شب قشنگترین اتفاقے هست!
که تکرارمیشود تا آسمان زیبایش را
به رخ زمین بکشد
خدايا
ستاره هاےآسمانت را
سقف خانه دوستانم كن
تازندگيشان مانند ستاره بدرخشد
شبتون قشنگ
دلتون پراز زیبایے
شب بخیر❤️
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
هدایت شده از سیدِ خیرالامور | سیدنا
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 #مهم! ولاگ کف سوریه منتشر شد!روایت سیدنا از سرزمین شام
🔷ناگفته ها از داعش و مدافعان حرم و زینبیه و
خانطومان گرفته تا محل شهادت مصطفی صدرزاده
و اصغر ذاکر و…حرم حضرت رقیه و قلعه عجیب حلب
دیدنی های پرحاشیه ترین کشور خاورمیانه”سوریه”
🔶این روایت جذاب رو تو ۳ قسمت ببینید
💠برای مشاهده “رایگان” روی لینک زیر کلیک کنید
🌐 Www.seyedoona.com
🔻 @seyyedoona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸ســــــــلام
🍃🌸صبح قشنگتون بخیر
🍃🌸شروع صبح جدیدتون
🍃🌸پر از خیر و خوشی و برکت
#صبحتون_بخیر 🌸🍃🌸
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚داستان کوتاه
نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج سالهش میآید.
امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه.
پاورچین، بیصدا، کاملا فضول رفتم پشت چشمیِ در، بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله.
بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم؟
مامان: امروز دیگه هیچجا. شنبهها روز خالهبازیه...
کمی بعد بچه میپرسد: فردا کجا میریم؟
مامان با ذوق جواب میدهد: فردا صبح میریم اونجا که یه بار من رو پلههاش سُر خوردم...
بچه از خنده ریسه میرود.
مامان میگوید: دیدی یهو ولو شدم؟
بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا...
مامان همانطور که تی میکشد و نفسنفس میزند میگوید: خب من قویام.
بچه: اوهوم، یه روز بریم ساختمون بستنی...
مامان میگوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.
نمیدانم ساختمان بستنی چیست، ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوبشور هم حرف میزنند.
بعد بچه یک مورچه پیدا میکند، دوتایی مورچه را هدایت میکنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راهپله پیادهاش میکنند که بره پیش بچههاش بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم.
نظافت طبقه ما تمام میشود...
دست هم راه میگیرند و همینطور که میروند طبقه پایین درباره آندفعه حرف میزنند که توی آسانسور ساختمان بادامزمینی گیر افتاده بودند.
مزهی این مادرانگی کامم را شیرین میکند، مادرانگیای که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده، مادر بودنی که مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست.
ساختن دنیای زیبا وسط زشتیها از مادر، مادر میسازد
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
هشت قرص ضد افسردگی در قرآن
❤️ صبر و شکیبایی
صبر یکی از اساسی ترین روش های مقابله با استرس و عوارض ناشی از آن می باشد. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ
❤️ صلوات و نماز
در بین عبادات هیچ عبادتی مانند نماز نیست. نماز بهترین وسیله برای ارتباط انسان با خدای متعال است و به خاطر توجه دادن نفس انسان به خدای قادر، مصائب و مشکلات را از یاد او برده؛ لذا در قرآن کریم به مؤمنین دستور استعانت و کمک جستن از نماز داده شده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ
❤️ دعا ونیایش
در اهمیت دعا همین بس که قرآن کریم از زبان خدا می فرماید: ای پیامبر! به بندگانم بگو اگر نبود دعای شما، پروردگارم اعتنایی به شما نمی کرد: «قُلْ مَا یعْبَأُ بِکمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاوءُکمْ
❤️ قرآن و بهره گیری از آن
با مراجعه به آیات و روایات روشن می گردد که قرآن نسخه شفابخش خدای سبحان برای بیماران روانی است. قرآن شفای دردهایی است که چه بسا از محدوده ناهنجاری های شناخته شده روان شناسی خارج است «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّکمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ
❤️ تقوی
قرآن کریم از جمله آثار تقوی را خروج از مشکلات معرفی می کند، و یا کسانی که در گذران زندگی گرفتار فقر هستند و از این طریق مبتلا به ناراحتی و اضطراب اند، قرآن کریم یکی از آثار تقوی را روزی از طریق غیرمنتظره می داند.
«وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حیثُ لا یحْتَسِبْ؛
❤️ توکل به خدا
منظور از توکل به خدا این است که انسان تلاش گر کار خد را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد، خدایی که قدرت حل هر مشکلی را دارد.
«وَمَن یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را می کند
❤️ توبه_و_استغفار
توجه به آمرزش خداوند و بخشش او؛ یعنی تمامی گناهان قابل آمرزش هستند.
❤️ توسل
توسل به اولیای الهی مانند پیامبران و اوصیای گرامشان یقیناً مایه امن و آرامش روان است؛
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ
❌ پن: شخص افسرده در کنار تمام این راهکارها باید تحت نظارت متخصص باشد و در صورت نیاز دارو مصرف کند و درمان را پیش ببرد
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
#حکایت
✍شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند. آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت. تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی، چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟ تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟
شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است. تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد. آن شخص تعجب کرد و گفت: آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟ تاجر گفت: آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...! در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری
مرد جوانی به نزد "ذوالنون مصری" رفت و از صوفیان بدگوئی کرد.
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورده به او داد و گفت:این را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دست فروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیش از یک سکه نقره برای آن بپردازد.
