عبرت گرفتن از پیشینیان
#نهج_البلاغه
لاَ يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ، وَ لاَ يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ. آخِرُ فَعَالِهِ، کَأَوَّلِهِ. مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ، مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلاَمُهُ
بندگان خدا روزگار بر آيندگان چنان مى گذرد كه بر گذشتگان گذشت، آنچه گذشت باز نمى گردد، و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند، پايان كارش با آغاز آن يكى است، ماجراها و رويدادهاى آن همانند يكديگرند، و نشانه هاى آن آشكار است.
خطبه ١۵٧
🇮🇷نیمه پنهان
#نهج_البلاغه
وَإِنْ کُنْتَ جَازِعاً عَلَى مَا تَفَلَّتَ مِنْ يَدَيْکَ، فَاجْزَعْ عَلَى کُلِّ مَا لَمْ يَصِلْ إِلَيْکَ
اگر قرار است براى چيزى که از دست رفته ناراحت شوى و بى تابى کنى پس براى هر چيزى که به تو نرسيده نيز ناراحت باش
✍بسيارند افرادى که اگر مال و مقامى که داشتند از دست رفت، ناله و فرياد سر مى دهند روزها و گاه ماه ها و سال ها دريغ و حسرت مى خورند; اما نسبت به اموال و مقامى که به آنها هرگز نرسيده چنان ديدى را ندارند. در حالى که اگر دقت کنند هر دو شبيه هم است; مقدر بوده مال و مقامى يک يا چند سال در اختيار من باشد و بعد از آن به حسب اسباب ظاهرى يا ماوراى طبيعى براى من تقدير نشده بوده است. چه فرق مى کند ميان بقا و حدوث; هرگاه در حدوث مقدر نبوده جزع نمى کنم چرا در بقا نيز چنين نباشد؟ البتّه گاه انسان خيال مى کند که مى بايست بيش از آن مدت در اختيارش بود; ولى بر حسب عالم اسباب خيال باطلى بوده و تأسف بر آن همانند تأسف کسى است که در خواب مال و مقامى را مى بيند و هنگامى که بيدار مى شود به سبب از دست رفتنش جزع و فزع مى کند.
نامه ۳۱
#نهج_البلاغه
إِذَا قَدَرْتَ عَلَی عَدُوِّکَ، فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ.
اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار ده.
حکمت۱۱
لزوم همکارى در اداى حقوق
#نهج_البلاغه
هيچ کس ـ هر چند براى به دست آوردن خشنودى خدا کاملا کوشا باشد و در اين راه پيوسته تلاش کند ـ نمى تواند حق اطاعتى را که شايسته مقام خداوند سبحان است بجا آورد (بنابراين هر چه در اين راه تلاش کند کم است) ولى از حقوق واجب الهى بر بندگان اين است که به قدر توان خود در خيرخواهى و نصيحت ديگران بکوشند و براى اقامه حق در ميان مردم همکاری کنند»
خطبه۲۱۶
#نهج_البلاغه
بَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَلِ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ م...
در اعمال نيكو شتاب كنيد، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست
خطبه ١١۴
#نهج_البلاغه
وَاعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرْکٌ
آگاه باشيد! رياکارى هر چند کم باشد، شرک است.
🖊زيرا شخص رياکار، يک عمل الهى را براى رضاى بندگان و تظاهر به نيکى و جلب توجّه آنان انجام مى دهد و در حقيقت، به جاى اينکه عزّت را از خدا بخواهد که مصداق واقعى «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» است، از بندگان ضعيف و ناتوان مى طلبد و اين نوعى شرک و دوگانه پرستى است که با «توحيد افعالى» در تضادّ مى باشد.
خطبه ٨۶
#نهج_البلاغه
وَاعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرْکٌ
آگاه باشيد! رياکارى هر چند کم باشد، شرک است.
🖊زيرا شخص رياکار، يک عمل الهى را براى رضاى بندگان و تظاهر به نيکى و جلب توجّه آنان انجام مى دهد و در حقيقت، به جاى اينکه عزّت را از خدا بخواهد که مصداق واقعى «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» است، از بندگان ضعيف و ناتوان مى طلبد و اين نوعى شرک و دوگانه پرستى است که با «توحيد افعالى» در تضادّ مى باشد.
خطبه ٨۶
آنچه سبب بقاى دولت ها، حکومت هاست
#نهج_البلاغه
وَإِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ، وَظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ
(بدان) برترين چيزى که موجب روشنايى چشم زمامداران مى شود برقرارى عدالت در همه بلاد و آشکار شدن علاقه و محبّت رعايا به آنهاست
🖊اشاره به اينکه گسترش عدل و داد سبب پيوند عاطفى ميان مردم و زمامداران مى شود که بهترين وسيله براى حفظ حکومت است.
