معاونت #سیاست_ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #شهید_رجایی_اصفهان و رسانه مصیر برگزار میکنند:
🔰سلسله جلسات تحلیل بیانات رهبری
🔶بیانات رهبر انقلاب در دیدار با معلمان
👤 با حضور دکتر سجاد صدیقی
➖ مسئول بسیج دانشگاه فرهنگیان کشور
📍به صورت مجازی
📅زمان: چهارشنبه ۱۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ | ساعت ۱۹:۳۰
🔸شرکت برای عموم آزاد است.
🖇لطفا پیش از حضور در جلسه، مطالعه داشته باشید:
https://khl.ink/f/52723
📲برای دریافت لینک جلسه عضو گروه شوید:
https://eitaa.com/joinchat/683934085Cea5d0253f5
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره هفت
📝️به قلم سیده زهرا قمی بهبهانی
یادم میآید که در کلاس سوم یا چهارم بودم که در صف صبحگاهی میایستادم و به سخنان بچهها و قرآن خواندنهایشان گوش میدادم. آدم کمرویی بودم. به شعر علاقه داشتم و کتاب فارسی راهنمایی برادرم را میخواندم که به یک شعر زیبا از نظامی برخوردم. شعر با این اوصاف شروع میشد: «ای نام تو بهترین سرآغاز/ بی نام تو نامه کی کنم باز».
شعر را حفظ کردم و برای اولین بار خواستم در صف بخوانم با استرس زیاد خواندم معلم پرورشی عزیز و گرانقدرم سرکار خانم نام نیک مرا تشویق کرد و گفت: «خیلی خوب خواندی». شاید ایشان یک حرف زدند اما دنیای مرا تغییر دادند از آن روز به بعد مدام شعر از اینترنت پیدا میکردم و در صف میخواندم. دیگر این حالت هم مرا راضی نمیکرد رفتم یک دفتر که شکل کلاه قرمزی روی آن بود را خریدم و مناسبتهای مهم سال را مینوشتم و در اینترنت به دنبال شعر برایش میگشتم. دیگر خانم نامنیک حرفش پیشم خیلی برو داشت. میگفت مسابقهی قرآنی هست، من شرکت میکردم و جزو کارهای هر سالم بود.
در این دوازده سال تحصیل معلمهای زیادی را دیدم و ازشان چیزهای زیادی یاد گرفتم اما متاسفانه نامشان از ذهنم رفت اما خانم نامنیک را اگر ذهنم پاک کند دل و و جدانم نمیتوانند که فراموش کنند. دعاگویشان هستم که یک تشویق به موقع ایشان باعث شد آدم اجتماعیتری بشوم و با کارهای فرهنگی مانوس بشوم وقتی یاد خوبیشان میافتم به خودم میگویم به احتمال زیاد خانم نامنیک اصلا یادش نیست که در آن لحظه چه گفته است! یا به خاطر تعداد زیاد شاگردان مرا یادش نیست! ولی بخش مهم زندگی من به ایشان گره خورد و خدا میداند و بس.
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره هشت
📝️به قلم نسترن حسینپور از دانشگاه فرهنگیان حضرت معصومه قم
کلاس دوم ابتدایی بودم. خانم پیری معلم آن سال ما بود، ایشان بعد از تدریس در اوقات باقی مانده کلاس یا زنگهای ورزش که هوا سرد یا بارانی بود در کلاس با ما بازی میکردند و همه بچههای کلاس مشتاقانه با او همراهی میکردیم. بازیهای خانم پیری برای ما جالب و جذاب بود. یکی از روزها که زنگ ورزش داشتیم همه بچهها در حیاط مدرسه جمع شده بودند که با خانم پیری بازی کنند اما من دورتر از بقیه نشسته بودم و آنها را تماشا میکردم که خانم پیری مرا صدا زد و گفت که بقیه شلوغی کردهاند و تصمیم دارد که با من بازی کند.
چون بسیار برای من قابل احترام بود مشتاقانه پذیرفتم که با ایشان بازی کنم، بازی شبیه همین بازی شهرها بود. چند جمله که رد و بدل شد خانم پیری مکثی کردند و اشتباه پاسخ دادند و خیلی سریع من برنده بازی شدم. آن زمان در دنیای کودکی خود بسیار خوشحال بودم که معلمم را که یکی از افراد مهم زندگیم میدانستم را بردهام و فکر میکردم که چقدر من خوب بازی کردهام که توانستهام از خانم پیری ببرم. چندسال بعد که این خاطره را مرور کردم فهمیدم که در واقع برنده آن بازی خانم پیری بودند نه من.