مرد نزد ذوالنون بازگشت و ماوقع را تعریف کرد.
ذوالنون گفت: حال انگشتری را به بازار جواهر فروشان ببر و مظنه آن را بپرس.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به هزار سکه طلا می خریدند. مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و ذوالنون به او گفت:علم و معرفت تو از صوفیان و طریقت ایشان به اندازه علم دست فروشان از این انگشتریست.
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری...
نقاشی زرگر بغدادی کار استاد کمال الملک
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 معنی انوشه
دکتر_انوشه
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚قصه کوتاه
مرد ثروتمندی پسری عیاش داشت. هرچه پدر نصیحت می کرد که با این دوستان ناباب معاشرت مکن و دست از این ولخرجی ها بردار اینها عاشق پولت هستند، جوان جاهل قبول نمی کرد تا اینکه لحظه مرگ پدرفرا می رسد.
پسرش را خواسته و میگوید فرزند با تو وصیتی دارم، من ازدنیا می روم ولی درمطبخ (آشپزخانه) را قفل کردم و کلید آن را به تو می دهم، آنجا یک طناب از سقف آویزان است و هر وقت از زندگی ناامید شدی و راه به جایی نبردی برو و خودت را دار بزن.
پدراز دنیا می رود و پسر در معاشرت با دوستان ناباب و زنان آنقدرافراط می کند که بعد از مدتی تمام ماترک و ثروت بجا مانده به پایان میرسد.
کم کم دوستانش که وضع را چنین می بینند از دوراو پراکنده می شوند. پسر در بهت و حیرت فرومی رود و به یاد نصیحت های پدرمی افتد و پشیمان می شود اما سودی نداشت.
روزی در حالی که برای ناهار گرده نانی داشت کناری می نشیند تا سد جوع (رفع گرسنگی) کند، در همان لحظه کلاغی از آسمان به زیر آمده و نان را برداشته و میرود.
پسرناراحت و افسرده با شکم گرسنه به راه میافتد و در گذری دوستانش را میبیند که مشغول خنده و شوخی هستند. نزد آنها رفته سلام میکند و آنها به سردی جواب او را میدهند.
سرصحبت را باز می کند ومی گوید گرده نانی داشتم کلاغی آن را برداشت وحال آمدم که روزخود را با شما بگذرانم. رفقایش قاه قاه خندیدند و مسخره اش کردند.
❌ ادامه در پست های بعدی...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
بهلول عاقل | داستان کوتاه
📚قصه کوتاه مرد ثروتمندی پسری عیاش داشت. هرچه پدر نصیحت می کرد که با این دوستان ناباب معاشرت مکن
پسر ناراحت و دلشکسته راهی منزل می شود و در راه به یاد حرف های پدرمی افتد کلید مطبخ را برداشته قفل آن را باز میکند و به درون میرود. چشمش به طناب داری میافتد که از سقف آویزان است.
چهارپایه ای آورده طناب را روی گردنش می اندازد و با لگدی چهارپایه را به کناری پرت میکند که در همان لحظه طناب از سقف کنده شده او با گچ و خاک به همراه کیسه ای کف زمین می افتد.
با تعجب کیسه را باز کرده درون آن پراز جواهر و سکه طلا میبنید. به روح پدر رحمت فرستاده و از فردای آن روز با لباسهای گرانقیمت در محل حاضر میشود و دوستانش همدیگر را خبر کرده و یکی یکی از راه میرسند و گردش را گرفته و شروع به چاپلوسی میکنند.
او هم وعده گرفته و آنها را برای صرف غذا به منزل دعوت کرده و از طرفی ده نفر گردن کلفت با چماق در گوشه ای پنهان میکند و وقتی همه آنها جمع میشوند به آنها میگوید:
دوستان بزغاله ای برای شما خریده بودم که ناگهان کلاغی از آسمان بزیر آمد و بزغاله را برداشت و فرار کرد.
دوستان ضمن تائید حرف او دلداریش دادند که مهم نیست از این پیش آمدها میشود و امروز ناهار بازار را میخوریم که در این لحظه پسر فریاد میزند:
فلان فلان شده ها در روزگار فقر و محنت بشما گفتم نان مرا کلاغ برد به من خندیدید، حال چطور باور میکنید که کلاغ بزغاله ای را برده است؟
و چماق دارها را خبر می کند و آنها هجوم آورده کتک مفصلی به رفقایش می زنند و از آن روز به بعد طریق درست زندگی را پیش میگیرد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #شهیدی که در کربلا اسیر شد
📌 موقع بن ثمامه، یکی از یاران سیدالشهدا علیهالسلام در کربلاست که روایت جنگاوریاش در رکاب اباعبدالله علیهالسلام شکل و رنگ متفاوت تر از بقیه دارد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴 آیا میدانستید؟
عسل طبیعی به دلیل داشتن دیاستاز بعد از مدتی ته نشین می شود و رس می کند؛ یعنی ذرات قند عسل متبلور می شود و عسل مانند روغن نباتی سفت می شود.
تفاوت آن با شکرک زدن که در مربا ایجاد می شود این است که بلورهای عسل رس زده خیلی ریزتر از بلورهای مربای شکرک زده می باشد.
در مجموع عوامل محیطی از قبیل رطوبت، دما و ترکیبات عسل از نظر درصد بالای مواد قندی، آنزیم دیاستاز (که باعث جذب ذرات موجود در عسل و ته نشینی و کدورت آن می شود ) موجب پدیده شکرک زدگی می شوند که این خاصیت در عسل های طبیعی دیده می شود.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel