ایلان ماسک با اون همه ثروت هم چتر میشه سر دوستان بعد شما از جوان ایرانی چه توقعی داری بعد هم خوبه اونجا کسی نیست بهش بگه پولتو زمین بخر بذار کنار چند سال دیگه میکشه بالا ثروتت چند برابر میشه وگرنه میتونست کل خانه های آمریکا رو احتکار کنه مثل بانکها و آقازاده ها و برخی ثروتمندان و حتی عوام ما:// @bohlool

▫️جالب است که سریال «شب‌های برره» همین روزها در حال پخش از شبکه آی‌فیلم ۲ است و اهالی افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان می‌توانند آن را تماشا کنند، ولی به علت برداشت‌های سیاسی از مضمون آن، سال‌هاست که پخش کامل آن از تلویزیون برای مردم ایران حرام شده است. ➕مصطفی قاسمیان @bohlool

⭕️ سفیر اوکراین گفته: مردم ایران طرفدار اوکراین هستند و وقتی ماشین منو با پرچم اوکراین می‌بینن فریاد می‌زنن "اوکراین پیروز میشه" نظرسنجی چشمی حسن روحانی جهانی شد؛ باز بگید اون بشر دستاورد نداشت! 👤 ایشی‌خاکی @bohlool

یارانه تمام رسانه و روزنامه‌هایی که دم از اقتصاد آزاد می‌زنن رو قطع کنید تا ببنید چقدر روزنامه‌نگار "کمونیست مخفی" داشتیم و خبر نداشتیم🗞 @bohlool

⭕️ داستان زندگی مهم نیست؛ پایان زندگی مهمه… 👤 حمیدرضا صادقی @bohlool

🛑📽مجری شبکه گوناز رسانه اصلی پانترکیسم: ♨️من دشمن شیعه هستم چون در داخل ایران، ما (ترک زبان ها) را با فارسها متحد کرده یکی به این ناتوانِ ذهنی برسونه چیزی که انسانها رو برادر میکنه افکار و اعتقادات هست نه زبان... در ضمن خود باکو روزی جزوی از خاک ایران بود شما چی طلبکاری این وسط؟!😅 @bohlool

📿 مناجات طنزیمیه مخلصتم، یا اله الخُلَّصین نویسنده: محمد علیان گوینده: امیرحسین راهپیما @bohlool

نجات جان یک جوان توسط اوس،جواد خیابونی خلاص... @bohlool

تا تو باشی دیگه مزه نریزی😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌@bohlool

این مسابقه رو یادتونه😂 @bohlool

شعر خوانی زیبایی دکتر انوشه یک نفر باید با طوفان عشق... @bohlool

🔆 #پندانه ✍ ده روز مهر گردون، افسانه است و افسون نیکی به‌جای یاران، فرصت شمار یارا 🔹توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه مردی که با تلفن صحبت می‌کرد، فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد. 🔸بعد از تمام شدن تلفن، رو به گارسون گفت: همه کسانی که در رستورانند، مهمان من هستند به باقالی‌پلو و ماهیچه؛ بعد از ۱۸ سال دارم بابا می‌شم. 🔹چند روز بعد تو صف سینما، همون مرد رو دیدم که دست بچه سه یا چهار ساله‌ای رو گرفته بود که به او بابا می‌گفت. 🔸پیش مرد رفتم و علت کار اون روزش رو پرسیدم. 🔹مرد با شرمندگی زیاد گفت: اون روز در میز بغل‌دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند. پیرزن با دیدن منوی غذاها گفت ای کاش می‌شد امروز باقالی‌پلو با ماهیچه می‌خوردیم. 🔸شوهرش با شرمندگی ازش عذرخواهی کرد و خواست به‌خاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند. 🔹من هم با اون تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی، غذای دلخواه همسرش رو فراهم کنه. @bohlool