خانم پیری آن روز وقتی بی حوصلگی مرا دید به آن توجه کرد و بعد هم به سبک پهلوانان تصمیم گرفت که من برنده بازی باشم و هر دو خوشحال باشیم، من بخاطر بردن معلمم و او بخاطر خوشحال کردن دانشآموزش. بعدها که متوجه کار خانم پیری شدم این فتار ایشان را به یادسپردم تا من هم ماند ایشان گاهی خود را بازنده بازی ها نشان دهم شاید همبازی من بیشتر به آن برد نیاز داشته باشد و لذت هدیه دادن شادی را بچشم و اینکه بدانم هر بردی الزاما از ما قهرمان نمیسازد بلکه قهرمان کسی است که با رفتار و منشش در قلبها میماند.
@boesna_news
معاونت #سیاست_ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #قزوین برگزار میکند:
🔰سلسله نشستهای سکات
🔶 با محوریت: تحول شاخصمند
(بررسی شاخصهای تحول)
👤میهمان جلسه: دکتر کریمیان
➖دانشآموخته فلسفه تربیت دانشگاه تهران، پژوهشگر و فعال حوزه توانافزایی معلمان
📅زمان: چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت | ساعت ۲۱
🖇لینک ورود به جلسه:
yun.ir/n07nzf
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره نُه
📝️به قلم علی احمدی از پردیس امام علی (ع) دانشگاه فرهنگیان استان گیلان
آفتاب کم کم داشت از لابهلای برگهای زرد درختان، خودش را نمایان میکرد. صبح شنبه بود، اولین شنبه آبان، میدانید چه زمان سختی است این صبح شنبه خلاصه با همان خواب آلودگی و سرباز زدن از رفتن به مدرسه راهی دبستان شدم. با اینکه کم سن بودم ولی صبح شنبه به یاد تمام گرفتاری های نداشتهام میوفتادم و انگار شصت سال است با فلاکت زندگی کردهام. ولی وقتی با کمی تاخیر به کلاسمان که در انتهای سالن طبقه دوم مدرسه مان بود، رسیدم قضیه به کلی تغییر کرد.
معلم نبود، اما آثارش پیدا بود، معلوم بود که این آخر هفته حسابی کلاسمان تغییر کرده، با پرس و جو از همشاگردیهای صف اولنشین هم چیزی دستگیرم نشد. عجیب بود، چون آقای معلم همه کارها رو با همکاری دانشآموزان انجام میداد اما این بار باعث تعجب همه بچهها شده بود. القصه، آقا معلم کمی بعد از ورود من با دستان پر وارد کلاس شد. اینجا بود که فهمیدیم ماجرا چیست.
او میخواست ما را کنجکاو و بعدا «شگفتانه» کند آنهم چه شگفتانهای! ازین جهت که یک ماه از سال تحصیلی گذشته بود معلم تصمیم داشت برای دانشآموزانی که تولدشان در ماه گذشته بود جشن تولد بگیرد. از اینجا به بعد بود که هروقت حرف جشن تولد میشود یاد و خاطره این معلم عزیز و زحمتکش در دلم زنده میشود.
@boesna_news
واحد پژوهش و بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #فاطمه_الزهرا_تبریز بهمناسبت دهه سرآمدی آموزش برگزار میکنند:
🔰سلسه کارگاههای مقاله نویسی
👤 با ارائه: دکتر حسن احمدی
➖عضو هئیت علمی دانشگاه فرهنگیان
📅 زمان: ۱۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ | ساعت ۱۰ تا ۱۲
⏳مهلت ثبتنام: تا ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۲
📍مکان: سالن سردار سلیمانی
🔸ادامه جلسات یک روز قبل از جلسه اطلاعرسانی خواهد شد.
برای ثبتنام به آیدی زیر در پیامرسان بله مراجعه کنید:
@bonyadi313
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره ده
📝️به قلم زهرا میرچولی، معلم ادبیات
بهترین معلمم، معلم ادبیات بود که پنجرهی ذهن مرا به سوی دنیایی زیبا و رنگین گشود. در کلاس درسش فکر پرواز میکرد، سقف کلاس را در هم میشکست و تا دنیای نامحدود پر میزد، دنیایی مملو از امید، مملو از توانستن و شدن و خالی از هرگونه نتوانستن و نشدنها. از روزنهی ذهن نور میتاباند، اندیشه جوانه میزد، رشد میکرد و شکوفا میشد. با باران دانشش بر جان خشک کویری خوشهخوشه حدیث زندگی را میرویاند.
سخن که میگفت، صدای گرمش امید را جلا میداد و دم از روشنی میزد. نگاهش دریای آرامش بود که ناخودآگاه هر کسی را در خود غرق میکرد. و اما عشی، عشق در وجودش نمایان بود. پروانه به پاس محبتش سر از پیله بیرون میآورد و رقصکنان به دورش حلقه میزد. نیمکتهای کلاس نظارهگر این عشق و قلب شاگرد حکایت گر این عشق. قاصدک در هوا تاب میخورد و خبر از عشق معلم میداد.
