eitaa logo
کافه بهلول (طنز سیاسی)
5هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
5.8هزار ویدیو
1 فایل
تبلیغ، ارسال سوژه و ارتباط با مدیر👇 @admin40 کانال های ما در سروش👇 https://splus.ir/bohloool https://splus.ir/ahadiis کانال های دیگه ما در ایتا👇 @ahadiis @emptyy
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی خان آبادی
اونی که لباسِ برند میپوشه ، غذای خوب میخوره ، سَفَرای خوب تجربه میکنه، مُدام عکس و استوری نمیذاره که شوآف کنه چون اینا براش عادیه! اگه میبینی کسی با داشته های مادیش خودشو نشون میده، بدون از درون خالیه درست مثل سِمساری که داد میزنه ولی طلافروش همیشه سکوت میکنه . @alikhanabadi
هدایت شده از فروشگاه خلیج فارس
💚 طراوت چهره با سیر نشدن ♻️ سیری سبب انواع بیماری‌ها می‌شود و اولین اثری که می‌گذارد، روی صورت است ⬅️ آب صورت و طراوت آن را می‌برد ✅ قبل از سیر شدن دست از غذا خوردن بکشید @fars_buy
ما هم اینارو میکشیم رو سماور و چرخ گوش  @bohlool
آیا میدانید اگر خیلی شدید عطسه کنید، ممکن است یک دنده را بشکنید. اگر بخواهید عطسه را سرکوب کنید، می توانید رگ خونی سر یا گردن خود را پاره کنید و بمیرید. بله، اگر فشار عطسه را مسدود کنید، می تواند باعث پارگی پرده گوش، تحریک گلو و در بدترین موارد، پارگی عروق مغز یا چشم شود @bohlool
گفتم " سلام " خواند كه " من عاشق توام " قربان هرچه آدم تحصيل كرده است @bohlool
🔅 ✍ شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد 🔹خسته و کوفته به خانه برگشته‌ای در حالی که چیزهایی که از تو خواسته‌شده را با خودت حمل می‌کنی. 🔸مادرت از تو می‌پرسد: شیر هم برایم آورده‌ای؟ 🔹با لبخند به او بگو: چشم الان می‌رم میارم. 🔸دعا می‌کند در حقت. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹مشغول خواندن نماز هستی. کودکت کنارت مشغول بازی‌کردن است. ناگهان در حال سجده بر پشتت سوار می‌شود. 🔸عصبانی نشو. او با خودش کودکی‌اش را حمل می‌کند. 🔹سجده‌ات را کمی طولانی‌تر کن. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸کارگری در گرمای طاقت‌فرسای تابستان، زیر تابش نور آفتاب خسته و کوفته مشغول کار است. 🔹آب سردی را به او تعارف کن. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸برای پرندگان دانه‌هایی از برنج و جو و گندم و ارزن می‌ریزی تا از آن بخورند. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹آشغال‌های در مسیر راهت را برمی‌داری یا در مسجد از روی فرش جمع می‌کنی و در سطل آشغال می‌ریزی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸یکی تو را دشنام می‌دهد. می‌گویی خدا تو را ببخشد. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹آیه‌ای از قرآن را با خشوع و تدبر می‌خوانی و اشک از چشمانت جاری می‌شود. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸از کنار جوان‌هایی که به گناهانی مبتلا شده‌اند می‌گذری. با نرمی و محبت و حکمت آن‌ها را پند می‌دهی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹کسی در حق تو بدی می‌کند. عصبانی می‌شوی و می‌خواهی دشنام بدهی. 🔸به‌یاد این فرمایش الله متعال می‌افتی: «کسانی که خشم خودشان را فرومی‌خورند و مردم را معاف می‌کنند... و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.» 🔹خشم خودت را فرومی‌خوری و او را می‌بخشی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸خبر رسوایی کسی به تو می‌رسد. اما پیش خودت نگه می‌داری و آن را پخش نمی‌کنی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹چه‌بسا اعمالی که تو اصلا برایشان ارزشی قائل نمی‌شوی و آن‌ها را چیزی حساب نمی‌کنی، باعث نجات تو شوند و میزان اعمالت را سنگین کنند. هیچ کار نیکی را دست‌کم نگیر. 🔸همیشه قبل از هر کار به ظاهر کوچک، این را با خودت تکرار کن: شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹خواهی دید چگونه زندگی تو به یک مسابقه پی‌درپی برای بذل و بخشش تبدیل می‌شود و نتیجه آن را در زندگی خودت مشاهده خواهی کرد. @bohlool
میخوای از همیشه زیباتر دیده بشی ؟ یه لحظه فکر کن با کم ترین هزینه بهترینها رو بخری چقدر میچسبه😉 اکسسوری آریا : بدلیجات صددرصد استیل آبکاری طلا ضمانت مرجوعی👌😊 نوآوری، خلاقیت، کیفیت عالی و قیمتی باورنکردنی را تنها با ما تجربه کنید. با ما خاص باش 🤞👇 https://eitaa.com/joinchat/364904663C64096831e6
