#محاسبهمراقبه
جزء جزء لحظاتتان را کنترل کنید، بر روی اعمالتان مراقبت داشته باشید، طوری که بعد از یک روز که پشت سر گذاشتی امام زمان شب پایین پرونده ات بنویسند: این #سالکالیالله خوبی است.
❌نشود از #صبح ساعت هفت هشت بلند شدی تا #شب که به رختخواب می روی طوری عمل کنی که آقا با نگاه به پرونده ات بگویند: این چه شیعه ای است، چه سالکی است؟!؟!
☄یک سالک الی الله صبح هنوز چشم باز نکرده میگوید: "السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان"
🔻در طول روز در تمام ساعات به یاد اربابش است،
❌مبادا عملی از من سر بزند که امام زمانم را برنجانم، شب هم که به رختخواب میرود می گوید: آقا من سعی خودم را کردم، اگر خطایی از من سر زد، جهل داشتم، شما رحمةللعالمینی، مرا ببخش.
#اینگونهباشیم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
♥️ #حکایت
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
بشکن وبخور وبرای من دعا کن
بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد
آن مرد گفت :
گردوها را می خوری نوش جان
ولی من صدای دعای تو را نشنیدم...
بهلول گفت :
مطمئن باش اگر در راه خـدا داده ای
خـدا خـودش صدای
شکستن گردوها را شنیده است
♥️اگه به کسی خوبی میکنید
سعی کنید بدون منت باشه
و بـه خاطر خـدا باشه
♥️تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
♥️که خواجه خود روش بنده پـروری داند
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚داستان کوتاه و پندآموز
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند. ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست!!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
✅متنى قابل تامل در باب ديدن نعمت ها
✍«قارون» هرگز نمی دانست که روزی،
کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند.
و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.
و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند، کولرها و اسپیلتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...
و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد
بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...!
كمى متفاوت بنگريم...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
نیت کن و سه تا صلوات بفرست بعد بزن روی لینک زیر ببین چی برات میاد
https://eitaa.com/joinchat/1817772152Cbbbb03c20e
هدایت شده از تبلیغات موقت👇
قبول داری این روزا خیلی جای #حاج_قاسم خالیه؟!
وقتایی که دلتنگ حاجی میشم میرم اینجا💔👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1817772152Cbbbb03c20e
✅متنى قابل تامل در باب ديدن نعمت ها
✍«قارون» هرگز نمی دانست که روزی،
کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند.
و «خسرو پرويز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.
و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد میزدند، کولرها و اسپیلتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.
و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...
و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد
بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نيز اینگونه نمی زیستند اما باز گله منديم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم...!
كمى متفاوت بنگريم...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🟢شیطان در پی پرتاب تیر خلاص است
✍فردی کیسهای طلا در باغ خود دفن کرده بود و بعد از مدتی یادش رفت کجا دفنش کرده. پس نزد مرد فهیم و فقیهی رفت. مرد فقیه گفت: نیمهشب برخیز و تا صبح نماز بخوان. اما باید مواظب باشی که لحظهای ذهنت نزد گمشدهات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود.نیمهشب به نماز ایستاد و نزدیک صبح یادش افتاد کیسه را کجای باغ دفن کرده است. سریع نماز خود را بههم زد و بیل برداشت و به سمت باغ روانه شد. محل را کند و کیسهها را در آغوش کشید.صبح شادمان نزد مرد فقیه آمد و بابت راهنماییاش تشکر کرد. مرد فقیه گفت: میدانی چه کسی محل سکه را به تو نشان داد؟
مرد گفت: نه.فقیه گفت: کار شیطان بود که دماغش بر سینهات کشید و یادت افتاد. مرد تعجب کرد و گفت: به خدا برای شیطان نمیخواندم. مرد فقیه گفت: میدانم، خالص برای خدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانی، دیگر او را رها میکنی.