او کسی بود که زندگی را معنا کرد و شمع انسانیت و معرفت و محبت را در وجودمان شعلهور کرد. در توصیفش حتی کلمات کم آوردهاند و قلم نفس بریده است.
@boesna_news
🔰سلسله رویداد از ساحت نظر تا میدان عمل
(نگاه جامع به مسائل جامعه)
🔶موضوع اول: عفاف و حجاب
👥اساتید (به ترتیب زمان نشستها):
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سوزنچی استاد تمام گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
بررسی بعد فقهی با رویکرد پاسخ به شبهات
آیتالله مجتهد شبستری
➖عضو مجلس خبرگان رهبری و استاد درس خارج حوزه علمیه
▫️بررسی بعد فقهی با رویکرد ادله پژوهی
دکتر آقامحمدی
➖عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبر معظم انقلاب
▫️بررسی ابعاد سیاسی و اقتصادی
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سجادیامین
➖عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده
▫️بررسی ابعاد حقوقی و اجتماعی
🔸ویژه دانشجویان و طلاب برادر
📍مکان: حوزه علمیه آیتالله ایروانی
🖇ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر و معرفی اساتید:
h-iravani.ir
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره یازده
📝️به قلم فرشته برجسته، استاد پردیس فاطمهالزهرا اصفهان
اولین سالی بود که به مدرسه میرفتم. یادم است که مادرم من را به مدرسه برد و خودش به محل کارش رفت. از دیدن این همه دانشآموز قد و نیم قد مانند خودم تعجب کرده بودم و شدیدا احساس دلتنگی میکردم. من به مادرم بسیار وابسته بودم و همین که از در مدرسه خارج شد ریزش اشکهایم را احساس کردم. خانم پاسدار معلم کلاس اول من بود، با چشمانی مهربان به من نگاه کرد و گفت: بیا با من و همکلاسهایت آشنا شو، ما دوستان خوبی برای همدیگر میشویم. برخورد خوب و دلسوزانه او باعث شد که من کمتر احساس دلتنگی کنم. یک سال اول مدرسه بسیار حساس است و معلم کلاس اول میتواند ما را عاشق مدرسه رفتن کند یا ما را از مدرسه متنفر کند. این نقش حیاتی یک معلم کلاس اول است.
چهرهاش را به خاطر میآورم که صورتی کشیده و سبزه ولی ظریف و تودل برو داشت. ریزاندام بود ولی عکسالعملهایش به موقع و به جا بود. با اخلاق خوبش تمام دانشآموزان عاشقش شده بودند. سالها گذشت و من در یک مهمانی در خانه مادربزرگم از فامیلش درباره او سوال کردم و گفتند که خوشبخت شده است و با همسرش زندگی میکند و بچههایش کار و ازدواج موفق و خوبی دارند. به آنها گفتم که این نتیجه اعمال خوب اوست که هم خودش و هم بچههایش خوشبخت و موفق شدهاند زیرا که دعای خیر صدها دانشآموز و پدر و مادرهای آنها بدرقه زندگیاش بوده است. من در همین جا از او میخواهم تشکر کنم و بگویم: معلم عزیزم، دوستت دارم.
میخواهم به او بگویم که ممتاز و نمونه شدن برای یک سال است و ماندگار شدن برای یک عمر. سلام بر معلمی که هر سال نمونه است و یک عمر ماندگار. من الفبای زندگی را از سرچشمه نگاهت آموختم. در روز معلم میخواهم به معلم خوبم بگویم که روزنههای روشنی که در ذهنم باز کردی، هنوز دنبال نور میگردد. من استاد شدم ولی هنوز نام معلمهایی که عاشقشان بودم از ذهنم پاک نشده است. راز ماندگاری یک معلم عشق است و بس. روز معلم یادآور شکوه و عظمت زنان و مردان پاک باختهای ست که در طول تاریخ در عرصه تعلیم و تربیت زیباترین جلوههای عشق و ایثار را به نمایش گذاشتهاند. یاد و خاطره قافله سالار معلمان شهید فیلسوف فرزانه آیت الله مرتضی مطهری و روز معلم گرامی و جاودانه باد.
@boesna_news
#گزارش_تصویری
🔰به همت معاونت #رشد_و_کادرسازی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #امیرکبیر_البرز اولین جلسه از سلسله جلسات دوره توانمندسازی میعاد با حضور آقای حامد ضمیری با موضوع نقشه هوایی تحول در تاریخ ۱۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ برگزار شد.