روز اول پسر: سلام دختر : سلام پسر: چطوری؟ دختر : بد نیستم مرسی هفته اول پسر: سلام دختر : علیک سلام پسر: چطوری؟ دختر : بد نیستم مرسی . تو چطوری؟ هفته دوم پسر: سلام دختر : علیک سلام . چطوری؟ پسر: قربانت . بد نیستم . تو چطوری؟ دختر : مرسی .... خوبم هفته سوم دختر: سلام پسر: سلام . چطوری ؟ خوبی؟ دختر: مرسی خوبم . خیلی خوبم و یک نگاه معنی دار (بقول امروزيها نخ دار*! ) به پسر ... هفته چهارم دختر : سلام عزیزم . چطوری ؟ خوبی؟ پسر: سلام عزیز دلم . مرسی بد نیستم . تو چطوری ؟ دختر : مرسی . می دونی ؟ می خوام یک چیزی بهت بگم . نمی دونم الان بگم یا بعد؟ پسر: بگو عزیزم دختر : نه! ... حالا زوده ..... باشه بعد! هفته پنجم دختر : سلام عزیزم ... چیزی که هفته پیش می خواستم بهت بگم این بود که دوستت دارم ... عاشقتم ... زندگی بدون تو برام بی معنیه . تمام!!!! آینده خودمو با تو می بینم . اگه تو نباشی آینده برای من هیچه! و کلی از این حرفا..... و پسر باور می کنه! هفته ششم پسر: امروز یک دختری توی خیابان آمد از من یک آدرس پرسید . منم... دختر : دیگه چی ؟!!! دلمو شکستی . تو که می دونی من چقدر حسودم دختر: چرا این کارو کردی؟ پسر: من که کاری نکردم فقط جواب سوالشو دادم.... دختر : یک قول به من میدی؟ پسر: بله دختر : قول بده دیگه با هیچ دختری حرف نزنی پسر: باشه عزیزم قول میدم... روابط سالم و صمیمی و رمانتیک بدون برقراري كوچكترين تماس (حتي يك بوسه!) ادامه دارد و ... و ... ماه هجدهم دختر : برام خواستگار آمده پسر: غلط کرده اومده !!! دختر: چرا؟ خوب طوری که نیست اونم بالاخره آدمه ! پسر : تو چه جوابی بهش دادی ؟ دختر : هنوز هیچی ! پسر: ما کلی قرار مدار با هم داشتیم ! حالا می خوای اونو بذاریش جای من ؟ دختر : یه چیزی رو می دونی ؟ اون هیچ وقت نمی تونه جای تو رو بگیره ! پسر :من چیکار کنم ؟ دختر : نمی دونم ! فقط به من فک نکن ! من اگه بدونم تو به من فکر می کنی آب خوش از گلوم پایین نمی ره ! !!!!!میگم برو زودتر زن بگیر پسر :حسودیت نمی شه ؟ دختر : نمی دونم چرا دیگه از این که تو رو با دختر دیگه ای ببینم حسودیم نمی شه !! پسر: در فکر و خیال خود ..... من می دونم چرا !؟ بعدش پسر از خاطرات خوش گذشته می گه و دختر هم برای خالی نبودن عریضه مراسم آبغوره گیری رو اجرا میکنه !!! دوران خوش دختر و دوران تحول پسر شروع می شه!!! دید پسر نسبت به دختر ها عوض می شه. قلبش نسبت به واژه هایی از قبیل دوستت دارم و عاشقتم مقاوم میشه. حالا اگر مورد مشابهی برای پسر پیش بیاد در آینده 👇 روز اول پسر : سلام دختر : سلام پسر : بريم خونه؟! دختر : نه! پسر : مگه به من اعتماد نداری ؟ !!!!دختر : چرا ... خووووووب ولی در اینجا پسر مراسمی بنام مخ زنی را شروع می کنه و موفق هم می شه علتش هم حرفهایی هست که بتازگی از دختر قبلی یاد گرفته !!! پسر : تو که می دونی من چقدر دوستت دارم؟؟؟ دختر : آره ..... ولی ..... آخه پسر : من قول می دم برای خواستگاریت بیام و بگیرمت. دختر : جدی می گی ؟؟؟؟ و قند توی دلش آب میشه!!!! پسر : آره قربونت برم ... و با یک نگاه عاقل اندر سفیه به دختر یواش یواش دل دختر نرم می شه و رضایت می ده... و پسر : پس بریم ! عصر همان روز ریییییینگ ........ رییییینگ (صداي زنگ موبايل پسر) پسر که با رفتن دختر به خواب عمیقی فرو رفته در حالیکه خسته است با زحمت و غرغر گوشی را بر می دارد... با ديدن اسم دختر با صدايي بلند ميگه : Shit ! پسر : بله ؟ دختر : سلام پسر : سلام خوبي ؟ دختر : مرسی . باهات کار دارم پسر : اي بابا تو که یک ساعت بيشتر نیست از اینجا رفتی ... چي ميخواي ؟! دختر: میخوام دوباره ببینمت .... میتونم فردا دوباره بیام خونتون! پسر : در حالیکه موفقیت بزرگی کسب کرده می گه چرا که نه... و این چرخه رو خودتون ادامه بدید و دلیل خیانتهای امروزه دوستیهای دختر و پسرا رو پیدا کنید @bohlool
هدایت شده از احادیث زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سه روز قبل زلزله در سوریه، صاحبخانه او را بیرون انداخت چون وضع کارش خراب شده بود و ۳ ماه اجاره نداده بود. زلزله که آمد خانه خراب شد و صاحبخانه، مهمان چادر او شد. @ahadiis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بزرگوار هر روز میوه های کشاورز رو میدزده و جلوی دوربینش میخوره😂 @bohlool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینا بیشتر دارن تفریح میکنن تا کار . :)😅😅 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@bohlool