حمله مرگبار سگهای ولگرد به کودکی در قم
▪️کودک چهارسالهای که در منطقه دامشهر قم از ناحیه گردن مورد حمله چند قلاده سگ ولگرد قرار گرفته بود، جان خود را از دست داد.
🔸این اولین گزارش از مرگ دلخراش کودکان بهدست سگهای ولگرد نیست و متأسفانه با توجه به روند افزایشی جمعیت سگها، آخرین آن هم نخواهد بود.
@bohlool
تروریستهایی که میهمان هلند هستند!
🔺این سنگ قبر متعلق به «محمدرضا کلاهی» عامل انفجار هفتتیر با نام پوششی «علی معتمد» است.
🔸جمله «روحت شاد عزیز ما، شهید» اثبات هویت محمدرضا کلاهی است.
💢 اما چرا دولت هلند دفن او را با نام اصلی انجام نداد؟
🔸پاسخ مشخص است: چون اتهام میزبانیاش از تروریستها، اثبات میشد.
🔺 من بادیگارد نیستم
@bohlool
ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْبٍ سَليمٍ.
"سه خصلت جلب محبّت مىكند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشكلات آنها، همراه و همدم شدن با معنويات"
امام جواد(ع)
🏴شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت باد.
@bohlool
♦️ترکاشوند: برچسبِ آلودگی برای سینما ساختگی است
«آزیتا ترکاشوند» بازیگر سینما و تلویزیون:
🔹بیانصافی است که به خاطر چند نفر و چند مورد، خانوادهای را زیر سؤال ببریم.
🔹خدا را شکر میکنم در سینمایی کار میکنم که مردان شریفی دارند و هیچوقت این اجازه را به خودم نمیدهم اگر مواردی هم داشته همه را به یک چوب برانم و این برچسب را بزنم.
🔹به همین خاطر است که برچسبِ آلودگی و سیاهی را برای سینمای ایران، ساختگی میدانم.
🔹نمیگویم هیچ اتفاقی نیفتاده، اما آنقدر نیست که مجموعه سینما را تحتالشعاعِ آن قرار دهیم.
@bohlool
بشر به کجا رسیده؟!
🔺سرمایهدار فکر میکنه میتونه مردمی رو وادار کنه به اینکه بیوقفه تکریمش کنن؛ و اینجوری کرامت انسانی رو لگدمال کنه!
@bohlool
تیتر یورونیوز وقتی یک آلمانی سر فردی را از تنش جدا میکند!
@bohlool
🔆 #پندانه
✍ دینت را از خدا بگیر نه از مردم شهر
🔹جوانی در ملأعام با گستاخی تمام روزهخواری میکرد. او را نزد حاکم شهر آوردند.
🔸حاکم از او پرسید:
ای جوان! چرا در شهر روزهخواری میکردی؟ چرا از اسلام گریزانی، تا چنان حد که جسارت یافته و در ماه رمضان در پیش چشم همگان روزهخواری میکنی؟
🔹جوان گفت:
مرا باور و اعتقاد زیاد به اسلام بود. روزی شیخ شهر را در خفا در حال معصیت یافتم. برو آن شیخ را مجازات کن که اینچنین اعتقاد مرا از من گرفت و مرا روزهخوار کرد.
🔸حاکم شهر گفت:
روزی دزدی را در شهر گرفتند که از خانههای بسیاری دزدی کرده بود. طبق قانون قضاوت مأموری بر او گماردم تا او را در شهر بگرداند تا هر مالباختهای از او شکایتی دارد، نزد من آید.
🔹ساعتی نگذشت که جوانی معلومالحال از او برای شکایت نزد من آمد که هرگز او را در شهر ندیده بودم. به رسم قضاوت از او سؤال کردم: «ای جوان! او از تو چه دزدیده است؟» جوان گفت: «یک مرغ و دو خروس!»
🔸چون این سخن شنیدم مأمور خویش را امر کردم تا او را ۸٠ تازیانه بزند. جوان در حالی که دادوفریاد میکرد، گفت: «من برای شکایت نزد تو آمدهام، چرا مرا شلاق میزنی؟!» گفتم: «وقتی تو را خانهای در این شهر نیست، چگونه مرغ و خروسی داری که کسی بتواند آن را از تو بدزدد؟»
🔹داستان که بدینجا رسید، حاکم شهر گفت:
ای جوان! تو را نیز هرگز اعتقادی نبوده که آن شیخ از تو بستاند. هرکس که اعتقاد به خدا را با عمل به آنچه میشنود، از خود خدا بستاند و هدایت یابد هیچکس را توان ستاندن آن اعتقاد از او نیست.
🔸تو بهجای شناختن خدا در پی شناختن شیخ بودی و بهجای خدا، شیخ را باور کرده بودی! پس من، تو را دو حد جاری میکنم؛ یکی به جرم روزهخواری در ملأعام و دیگری به جرم کذب و افترا.
@bohlool
▫️همه جنگا؛همه دل شکستنا؛همه بی معرفتی ها تو اون نقطه کوچیکه جمع شده.
وقتی انقدر دنیا کوچیکه ما ادما چرا انقدر مغروریم ب خودمون
@bohlool