@boesna_news
باشگاه مربیان جوان برگزار میکند:
🔰کارگاه نقش و جایگاه دختر نوجوان در خانواده و جامعه
🔹ویژه معلمین و مربیان و والدین نوجوانان
👤با ارایه: سرکار خانم دکتر برومندپور
📆زمان:چهارشنبه ۱۵ اردیبهشتماه | ساعت ۱۰:۳۰
📌مکان:
میدان انقلاب اسلامی، ابتدای کارگر شمالی، بالاتر از کوچه فروزانفر (رهنما)، پلاک 1437، طبقه سوم
🖇پیوند اسکای روم جلسات:https://www.skyroom.online/ch/elmshahr/bashgahmorabian
📲برای ثبت نام در کارگاه در لینک زیر ثبت نام کنید:
https://formafzar.com/form/04wgl
@boesna_news
معاونت #علمی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #شهید_بهشتی_مشهد برگزار میکند:
🔰جلسه سوم برنامه تجربهنگاری
👤با حضور: آقای محمدحسین جاوید
➖ از معلمان با تجربه استان خراسان رضوی منطقه رضویه
➖مدرک کارشناسی آموزش شیمی
➖مدرک کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت
🔸شرکت برای عموم دانشجویان و همکاران گرامی آزاد است.
📅زمان: روز پنجشنبه ۱۴ اردیبهشتماه | ساعت ۲۱ الی ۲۱:۴۵
📍مکان: به صورت مجازی در بستر نرم افزار قرار
🖇لینک جلسه:
https://gharar.ir/r/e2beda77
@boesna_news
راه معلمی
🔰از معلمی تا فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
📌کاری از بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #دکتر_شریعتی_ساری
@boesna_news
معاونت #سیاست_ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #زاهدان برگزار میکند:
🔹️سلسله نشستهای سکات
🔸️با محوریت: فصل ۸ فراموش شده(چهارچوب نهادی و نظارتی اجرایی سند تحول بنیادین آموزش پرورش)
👤با حضور: دکتر مهدی نوید ادهم
📆پنج شنبه ۱۴ اردیبهشتماه | ساعت ۲۱
📍لینک ورود به جلسه: yun.ir/n07nzf
@boesna_news
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #هرمزگان برگزار میکند:
🔰نشست تشکلهای دانشجویی استان هرمزگان
👤با حضور: آقای دکتر بهادری جهرمی
📆زمان:پنج شنبه ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ | ساعت ۱۴
📍مکان: سالن اجتماعات دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی هرمزگان
@boesna_news
#گزارش_تصویری
🔰به همت دانشگاه فرهنگیان #زینب_کبری_بروجرد اردوی تفریحی و گردشگری یک روزه به مناسبت روز معلم در طبیعت تکدرخت بروجرد برگزار شد.
@boesna_news
معاونت #پژوهش_فناوری مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان برگزار میکند:
🔰 سلسله نشستهای اندیشه معلم
🔹 نشست اول: اندیشه و آراء تربیتی شهید بهشتی
👤مهمان: دکتر محمدرضا بهشتی
🔸️میزبان: استان قم
📆زمان: ۱۵ اردیبهشتماه ساعت ۱۷
🔹نشست دوم: پرسش تاریخی-انسانشناختی در تربیت دینی با تکیه بر آراء شهید مطهری
👤مهمان: استاد دوستان
🔸️میزبان: استان بوشهر
📆زمان: ۱۶ اردیبهشتماه ساعت ۱۹:۳۰
🔹نشست سوم: اندیشه و آراء تربیتی امام خمینی
👤مهمان: آقای دکتر همتی فر
🔸️میزبان: شهر تهران
📆زمان: ۱۷ اردیبهشتماه ساعت ۱۷:۳۰
🔹نشست چهارم: اندیشه و آرا تربیتی مرحوم علی صفایی
👤مهمان: استاد تابش
🔸️میزبان: استان مازندران
📆زمان: ۱۸ اردیبهشتماه ساعت ۲۰
📍نشستها به صورت حضوری در استانها و به صورت برخط در سراسر کشور پخش خواهد شد.