نزدیک صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملائک میخواستند بر کام تو بچشانند که شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی.اگر یک شب این لذت را درک میکردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمهشب میرفتی. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع کنی. چنانچه وقتی قطع کردی و رفتی طلاها را پیدا کردی، دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی.و اینجا بود که شیطان تیر خلاص خود را به سمت تو رها کرد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴گاهی تقوا خود حربه سقوط میشود
آیةاللهالعظمی مظاهری: مطلب عمدهای که بزرگان هم میگویند این است که در حالت عادی صفت رذیله کاری با انسان ندارد و از طرفی ممکن است انسان برسد به آنجا که بهراستی متقی بشود و به واجبات اهمیت بدهد و از گناه واقعاً اجتناب داشته باشد، اما ناگهان همان تقوا حربه بشود.
در روایت هم آمده که گاهی انسان صدیق و متقی وارد مسجد میشود و شیطان گولش میزند و از عبادتهایش مغرور میشود و لذا فاسق برمیگردد و برعکس انسان فاسق در مسجد دلش میشکند، حال خجالتزدگی پیدا میکند و بهصورت صدیق از مسجد بیرون میآید.
گاهی اوقات آدم متقی است، اما حسادت یا ریاستطلبی او را زمین میزند و بد هم زمین میزند مثل مالکبن صور که خیلی متقی بود تا موقعی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به بصره و کوفه مشرف نشده بودند آدم وارستهای بود، اما وقتی با ورود حضرت، ریاستش را در معرض خطر دید، زمینه پیدا شد و طلحه و زبیر آمدند و او را گول زدند و او را از راه مستقیم خارج کردند.
انسان از حوادث تاریخی درس میگیرد که نباید تقوا و دینداری را به خودمان نسبت دهیم بلکه آنرا یک توفیق الهی و عنایت او بدانیم تا انشاءالله به رستگاری واقعی برسیم.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🎉شــــــــب
💫انتهای زیباییست
🎉برای امتداد فردایی دیگر
💫تا زمانی
🎉که سلطان دلت
💫 خـــداست
🎉کسی نمی تواند
💫دلخوشیهایت را ویران کند
🎉شبتون دلنواز و خوش
💫و در پناه خــالق مـــهربان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
آغاز یک هفته خوب 🕊🍎
با سـلامی
پر از حسِ خـوب زنـدگی🕊🍎
ســــ😊✋ــــلام
صبـح اول هفته تـون بـخیر 🕊🍎
و زندگی تون
سـرشـار از لحظه هـای ناب🕊🍎
امـروزتـون پـراز موفقیت🕊🍎
و سرشار از خیرو برکت🕊🍎
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠داستان عجیب اثرات صلوات زیاد
🔸مرحوم ملا علی همدانی عارف بزرگی بود درهمدان ازدوستان حضرت امام ره بودند وهرهفته جلسه روضه ای داشتند به یکباره متوجه شدندبین این مردم یک نفر بوی عطرعجیبی میدهدو گفتندمن فهمیده بودم که این بوی عطر زمینی نبود وهرکسی نمیتوانست آن را بفهمد
🔸بالاخره یک روز اورا کنارکشیدم و از او پرسیدم این چه عطری است که شما میزنیدگفت بخدا قصم من هیچ عطری نمیزنم و مرحوم همدانی اصرار کردند و گفتند باید به من بگویی چکاری انجام میدهی
🔸آن بنده خداهم قسم میخورد که عمل خاصی انجم نمیدهد فقط زیاد بر محمد و آل او صلوات میفرستد
🔸و گفت یک شب پیامبر صلی الله را در خواب دیدم و من درجمعیتی بودم پیامبر فرمودند کسی که زیاد برمن صلوات میفرستد بلندشود اما من تردید داشتم وبلند نشدم و بار دوم و سوم بازکسی از جایش بلند نشد
🔸گفتیم یا رسول الله خودتان مشخص کنید که این چه کسی است و پیغمبر آمدند و روبروی من ایستادند و شروع کردند به بوسیدن من وسر روی من رابوسیدندو از آن شب به بعد من همیشه این بوی خاص رامیدهم
❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم
#امام_زمان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel