! روضه خون راضی، مستمع راضی، به تویِ ناراضی/مهندس خبرنگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 انتقاد شدید از بانکداری ای که ادعا می کند اسلامی است 🔺این چه بانکداری اسلامی است که یک نسخه از قرارداد را به مشتری نمی دهند؟ 🔺کجای بانکداری اسلامی گفته در ازای افزایش مدت تسهیلات سود بیشتری بگیرند؟
✖️ 🔺امام خامنه ای: مشکل افرادی که درتاریخ نقش خود را درست ایفاء نمیکنند بی ایمانی نیست، است، را باید شناخت، نیاز را باید دانست! 🔺اگر کوفیان خصوصاً توّابین که دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود در هنگام ورود جناب مسلم به کوفه او را یاری میکردند اوضاع عوض میشد، شناخت نیاز لحظه خیلی مهم است عبرتهای عاشورا
✖️ امام خامنه ای: 🔺هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. 🔺اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد./عبرتهای عاشورایی 🏴
✖️باید مانند سید الشهدا استقامت کنیم 🔺امام خمینی(ره): در روایات هست که هر چه به ظهر نزدیک می‌شد، حضرت صورتش شکفته‌تر می‌شد. برای چی؟ برای اینکه می‌دید که دارد می‌رود پیش خدا. او نظر به «او» داشت، نه اینکه به این نظر داشت که پسر دارد، اولاد دارد، این حرفها نبود در کار. 🔺بنا بر این، ما باید استقامت کنیم و آن چیزی که نگرانی پیغمبر هست که نبادا ملتش نکنند و امر خدا را اطاعت نکنند، باید ما کاری بکنیم که این نگرانی نگذاریم در حق ما ثابت بشود. ۱فروردین۱۳۶۴ /عبرتهای عاشورایی
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجري شمسی می شود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم. 5:47 اذان صبح امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. حدود 6 امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 7:06 طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است. حدود 8 بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. حدود 9 روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است.) حدود 10 بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند. حدود 11 بعد از این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند
تا زنده‌اند نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. ‌بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. ۱۲:۵۰ اذان ظهر  حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» حدود ساعت ۱۳ ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»  حدود ساعت ۱۴  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»  حدود ساعت ۱۵   امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.  امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» ۱۶:۰۶ اذان عصر وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...»  حدود ساعت ۱۷  بعد از شهادت امام(ع)، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اس
ب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود.  ۱۸:۴۹ اذان مغرب   داستان روز غم انگیز عاشورا این‌طور تمام می‌شود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام! " اللهم العن اوَّل ظالم ظَلم حق محمد و آل محمد "