🖇لینک پخش برخط:
Skyroom.online/ch/homaart/andishe
@boesna_news
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #لرستان با همکاری کنگره ملی شهدای دانشجو معلم برگزار میکند:
🔰اکران خصوصی فیلم غریب
📆زمان: شنبه ۱۶ اردیبهشتماه | ساعت ۲۱:۰۰
📍مکان: سال اجتماعات دانشگاه فرهنگیان استان لرستان
🔘هزینه ثبت نام و بلیط:
۱۵،۰۰۰ تومان
🖇جهت ثبت نام به لینک زیر مراجعه نمایید:
https://formaloo.com/gharee
📲برای تکمیل عملیات ثبت نام، نام و نام خانوادگی خود را به شماره زیر در پیامرسان ایتا ارسال کنید:
09106517830
Https://eitaa.com/Aaa3524
@boesna_news
🔰انجمن علوم تربیتی و انجمن علمی مشاوره و کانون مهدویت پردیسهای استان #اصفهان با همکاری کانون دانش آموختگان نومعلم و کانون سند تحول بنیادین و کانون دانشآموختگان دانشگاه فرهنگیان این استان برگزار میکند:
🔰کارگاه آموزش مقدماتی نرم افزار موهو
👤با حضور: علی کارگری اراضی
🔸ویژه علاقهمندان به مباحث تولیدمحتوا و انیمیشن
⏳مهلت ثبتنام: ۱۲ لغایت ۱۷ اردیبهشتماه
🔘هزینه: با ۴۰ درصد تخفیف ویژه روز معلم فقط ۳۶ هزار تومان
🔹آموزش مجازی
📲پاسخ به سوالات شما:
@mohajeri137 (شاد)
https://eitaa.com/MGh2004 (ایتا)
https://t.me/F_MO1380 (تلگرام)
@boesna_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#ببینید | دیدار دانشجویی با ریاست قوه قضائیه
🔻رهبر انقلاب شعار سال را مهار تورم و رشد تولید نامیدند اما گویا برخی مسئولین آن را رشد تورم و مهار تولید شنیده اند!
📌سخنرانی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #کردستان در دیدار دانشجویی با ریاست قوه قضائیه
@boesna_news
#گزارش_تصویری
🔰به همت معاونت #سیاست_ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان #البرز همایش بزرگداشت روز معلم با سخنرانی دکتر حسینی، معاون پارلمانی در دانشگاه فرهنگیان حکیم فردوسی البرز برگزار شد.
@boesna_news
کارگروه فرهنگی معاونت #علمی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #بحرالعلوم_شهرکرد برگزار میکند:
🔰بزرگداشت هفته معلم
🔹️موضوع: تبیین سیر اندیشه شهید باهنر و شهید رجایی
👤سخنران: دکتر احمدرضا بسیج
📆زمان: جمعه ۱۵ اردیبهشتماه | ساعت ۱۷
📍در بستر ادوب کانکت
📌شرکت برام عموم معلمان و دانشجو معلمان آزاد است.
🖇لینک ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/jXjxkQh
📲برای کسب اطلاعات بیشتر به شماره زیر مراجعه بفرمایید:
۰۹۱۰۳۹۲۲۰۹۱
@boesna_news
🔸️#پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره دوازده
📝️به قلم فاطمه حیدری
در زندگی تک تک ما انسانهای تاثیرگذاری بودهاند که با وجودشان دنیا را برایمان به جای بھتری تبدیل کردهاند و چه کسی تاثیرگذارتر از معلم که درس زندگی میآموزد و میتواند زندگی شاگردش را تغییر دھد. ھمانطوری که معلم من در زندگیام تاثیری بس شگرف برجای گذاشتهاند.
سرکار خانم مرادی، معلم پایه پنجم بنده یکی از معلمان تاثیرگذار در طول تحصیل من بودند. زیرا بعد از گذراندن پایه چھارم در مدرسهای با معلم بداخلاق و افت تحصیلی و دلسرد شدن از درس و مدرسه، حضور در کلاس صمیمی ایشان انگیزه دوباره در من ایجاد کرد به طوری که پس از مدتی جزو دانشآموزان برتر کلاس شدم و سرشار از عشق به درس.
@boesna_news
50.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#ببینید | فیلم کوتاه "تکیهگاه"
🔰به مناسبت گرامیداشت هفتهی معلم
🔻 تهیه کننده و کارگردان: مصطفی کرملو
🔻 نویسنده: حبیب الله خوشدل
📌 تهیه شده در هما هنر معلمان انقلاب اسلامی
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره سیزدهم
📝️به قلم زهرا احترامی از دانشگاه فرهنگیان مشهد
مهر ماه سال ۱۳۹۵ بود. در یک روز سرد و دل گیر پاییزی در کلاس شماره ۹۰۱، نشسته بودیم و انتظار آمدن معلم ریاضی خود را میکشیدیم. ما حتی با شنیدن نام معلم ریاضی رعشهای به تنمان میافتاد چه برسد به آنکه بخواهیم او را از نزدیک ببینیم. با شنیدن صدای در توجهمان جلب شد. خانمی حدودا ۴۰ ساله، با مانتو و شلوار ست اداری طوسی با مقنعهای مشکی رنگ و کفشهایی که از شدت تمیزی برق میزدند ، همراه با لبخند زیبایی وارد کلاس شدند. با دیدن ایشان اگرچه که بر حسب عادت باید مانند دیدن دیگر معلمان ریاضی استرس زیادی وجودم را فرا میگرفت اما آرامش عمیقی در دل احساس کردم.