نامه ۵۳
#نهج_البلاغه
إِنَّ غَائِباً يَحْدُوهُ الْجَدِيدَانِ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ لَحَرِيٌّ بِسُرْعَةِ الْأَوْبَةِ وَ إِنَّ قَادِماً يَقْدُمُ بِالْفَوْزِ أَوِ الشِّقْوَةِ لَمُسْتَحِقٌّ لِأَفْضَلِ الْعُدَّةِ فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً
پایان زندگی :
زندگی كه شب و روز آن را به پیش می راند بزودی پایان خواهد گرفت، مسافری كه سعادت یا شقاوت همراه می برد باید بهترین توشه را با خود بردارد، از این خانه دنیا زاد و توشه بردارید كه فردای رستاخیز نگهبانتان باشد.
خطبه۶۴
پيوند اخلاق نيك با يكديگر
#نهج_البلاغه
إِذَا كَانَ فِي رَجُل خَلَّةٌ رَائِقَةٌ، فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا
هرگاه در انسانى خوى و خصلت خوب و خوشايندى باشد انتظار همانندهايش را نيز (در او) داشته باشيد»
✍ طبيعى است كه وقتى بر شاخه درختى ميوه خوب و جالبى ببينيم دور از انتظار نيست كه همانند آن در شاخه هاى ديگر نيز يافت شود. همچنين هرگاه انسان در جايى به قطعه سنگ قيمتى اى برخورد كند چه بسا كه نشانه وجود معدنى از آن در آن جا باشد. اين سخن در وجود انسان دليل روشنى دارد و آن اين كه كارهايى كه انسان به طور مكرر انجام مى دهد يك ريشه باطنى دارد كه در نهاد اوست و اين ريشه باطنى سبب مى شود كه مشابهات آن نيز در وى ظاهر گردد.
حکمت ۴۴۵
#نهج_البلاغه
اَوَّلُ الـدِّيْنِ مَعْـرِفَتُهُ؛
نخستين گام ديندارى، شناخت خداست
خطبه ١
#نهج_البلاغه
وَاجْعَلْ لِكُلِّ اِنْسانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلاً تَأْخُذُهُ بِهِ، فَاِنَّهُ اَحْرى اَلاّ يَتَوا كَلُوا فِى خِدْمَتِكَ
مسئوليت هر يك از زيردستان خود را مشخص نما و بعد بازخواست كن، كه اين بهتر است براى اينكه هريك مسئوليت را به گردن ديگرى نيندازد
نامه ۳۱
#نهج_البلاغه
يَعْمَلُ الاَْعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَل يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّکْرُ، وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّکْرُ
پيوسته عمل صالح انجام مى دهد، با اين حال ترسان است (که از او پذيرفته نشود.) روز را به پايان مى برد در حالى که همّ او سپاسگزارى (نعمتهاى الهى) است و صبح مى کند در حالى که تمام همّش ياد خداست»
خطبه متقین
#نهج_البلاغه
وَاعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرْکٌ
آگاه باشيد! رياکارى هر چند کم باشد، شرک است.
🖊زيرا شخص رياکار، يک عمل الهى را براى رضاى بندگان و تظاهر به نيکى و جلب توجّه آنان انجام مى دهد و در حقيقت، به جاى اينکه عزّت را از خدا بخواهد که مصداق واقعى «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» است، از بندگان ضعيف و ناتوان مى طلبد و اين نوعى شرک و دوگانه پرستى است که با «توحيد افعالى» در تضادّ مى باشد.
خطبه ٨۶
عهد و پیمان
#نهج_البلاغه
وَإِنْ عَقَدْتَ بَيْنَکَ وَبَيْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ، وَارْعَ ذِمَّتَکَ بِالاَْمَانَةِ، وَاجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَيْتَ
اگر پيمانى ميان خود و دشمنت بستى يا لباس امان بر او پوشاندى (و او را پناه دادى) به عهدت وفا کن و قرارداد خود را محترم بشمار و جان خويش را در برابر تعهداتت سپر قرار ده»
نامه۵۳
#نهج_البلاغه
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ لِي بِالْمَغْفِرَةِ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي، وَلَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدي.
خدايا از من در گذر آنچه را از من بدان داناترى، و اگر بار ديگر به آن باز گردم تو نيز به بخشايش باز گرد. خدايا، آنچه از اعمال نيكو كه تصميم گرفتم و انجام ندادم ببخشاى.
خطبه ۷۸