پس از ورود، به سمت میز و صندلی مخصوص معلمان رفتند و سخنان خود را با شعر زیبایی شروع کردند: «چون نقطه اگر ساکن یک جای شوی/چون دایره گر محیط پیمای شوی/از قسمت خویش پای بیرون ننهی/گر چون سر پرگار همه پای شوی» پس از خواندن شعر خود را معرفی کردند و توضیحاتی درباره روش تدریس خود مطرح کردند. با شنیدن این شعر همگی به وجد آمده بودیم چون ما همیشه ریاضی را کاملا جدا از ادبیات میدانستیم. خواندن این شعر با چنین صدای دلنشینی، اطمینان خاطر فراوانی نصیب ما کرد. سپس معلم از ما خواست خود را معرفی کنیم، از علایق خود بگوییم و روز و ماه تولدمان را هم بیان کنیم. بچهها یکی یکی خود را معرفی کردند. همگی شگفت زده شده بودیم چون بر خلاف برخی معلمان دیگر و به جای تهدیدات پیاپی، مدام به ما انگیزه میدادند و ما هرگز تصور چنین آرامش و مهربانی را از معلم ریاضی نداشتیم. طولی نکشید که با ۳۰ برگهای که در دست معلم دیدیم تمام تصورات زیبا و دلنشین ما خراب شد.
معلم گفت: بچهها من دوست دارم بدانم سطح درس ریاضی هر یک از شما به چه میزانی است پس می خواهم یک امتحان ورودی از شما بگیرم. هیاهویی در کلاس به پا شد و هر کسی اعتراض خود را به گونهای نشان میداد. معلم گفت: نگران نباشید این امتحان باید به این شکل برگزار شود و شما نباید مطالعه میکردید. من میخواهم سطح واقعی شما را تشخیص دهم و نمره این امتحان در هیچ جایی ثبت نخواهد شد. شاید ابتدا از این کار معلم خود بسیار ناراحت شدم اما برای من که از استعداد خود تا آن زمان بیخبر بودم این اتفاق فرصت بسیار مناسب و نقطه عطفی در زندگیام بود. معلم شروع به توزیع برگههای امتحانی کرد. آن قدر استرس داشتم که اصلا متوجه نبودم به سوالات چه پاسخی میدهم.
بعد از پایان امتحان زنگ تفریح به صدا درآمد و بچهها با چهرههایی در هم و غرغرکنان یکی پس از دیگری از کلاس خارج شدند. جلسه دوم کلاس ما در هفته بعد و تاریخ ۱۰ مهر ماه برگزار شد. با استرس زیادی در کلاس نشسته بودیم و از نتایج درخشان امتحان خود می ترسیدیم. معلم وارد کلاس شد و با ما سلام و احوال پرسی کرد و حضور و غیاب را انجام داد. سکوت عمیقی کلاس را فرا گرفته بود چون با هم قرار گذاشته بودیم که کسی سخنی از امتحان به میان نیاورد. معلم سکوت را شکست و گفت: دختران گلم خداروشکر که کلاس شما سطح ریاضی نسبتا خوبی دارد و من از این بابت بسیار خوشحالم اما برگه یک نفر مرا شگفت زده کرد. آن برگه متعلق به بالاترین نمره کلاس شما و بالاترین نمره تمام کلاسهای پایه نهم من است. نفس همه در سینه حبس شده بود. معلم گفت: این برگه متعلق به خانمِ ..... من که مطمئن بودم صاحب این برگه نیستم در دل به آن فرد غبطه میخوردم و با خود میگفتم خوش به حالش که اینقدر باهوش است. اما با شنیدن نام خود از زبان معلم شگفت زده شدم.
دیگر انگار صدایی نمیشنیدم و فقط معلم را میدیدم که داشت دست میزد. سپس به بچهها نگاه کردم که با شوق و ذوق به من خیره شده بودند و مرا تشویق میکردند. معلم گفت: آفرین دخترم من به تو افتخار میکنم. فکر نمیکردم که کسی بتواند نمره کامل را بگیرد، من تصمیم داشتم که بالاترین نمره هر کلاس را به عنوان همیار معلم انتخاب کنم. زهراجان شما از این به بعد همیار معلم درس ریاضی هستی و از تو میخواهم که به دوستانت هم کمک کنی تا کلاستان روز به روز پیشرفت بیشتری داشته باشد چون من خیلی به این کلاس امید دارم و میدانم که شما با کمک به یکدیگر میتوانید بهترین کلاس من باشید. همه بچهها از شنیدن سخنان معلم خوشحال شده بودند و انگیزه آنها مضاعف شده بود. احساسم قابل توصیف نبود، آن روز یکی از بهترین روزهای زندگیام بود.
از آن روز به بعد چنان اعتماد به نفسی پیدا کرده بودم که سختترین سوالات ریاضی را حل میکردم و من که تا آن زمان فکر میکردم هوش ریاضی خوبی ندارم، متوجه شده بودم که تنها به یک فردی نیاز داشتم تا به من اعتماد به نفس بدهد و به نوعی موتور من را روشن کند. همیشه با بچهها مباحث مختلف را کار میکردم و تلاش داشتم که آنها هم به خوبی یاد بگیرند و ...
📌ادامه متن در پست بعدی.
@boesna_news
پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا
🔸️ #پویش_معلم_ترین 🖇یادداشت شماره سیزدهم 📝️به قلم زهرا احترامی از دانشگاه فرهنگیان مشهد مهر ماه س
و آنقدر از آموزش به آنها لذت میبردم که گویی از عمر من حساب نمیشد. معلم مدام از من در فرآیند تدریس کمک میگرفت و تشویقم میکرد. من که حتی از پای تخته رفتن میترسیدم و استرس زیادی وجودم را فرا میگرفت آن قدر با تشویق های معلم به وجد آمده بودم که با شور و شوق فراوانی پای تخته میرفتم و از حل تمرینها احساس بسیار خوبی پیدا میکردم، در واقع دیگر خبری از آن دختر کم رو و خجالتی نبود. به این ترتیب در آن سال تحصیلی من هم در ترم اول و ترم دوم و هم در تمام امتحاناتی که برگزار شد، بالاترین نمره کلاس و مدرسه را کسب کردم و همچنین کلاس ما یعنی کلاس ۹۰۱ بالاترین میانگین نمره ریاضی را به دست آورد.
خانم رضایی شما انگیزهای به من دادید که مسیر زندگیام را تغییر داد. شما به من آموختید که با ایمان داشتن به یک فرد و تشویق او میتوان این چنین استعداد هایش را شکوفا ساخت. شما من را عاشق یاد دادن کردید، عاشق معلم بودن و البته عاشق درس شیرین ریاضی. من از شما ممنونم که برای من این هدف را ایجاد کردید که معلمی باشم مانند شما تا شاید من هم بتوانم زندگی دانشآموزان خود را تغییر دهم تا پیله خود را بشکنند، پروانه شوند و پر بکشند به دور دستها و بسازند زندگی را و یاد بگیرند عاشقانه زندگی کردن را.
@boesna_news
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان #اصفهان اطلاع میدهد:
🔰رویش جوانه در آدینه
🔸️حضور دانشجویان نسل علم و عمل دانشگاههای فرهنگیان استان اصفهان در سخنرانی پیش از خطبه های نمازجمعه استان اصفهان
🔹️موضوع: تبیین جایگاه معلم و تشریح مسائل
📆زمان: جمعه ۱۴۰۲/۲/۱۵
@boesna_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽#ببینید | سفر رئیس جمهور
🔹️کلیپی از سفر رئیس جمهور ایران که در کانالهای کشور سوریه وایرال شده است.
@boesna_news
🔸️ #پویش_معلم_ترین
🖇یادداشت شماره چهاردهم
📝️به قلم سیده کوثر فاخریزاده از دانشگاه فرهنگیان مشهد
روایت بهترین معلم دوران دانشآموزیام به ۱۰ سالِ قبل برمیگردد، زمانی که دختری ۱۰ ساله در پایه چهارم ابتدایی بودم و آموزگاری خوش اخلاق، فهمیده و با درایت به نام خانم سرافراز داشتم. به یاد دارم که در یکی از روزهای مدرسه، قرار بر آن بود که در روز یکشنبه با غول آزمون علوم بجنگم، اما بنا به دلایلی لغو شد و من از این جنگ هولناک نجات پیدا کردم. صبح روز دوشنبه به مدرسه رفتم. در زنگ اول معلم به تدریس هدیههای آسمانی پرداخت.
پس از اتمام درس با دوستانم گرم صحبت شدیم. در میان صحبتهای دوستانم، متوجه شدم که این جنگ به دوشنبه موکول شده است و من بیخبر از همهجا در صحنه جنگ حضور پیدا کردم. ناگهان دچار اضطراب و ترس شدم، از یک طرف آمادگی جنگیدن با آزمون علوم را نداشتم و از یک طرف حتی تجهیزات جنگی یعنی کتاب علوم را به همراه نداشتم، چشمهایم آکنده از اشک شد و بغض گلویم را گرفت؛ درحالی که پنهانی اشک میریختم، برای شستن صورتم از کلاس بیرون رفتم. صورتم را شستم اما همچنان در حال گریه کردن بودم و نمیتوانستم خودم را آرام کنم.
در مسیر برگشت به کلاس نگاهم به درِ مدرسه افتاد که باز بود، دوست داشتم از مدرسه فرار کنم و خودم را از بحران امتحان علوم نجات دهم؛ اما نمیدانستم چه عواقب بدی ممکن بود برایم داشته باشد، در آن لحظه فقط میخواستم که از جنگ فرار کنم. با دلشوره و اضطراب بسیار تصمیم به فرار از مدرسه گرفتم. وقتی خواستم از مدرسه خارج شوم فقط یک نفر در حیاط مدرسه حضور داشت که به نظر میرسید ولیِ یکی از دانش آموزان باشد؛ به او گفتم به کسی اطلاع ندهد که از مدرسه خارج میشوم اما او هیچ پاسخی نداد و فقط نظارهگر من بود. بالاخره مانند یک زندانیِ اسیر با سرعت زیادی به سمت در مدرسه دویدم و از دروازه زندان گوانتانامو خارج شدم.
از مدرسه تا خانه می دویدم و اشک میریختم، انگار که کسی دنبالم باشد، در طول مسیر به هیچ چیز و هیچ کس نگاه نمی کردم؛ بالاخره بعد از چند دقیقه که گویی یک سال بود، به مقصدِ نجاتم رسیدم، زنگ خانه را به صدا در آوردم و درب اول خانه مان باز شد، به سوی درب دوم دویدم و با استقبال مادر و خواهرم رو به رو شدم. مادرم با تعجب و چشمان متحیر پرسید:«چه اتفاقی افتاده»؟ با گریه گفتم :«امتحان علوم داریم و من نمیدانستم». مادرم گفت:«اشکالی ندارد، کتاب علومت کجاست»؟ گفتم: «درکتابخانه». مادرم گفت: «کتابت را بردار! باید به مدرسه برویم». بیاختیار هر کاری که مادرم میگفت انجام میدادم در حالی که نمیدانستم چه سرنوشتی پیش رویم است.
مادرم دستم را گرفت و با هم به سمت زندان گوانتانامو رفتیم. با خود گفتم آخر بعد از طراحی نقشه فرار و اجرای عملیات با پذیرش خطرات فراوان، دوباره باید به زندان گوانتانامو برگردم؛ البته این دفعه تجهیزات جنگی به همراه دارم. فقط مسئله جزئی این است که فنون جنگی را بلد نیستم؛ اما مهم نیست، حداقل با فرمانده ام به سوی جنگ میروم.
سرانجام وارد مدرسه شدیم و به سمت کلاس رفتیم. مادرم در کلاس را زد و معلمم در را باز کرد، مادرم با لبخند ماجرای این زندانی فراری بخت برگشته را برای او تعریف کرد. خانم سرافراز ابتدا تعجب کرد سپس از روی دلسوزی گفت: «خارج شدن تو از مدرسه خطرات زیادی دارد و ممکن است اتفاق بدی برایت بیفتد». برایم جالب بود به جای آنکه با عصبانیت و پرخاشگری با یک زندانی فراری رفتار کند، مانند یک مادر با مهربانی و دلسوزی به نصیحتم پرداخت و حتی از امتحان علوم صحبتی به میان نیاورد تا دچار اضطراب نشوم. سپس با بدرقه مادرم وارد کلاس شدم و خانم سرافراز در ادامه با مادرم به طور خصوصی صحبت کرد.
روی صندلی خود نشستم اما همچنان اضطراب امتحان را داشتم و هر لحظه منتظر شنیدن شیپور جنگ بودم، اما معلم فهمیده من از روی درایت و با در نظر گرفتن شرایط روحیام، دیگر آن روز را امتحان نگرفت. نکته جالب توجه این است که در کنار تعامل دلسوزانه و مهربانانه، خانم سرافراز بر سر این ماجرا من را روانه دفتر نکرد که مبادا خاطرات ناخوشایندی در ذهنم تا ابد باقی بماند. از این رویداد آموختم که یک معلم با رفتار و تعامل درست یا غلط، میتواند چه تأثیر مهمی بر سرنوشت، آینده و مسیر زندگی دانش آموز خود داشته باشد.
خانم سرافراز با رفتار مدبرانه و دلسوزانه منجر شد که به خاطر هر مسئله دیگری از مدرسه فرار نکنم و خاطره خوبی را برایم رقم زد که در هشت سال بعدِ آن ماجرا، تصمیم گرفتم مانند ایشان یک معلم فهمیده، دلسوز و با تدبیر باشم که بتوانم در شرایط اضطراری رفتار صحیح و عاقلانهای از خود نشان بدهم.
@boesna_news
#گزارش_تصویری
🔰به همت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان #یزد اولین جلسه از سلسله کارگاههای اندیشه مجازی، با محوریت آموزش کامل نرم افزار پیکس آرت با حضور رضا خسروی در تاریخ ۱۴ اردیبهشت برگزار شد.
@boesna_news